محمدرضا سلطانی زرندی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mole: [شیمی] مول: همانطور که دوجین نشانگر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hypoosmotic: [پزشکی] هیپواسموتیک: محلول دارای فش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hypoosmotic: [پزشکی] هیپواسموتیک: محلول دارای فش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iso osmotic: [پزشکی] ایزواسموتیک: محلول دارای فش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

iso osmotic: [پزشکی] ایزواسموتیک: محلول دارای فش ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyperosmotic: [پزشکی] هیپراسموتیک: محلول با فشار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyperosmotic: [پزشکی] هیپراسموتیک: محلول با فشار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

osmometer: [شیمی] اسمزسنج، اسمومتر: وسایلی برا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

osmometer: [شیمی] اسمزسنج، اسمومتر: وسایلی برا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intracellular: درون یاخته ای، داخل سلولی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extracellular: [پزشکی] برون یاخته ای، خارج سلولی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intravascular: [پزشکی] داخل عروقی، داخل رگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

interstitial: [پزشکی] بینابینی ( بین سلول های باف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pharmaceutical compounding: ترکیب سازی دارویی: فرایندی که از طر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pharmaceutical compounding: ترکیب سازی دارویی: فرایندی که از طر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pharmaceutical manufacturing: تولید دارویی: تولید فراورده های دار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pharmaceutical manufacturing: تولید دارویی: تولید فراورده های دار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capsule filling: [داروسازی] پر کردن کپسول: پر کردن ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capsule filling: [داروسازی] پر کردن کپسول: پر کردن ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brief alcohol withdrawal scale: مقیاس کوتاه ترک الکل ( BAWS ) : این ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brief alcohol withdrawal scale: مقیاس کوتاه ترک الکل ( BAWS ) : این ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

baws: [اختصار] Brief Alcohol Withdrawal S ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

baws: [اختصار] Brief Alcohol Withdrawal S ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diaphoresis: تعریق، بیش عرقی، عرق ریزی مفرط

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aboulia: بی ارادگی: نقص در قدرت اراده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aboulia: بی ارادگی: نقص در قدرت اراده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acathisia: ناتوانی در ( آرام و بی حرکت ) نشستن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acathisia: ناتوانی در ( آرام و بی حرکت ) نشستن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amastia: بی پستانی: فقدان ( یک یا هردو ) پست ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aphakia: فقدان ( یک ) عدسی ( چشم )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aphasia: آفازی، ناگویی، بدون گفتار، عدم تکلم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amnesia: فراموشی: از دست دادن حافظه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asphyxia: [پزشکی] خفگی: آسفیکسی، کمبود اکسیژن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astigmatism: [پزشکی] آستیگماتیسم: اختلال انکساری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asynovia: [پزشکی] کاهش ( کمبود ) مایع سینویال

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

athymia: [پزشکی] فقدان ( عدم وجود ) غده ی تی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ataxia: [پزشکی] آتاکسی، توازن پریشی: عدم هم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atony: [پزشکی] آتونی: فقدان تن عضلانی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atresia: [پزشکی] فقدان مادرزادی یک سوراخ در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abduct: [پزشکی] دور شدن از خط وسط ( خط میان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atrophy: [پزشکی] آتروفی: تحلیل بافت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abnormal condition: [پزشکی] وضعیت نامطلوب و غیرطبیعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abnormal condition: [پزشکی] وضعیت نامطلوب و غیرطبیعی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abdominal wall: [پزشکی] دیواره ی شکم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abdominal wall: [پزشکی] دیواره ی شکم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abdomen: [پزشکی] بطن، شکم: حفره ی زیر قفسه ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abdomen: [پزشکی] دیواره ی شکم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acariasis: [پزشکی] آلودگی با هیره ( mite )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acantha: [پزشکی] زائده ی خاری ( یک مهره )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acantha: [پزشکی] زائده ی خاری ( یک مهره )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acetabular: [پزشکی] استابولومی: مربوط به استابو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acetabular: [پزشکی] استابولومی: مربوط به استابو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acetabulum: [پزشکی] حفره ی حقه ای: حفره ی دربرگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acetabulum: [پزشکی] حفره ی حقه ای: حفره ی دربرگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acrocyanosis: [پزشکی] آکروسیانوز: کبودی و آبی شدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acrocyanosis: [پزشکی] آکروسیانوز: کبودی و آبی شدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acromion: [پزشکی] آکرومیون ( آخرمی ) : زائده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acromion: [پزشکی] آکرومیون ( آخرمی ) : زائده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acidosis: [پزشکی] اسیدوز: اسیدی شدن غیرطبیعی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acromioclavicular joint: [پزشکی] آکرومیونی، ترقوه ای: مربوط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acute: [پزشکی] حاد، بحرانی، تیز، ناگهانی، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adenoma: [پزشکی] آدنوم: تومور ( یک ) غده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adduct: [پزشکی] نزدیک شدن به خط میانی ( بدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

