پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٤,٦٩٦)
gender identity هویت جنسیتی ( ا ) : مفهوم یا احساس درونی که یک فرد از مرد و مذکر بودن یا زن و مونث بودن دارد. تمایز هویت جنسیتی از خردسالی آغاز شده، ...
gate control theory of pain نظریه کنترل دروازه درد ( ا ) : نظریه ای که پیشنهاد می کند یک ساز و کار عصبی در شاخ های پشتی طناب نخاعی مانند یک دروازه ع ...
gate control theory of pain نظریه کنترل دروازه درد ( ا ) : نظریه ای که پیشنهاد می کند یک ساز و کار عصبی در شاخ های پشتی طناب نخاعی مانند یک دروازه ع ...
gastroesophagostomy معده مری سنبی ( ا ) : هم دهانگی جراحی بین معده و مری g�strəʊ isɒfəgɒs. tə. mi
gastroesophagostomy معده مری سنبی ( ا ) : هم دهانگی جراحی بین معده و مری g�strəʊ isɒfəgɒs. tə. mi
gastroesophagostomy معده مری سنبی ( ا ) : هم دهانگی جراحی بین معده و مری g�strəʊ isɒfəgɒs. tə. mi
gastric bypass کنارگذر معده ( ا ) : ایجاد یک کیسه کوچک معدی از طریق جراحی که از طریق گاستروژژنوستومی مستقیماً به درون تهی روده تخلیه شده و در نتیجه ...
gastric bypass کنارگذر معده ( ا ) : ایجاد یک کیسه کوچک معدی از طریق جراحی که از طریق گاستروژژنوستومی مستقیماً به درون تهی روده تخلیه شده و در نتیجه ...
gastric bypass کنارگذر معده ( ا ) : ایجاد یک کیسه کوچک معدی از طریق جراحی که از طریق گاستروژژنوستومی مستقیماً به درون تهی روده تخلیه شده و در نتیجه ...
gastric analysis تجزیه و تحلیل معدی ( ا ) : تجزیه و تحلیل محتویات معده با میکروسکوپی و آزمایش هایی برای تعیین میزان اسید موجود ˈɡ�s. trɪk əˈn�l. ə. ...
gastric analysis تجزیه و تحلیل معدی ( ا ) : تجزیه و تحلیل محتویات معده با میکروسکوپی و آزمایش هایی برای تعیین میزان اسید موجود ˈɡ�s. trɪk əˈn�l. ə. ...
Polya gastrectomy معده برداری پولیا ( ا ) : برداشتن قسمت اول دوازدهه و قسمت بزرگی از معده و همدهانگی معده به تهی روده. قسمت کورِ دوازدهه، صفرا و ترش ...
Polya gastrectomy معده برداری پولیا ( ا ) : برداشتن قسمت اول دوازدهه و قسمت بزرگی از معده و همدهانگی معده به تهی روده. قسمت کورِ دوازدهه، صفرا و ترش ...
Polya gastrectomy معده برداری پولیا ( ا ) : برداشتن قسمت اول دوازدهه و قسمت بزرگی از معده و همدهانگی معده به تهی روده. قسمت کورِ دوازدهه، صفرا و ترش ...
tear gas گاز اشک آور ( اسم ) : گازی که چشم ها را تحریک نموده و باعث اشک ریزی بیش از حد می شود. tiə ɡ�s
sternutatory gas گاز عطسه آور ( اسم ) : گازی که باعث عطسه می شود. stɜːˈnjuːtətərɪ ɡ�s
sternutatory gas گاز عطسه آور ( اسم ) : گازی که باعث عطسه می شود. stɜːˈnjuːtətərɪ ɡ�s
gamma encephalography مغزنگاری گاما ( ا ) : روشی برای تعیین محل تومور مغزی با استفاده از ایزوتوپ های پرتوزایی که پرتوهای گاما ساطع می کنند. ˌen. ke ...
gamma encephalography مغزنگاری گاما ( ا ) : روشی برای تعیین محل تومور مغزی با استفاده از ایزوتوپ های پرتوزایی که پرتوهای گاما ساطع می کنند. ˌen. ke ...
gamma encephalography مغزنگاری گاما ( ا ) : روشی برای تعیین محل تومور مغزی با استفاده از ایزوتوپ های پرتوزایی که پرتوهای گاما ساطع می کنند. ˌen. ke ...
gamma encephalography مغزنگاری گاما ( ا ) : روشی برای تعیین محل تومور مغزی با استفاده از ایزوتوپ های پرتوزایی که پرتوهای گاما ساطع می کنند. ˌen. ke ...
gallstone colic قولنج سنگ صفرا ( ا ) : شایع ترین نشانه سنگ صفرا که معمولاً به صورت حملات متناوب درد شدید در قسمت مرکزی و فوقانی شکم بروز نموده و به ...
gallstone colic قولنج سنگ صفرا ( ا ) : شایع ترین نشانه سنگ صفرا که معمولاً به صورت حملات متناوب درد شدید در قسمت مرکزی و فوقانی شکم بروز نموده و به ...
gallium scan لایه نگاری گالیوم ( ا ) : لایه نگاری با تجویز یک ایزوتوپ پرتوزای گالیوم ( به صورت داخل وریدی ) در اسکن کل بدن شود که معمولاً برای تشخیص ...
