پیشنهاد‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٧,٣٥١)

بازدید
١٦,١١٢
تاریخ
٢١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

post polio muscular atrophy ( PPMA ) [pəʊstˈpəʊliəʊ mʌskjʊlə '�trəfi] کاهیدگی عضلانی پسا فلج اطفال {ا}: تحلیل رفتن عضلات که سال ها پس از بهبود دوره ...

پیشنهاد
٠

post polio muscular atrophy ( PPMA ) [pəʊstˈpəʊliəʊ mʌskjʊlə '�trəfi] کاهیدگی عضلانی پسا فلج اطفال {ا}: تحلیل رفتن عضلات که سال ها پس از بهبود دوره ...

تاریخ
٢١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

post polio muscular atrophy ( PPMA ) [pəʊstˈpəʊliəʊ mʌskjʊlə '�trəfi] کاهیدگی عضلانی پسا فلج اطفال {ا}: تحلیل رفتن عضلات که سال ها پس از بهبود دوره ...

تاریخ
٢١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

inactivated polio vaccine ( IPV ) [ɔ:rəl pəʊliəʊ ˈv�ksiːn] واکسن فلج اطفال غیرفعال {ا}: واکسنی که از سوسپانسیون انواع ویروس فلج اطفال که با فرمالین ...

پیشنهاد
٠

inactivated polio vaccine ( IPV ) [ɔ:rəl pəʊliəʊ ˈv�ksiːn] واکسن فلج اطفال غیرفعال {ا}: واکسنی که از سوسپانسیون انواع ویروس فلج اطفال که با فرمالین ...

تاریخ
٢١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

inactivated polio vaccine ( IPV ) [ɔ:rəl pəʊliəʊ ˈv�ksiːn] واکسن فلج اطفال غیرفعال {ا}: واکسنی که از سوسپانسیون انواع ویروس فلج اطفال که با فرمالین ...

تاریخ
٢١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

physician assistant ( PA ) [fɪˈzɪʃn̩ əˈsistənt] دستیار پزشک {ا}: یک درمانگر سطح متوسط ​​که قادر است تحت نظارت یک پزشک دارای مجوز به طبابت بپردازد. ا ...

تاریخ
٢١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

physician assistant ( PA ) [fɪˈzɪʃn̩ əˈsistənt] دستیار پزشک {ا}: یک درمانگر سطح متوسط ​​که قادر است تحت نظارت یک پزشک دارای مجوز به طبابت بپردازد. ا ...

تاریخ
٢١ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

physician assistant ( PA ) [fɪˈzɪʃn̩ əˈsistənt] دستیار پزشک {ا}: یک درمانگر سطح متوسط ​​که قادر است تحت نظارت یک پزشک دارای مجوز به طبابت بپردازد. ا ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

oral rehydration solution ( ORS ) [ɔ:rəl ri:hai 'dreiʃən səˈluː. ʃən] محلول آبرسانی خوراکی {ا}: مایعی با طراحی خاص که حاوی آب، گلوکز و الکترولیت بود ...

پیشنهاد
٠

oral rehydration solution ( ORS ) [ɔ:rəl ri:hai 'dreiʃən səˈluː. ʃən] محلول آبرسانی خوراکی {ا}: مایعی با طراحی خاص که حاوی آب، گلوکز و الکترولیت بود ...

پیشنهاد
٠

oral rehydration solution ( ORS ) [ɔ:rəl ri:hai 'dreiʃən səˈluː. ʃən] محلول آبرسانی خوراکی {ا}: مایعی با طراحی خاص که حاوی آب، گلوکز و الکترولیت بود ...

پیشنهاد
٠

medial collateral ligament ( MCL ) [kə'l�tərəl 'ligəmənt] رباط جانبی داخلی {ا}: رباطی در قسمت داخلی مفصل زانو که به مفصل زانو ثبات و قدرت می بخشد.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

medial collateral ligament ( MCL ) [kə'l�tərəl 'ligəmənt] رباط جانبی داخلی {ا}: رباطی در قسمت داخلی مفصل زانو که به مفصل زانو ثبات و قدرت می بخشد.

پیشنهاد
٠

medial collateral ligament ( MCL ) [kə'l�tərəl 'ligəmənt] رباط جانبی داخلی {ا}: رباطی در قسمت داخلی مفصل زانو که به مفصل زانو ثبات و قدرت می بخشد.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

lateral collateral ligament ( LCL ) [ˈl�tərəl kə'l�tərəl 'ligəmənt] رباط جانبی خارجی {ا}: رباطی که قسمت بیرونی مفصل زانو را پوشش داده و ثبات و استحک ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

posterior cruciate ligament ( PCL ) [pɒsˈtɪə. ri. ə kru:ʃiət 'ligəmənt] رباط صلیبی خلفی {ا}: رباط صلیبی شکلی که از پشت رباط صلیبی قدامی و درون مفصل ...

پیشنهاد
٠

lateral collateral ligament ( LCL ) [ˈl�tərəl kə'l�tərəl 'ligəmənt] رباط جانبی خارجی {ا}: رباطی که قسمت بیرونی مفصل زانو را پوشش داده و ثبات و استحک ...

پیشنهاد
٠

lateral collateral ligament ( LCL ) [ˈl�tərəl kə'l�tərəl 'ligəmənt] رباط جانبی خارجی {ا}: رباطی که قسمت بیرونی مفصل زانو را پوشش داده و ثبات و استحک ...