actinotherapy: [پزشکی] نوردرمانی: درمان از طریق تش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

actinotherapy: [پزشکی] نوردرمانی: درمان از طریق تش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adenoidectomy: [پزشکی] آدنوئیدکتومی: برداشتن لوزه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adenoidectomy: [پزشکی] آدنوئیدکتومی: برداشتن لوزه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adenoid: [پزشکی] آدنوئید، لوزه حلقی: بافت لن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenergic: [پزشکی] آدرنرژیک: فعال شده توسط ( ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenomegaly: [پزشکی] آدرنومگالی: بزرگ شدن غده ی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adipocele: [پزشکی] فتق محتوی چربی ( یا بافت چر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adipocele: [پزشکی] فتق محتوی چربی ( یا بافت چر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adrenal cortex: [پزشکی] قشر غده ی فوق کلیه: قسمت خا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenal cortex: [پزشکی] قشر غده ی فوق کلیه: قسمت خا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

adrenalectomy: [پزشکی] آدرنالکتومی: برداشتن غده ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenalectomy: [پزشکی] آدرنالکتومی: برداشتن غده ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aerobic: آئروبیک: مربوط به هوا؛ نیازمند به ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenal gland: [پزشکی] غده ی فوق کلیوی: از غدد متر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenocorticotropic: [پزشکی] آدرنوکورتیکوتروپیک، محرک قش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

albinism: [پزشکی] آلبینیسم، زالی: عدم وجود رن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agglutination: [پزشکی] هم چسبی: به هم چسبیدن به وس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agoraphobia: [پزشکی] آگورافوبی: ترس از قرار گرفت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afferent: [پزشکی] آوران: نزدیک کننده و انتقال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allograft: [پزشکی] آلوگرافت: پیوند بین دو حیوا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alkalosis: [پزشکی] آلکالوز: قلیایی شدن غیرطبیع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

algesia: [پزشکی] آلژزی: حس درد، وضعیت احساس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

algesia: [پزشکی] آلژزی: حس درد، وضعیت احساس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alveolus: [پزشکی] آلوئول، حبابچه: هر یک از کی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alveolar: [پزشکی] حبابچه ای: مربوط به آلوئول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ambivalence: [پزشکی] داشتن همزمان احساسات متعارض

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amblyopia: [پزشکی] تاری دید، چشم تنبل: عدم تشا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amniorrhexis: [پزشکی] پاره شدگی کیسه ی آب ( ساک ح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amphibian: [زیست شناسی] دوزیست: موجود قادر به ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amnion: [پزشکی] کیسه ی آب، ساک حاملگی: پرده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amyloid: [پزشکی] آمیلوئید، شبیه نشاسته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anhidrosis: [پزشکی] بی تعریقی: فقدان تعریق ( یا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anhydrous: [پزشکی] آنهیدروز، بی آب: دچار کمبود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anhydrous: [پزشکی] آنهیدروز، بی آب: دچار کمبود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anencephaly: [پزشکی] بی مغزی، بی مخی: عدم وجود م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anencephaly: [پزشکی] بی مغزی، بی مخی: عدم وجود م ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anisopiesis: [پزشکی] چندفشاری: نابرابری در فشاره ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anisopiesis: [پزشکی] چندفشاری: نابرابری در فشاره ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anisocoria: [پزشکی] نامساوی بودن ( اندازه ی ) م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anorchism: [پزشکی] بی بیضگی:فقدان ( یک یا هردو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anorexia: [پزشکی] بی اشتهایی:فقدان اشتها