gallium scan لایه نگاری گالیوم ( ا ) : لایه نگاری با تجویز یک ایزوتوپ پرتوزای گالیوم ( به صورت داخل وریدی ) در اسکن کل بدن شود که معمولاً برای تشخیص ...
gallium scan لایه نگاری گالیوم ( ا ) : لایه نگاری با تجویز یک ایزوتوپ پرتوزای گالیوم ( به صورت داخل وریدی ) در اسکن کل بدن شود که معمولاً برای تشخیص ...
galactose tolerance test آزمایش تحمل گالاکتوز ( ا ) : یک آزمون آزمایشگاهی برای تعیین توانایی کبد در تبدیل قند گالاکتوز به گلیکوژن gə'l�ktəʊs tɒlərən ...
galactose tolerance test آزمایش تحمل گالاکتوز ( ا ) : یک آزمون آزمایشگاهی برای تعیین توانایی کبد در تبدیل قند گالاکتوز به گلیکوژن gə'l�ktəʊs tɒlərən ...
four point gait راه رفتن چهار نقطه ای ( اسم ) : روشی که می توان هنگام استفاده از عصا یا چوب زیر بغل اتخاذ کرد و حداکثر پایداری را فراهم می کند. این ...
four point gait راه رفتن چهار نقطه ای ( اسم ) : روشی که می توان هنگام استفاده از عصا یا چوب زیر بغل اتخاذ کرد و حداکثر پایداری را فراهم می کند. این ...
= cutaneous leishmaniasis
fundus of the uterus ته رحم ( ا ) : بالای رحم ( دورترین قسمت رحم از گردن و دهانه رحم ) ˈfʌn. dəs əv �ə ˈjuːtərəs
fundus of the uterus ته رحم ( ا ) : بالای رحم ( دورترین قسمت رحم از گردن و دهانه رحم ) ˈfʌn. dəs əv �ə ˈjuːtərəs
fundus of the uterus ته رحم ( ا ) : بالای رحم ( دورترین قسمت رحم از گردن و دهانه رحم ) ˈfʌn. dəs əv �ə ˈjuːtərəs
fundus of the stomach ته معده ( ا ) : قسمتی که بالای سوراخ فم المعدی قرار دارد. ˈfʌn. dəs əv �ə
fundus of the stomach ته معده ( ا ) : قسمتی که بالای سوراخ فم المعدی قرار دارد. ˈfʌn. dəs əv �ə
fundus of the stomach ته معده ( ا ) : قسمتی که بالای سوراخ فم المعدی قرار دارد. ˈfʌn. dəs əv �ə
frottage فروتاژ ( اسم ) : ۱. حرکتی مالشی در ماساژ؛ ۲. تن مالی/ مالش کامی : ارضای جنسی با مالیدن بدن خود به بدن شخص دیگر ˈfrɒtɑːʒ
fundus of the eye ته چشم ( ا ) : قسمت خلفی داخل چشم که با افتالموسکوپ نشان داده می شود. ˈfʌn. dəs əv �ə
fundus of the eye ته چشم ( ا ) : قسمت خلفی داخل چشم که با افتالموسکوپ نشان داده می شود. ˈfʌn. dəs əv �ə
fundus of the eye ته چشم ( ا ) : قسمت خلفی داخل چشم که با افتالموسکوپ نشان داده می شود. ˈfʌn. dəs əv �ə
frottage فروتاژ ( اسم ) : ۱. حرکتی مالشی در ماساژ؛ ۲. تن مالی/ مالش کامی : ارضای جنسی با مالیدن بدن خود به بدن شخص دیگر ˈfrɒtɑːʒ
Frei’s test آزمایش فری ( ا ) : یک آزمایش داخل پوستی برای کمک به تشخیص لنفوگرانولوم ونروم fraiz test
Frei’s test آزمایش فری ( ا ) : یک آزمایش داخل پوستی برای کمک به تشخیص لنفوگرانولوم ونروم fraiz test
Frei’s test آزمایش فری ( ا ) : یک آزمایش داخل پوستی برای کمک به تشخیص لنفوگرانولوم ونروم fraiz test
free floating anxiety اضطراب شناور آزاد ( ا ) : اضطرابی فراگیر و منتشر که به موقعیت یا شیء خاصی مرتبط نبوده و احساس ناراحتی و ترس و وحشت را برای بیم ...
free floating anxiety اضطراب شناور آزاد ( ا ) : اضطرابی فراگیر و منتشر که به موقعیت یا شیء خاصی مرتبط نبوده و احساس ناراحتی و ترس و وحشت را برای بیم ...
freckle =
spontaneous fracture شکستگی خودبه خودی ( اسم ) : شکستگی ای که در نتیجه ی ضربه ی کم یا بدون ضربه ( معمولاً در اثر ضعیف شدن استخوان به علت بیماری ) رخ ...
spontaneous fracture شکستگی خودبه خودی ( اسم ) : شکستگی ای که در نتیجه ی ضربه ی کم یا بدون ضربه ( معمولاً در اثر ضعیف شدن استخوان به علت بیماری ) رخ ...