پیشنهاد
٠

anterior cruciate ligament ( ACL ) [�nˈtɪəriə kru:ʃiət 'ligəmənt] رباط صلیبی قدامی {ا}: رباطی در زانو که از زیر استخوان ران تا بالای استخوان درشت نی ...

پیشنهاد
٠

posterior cruciate ligament ( PCL ) [pɒsˈtɪə. ri. ə kru:ʃiət 'ligəmənt] رباط صلیبی خلفی {ا}: رباط صلیبی شکلی که از پشت رباط صلیبی قدامی و درون مفصل ...

پیشنهاد
٠

posterior cruciate ligament ( PCL ) [pɒsˈtɪə. ri. ə kru:ʃiət 'ligəmənt] رباط صلیبی خلفی {ا}: رباط صلیبی شکلی که از پشت رباط صلیبی قدامی و درون مفصل ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

anterior cruciate ligament ( ACL ) [�nˈtɪəriə kru:ʃiət 'ligəmənt] رباط صلیبی قدامی {ا}: رباطی در زانو که از زیر استخوان ران تا بالای استخوان درشت نی ...

پیشنهاد
٠

anterior cruciate ligament ( ACL ) [�nˈtɪəriə kru:ʃiət 'ligəmənt] رباط صلیبی قدامی {ا}: رباطی در زانو که از زیر استخوان ران تا بالای استخوان درشت نی ...

پیشنهاد
٠

acute fatty liver of pregnancy ( AFLP ) [əˈkjuːt ˈf�t. i ˈlɪv. ə əv ˈpreɡ. nən. si] کبد چرب حاد بارداری {ا}: نارسایی کبد در اواخر بارداری، معمولاً ب ...

پیشنهاد
٠

acute fatty liver of pregnancy ( AFLP ) [əˈkjuːt ˈf�t. i ˈlɪv. ə əv ˈpreɡ. nən. si] کبد چرب حاد بارداری {ا}: نارسایی کبد در اواخر بارداری، معمولاً ب ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

acute fatty liver of pregnancy ( AFLP ) [əˈkjuːt ˈf�t. i ˈlɪv. ə əv ˈpreɡ. nən. si] کبد چرب حاد بارداری {ا}: نارسایی کبد در اواخر بارداری، معمولاً ب ...

پیشنهاد
٠

Zellweger syndrome [ˈzelˌweɡə ˈsindrəʊm] نشانگان زلوگر {ا}: یکی از گروهی از بیماری های ارثی که به میلین در مغز آسیب رسانده و سوخت و ساز مواد خاص را ت ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

Zellweger syndrome [ˈzelˌweɡə ˈsindrəʊm] نشانگان زلوگر {ا}: یکی از گروهی از بیماری های ارثی که به میلین در مغز آسیب رسانده و سوخت و ساز مواد خاص را ت ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

Zellweger syndrome [ˈzelˌweɡə ˈsindrəʊm] نشانگان زلوگر {ا}: یکی از گروهی از بیماری های ارثی که به میلین در مغز آسیب رسانده و سوخت و ساز مواد خاص را ت ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Turcot syndrome [ˈtɜːˌkɑt ˈsindrəʊm] نشانگان تورکوت {ا}: یک بیماری ژنتیکی که به صورت اتوزومال مغلوب به ارث رسیده و با پولیپ هایی در روده بزرگ ( که تم ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Turcot syndrome [ˈtɜːˌkɑt ˈsindrəʊm] نشانگان تورکوت {ا}: یک بیماری ژنتیکی که به صورت اتوزومال مغلوب به ارث رسیده و با پولیپ هایی در روده بزرگ ( که تم ...

پیشنهاد
٠

Turcot syndrome [ˈtɜːˌkɑt ˈsindrəʊm] نشانگان تورکوت {ا}: یک بیماری ژنتیکی که به صورت اتوزومال مغلوب به ارث رسیده و با پولیپ هایی در روده بزرگ ( که تم ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

thalidomide syndrome [θəˈlɪd. ə. maɪd ˈsindrəʊm] نشانگان تالیدومید {ا}: یک سندرم ناهنجاری مادرزادی که در اثر قرار گرفتن مادر در معرض تالیدومید ایجاد ...

پیشنهاد
٠

thalidomide syndrome [θəˈlɪd. ə. maɪd ˈsindrəʊm] نشانگان تالیدومید {ا}: یک سندرم ناهنجاری مادرزادی که در اثر قرار گرفتن مادر در معرض تالیدومید ایجاد ...

پیشنهاد
٠

thalidomide syndrome [θəˈlɪd. ə. maɪd ˈsindrəʊm] نشانگان تالیدومید {ا}: یک سندرم ناهنجاری مادرزادی که در اثر قرار گرفتن مادر در معرض تالیدومید ایجاد ...

پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

Seckel syndrome [ˈsek. əl ˈsindrəʊm] نشانگان سکل/ کوتولگی پرنده سری یا کوچک سری آغازه ای {ا}: نوعی نادر و ارثی از کوتولگی و تأخیر رشد که سایر نشانه ه ...

پیشنهاد
٠

synovitis, acne, pustulosis, hyperostosis and osteitis ( SAPHO ) syndrome [ˌsaɪ. nəˈvaɪ. tɪs ˈ�k. ni ˈpʌs. tʃuːləʊ. sɪs haipərɒ'stəʊsis ən ɒsti'aitis ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

synovitis, acne, pustulosis, hyperostosis and osteitis ( SAPHO ) syndrome [ˌsaɪ. nəˈvaɪ. tɪs ˈ�k. ni ˈpʌs. tʃuːləʊ. sɪs haipərɒ'stəʊsis ən ɒsti'aitis ...