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anabiosis: بازآمد: بازگرداندن یا بازگشت به هوش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anovulatory: [پزشکی] تخمک ناگذاری:عدم تخمک گذاری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anaphylaxis: [پزشکی] آنافیلاکسی: واکنش حساسیتی ش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anatomic: تشریحی: مربوط به تشریح ( آناتومی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anatomic: تشریحی: مربوط به تشریح ( آناتومی )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

androgen: [پزشکی] آندروژن، مردساز: هر هورمونی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

androgen: [پزشکی] آندروژن، مردساز: هر هورمونی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ankle bone: [پزشکی] استخوان قاپ ( قوزک پا )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ankle bone: [پزشکی] استخوان قاپ ( قوزک پا )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

angiography: آنژیوگرافی، رگ نگاری: تصویربرداری ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ankylosis: [پزشکی] آنکیلوز: بی حرکتی مفصل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antecibum: [پزشکی] قبل از وعده ( های ) غذایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antenatal: [پزشکی] قبل از تولد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antebrachium: [پزشکی] ساعد ( از آرنج تا مچ دست )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antecubital: [پزشکی] ( مربوط به ) قدام آرنج

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antiemetic: [پزشکی] ضد استفراغ: داروی مورد استف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anterior: [پزشکی] قدامی، جلویی: مربوط به جلوی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antidote: [پزشکی] پادزهر: ماده ی خنثی کننده ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anthracosis: [پزشکی] آنتراکوز: یک بیماری ریوی در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antipyretic: ضدتب: دارای عمل متقابل با تب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antiseptic: [پزشکی] ضدعفونی ( کننده ) : فراورده ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

antrostomy: [پزشکی] آنتروستومی ، ایجاد یک منفذ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antrostomy: [پزشکی] آنتروستومی ، ایجاد یک منفذ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aortoptosis: [پزشکی] افتادگی آئورت: جابجا شدن و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anus: سوراخ کون، [پزشکی] مقعد: سوراخ انته ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anxiety: [پزشکی] اضطراب: ترس و دلشوره ی فراگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aorta: [پزشکی] شاهرگ آئورت: شریان خروجی بط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

appendectomy: [پزشکی] آپاندکتومی: برداشتن زائده ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

apochromatic: [پزشکی] ( لنز ) عاری از انحرافات رن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apochromatic: [پزشکی] ( لنز ) عاری از انحرافات رن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

areolar: هاله ای، آرئولی: شبیه به آرئول ( ها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

areolar: هاله ای، آرئولی: شبیه به آرئول ( ها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

areola: [پزشکی] آرئول، هاله: محوطه ی اطراف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arachnoid: [پزشکی] عنکبوتیه: لایه ی میانی پرده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aqueous: آبدار، آبکی: دارای ماهیت آب، مربوط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

armpit: [پزشکی] ( گودی ) زیر بغل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arteriospasm: [پزشکی] اسپاسم ( یک ) شریان

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arteriolar: [پزشکی] شریانچه ای، سرخرگچه ای: مرب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arteriolar: [پزشکی] شریانچه ای، سرخرگچه ای: مرب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

artery: [پزشکی] شریان، سرخرگ: رگی که خون را ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arthrocentesis: [پزشکی] آرتروسنتز: پونکسیون ( سوراخ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atelectasis: [پزشکی] آتلکتازی، کلاپس ( روی هم اف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astrocyte: سلولی با زوائد ورقه ای شکل متعدد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aspiration: [پزشکی] 1. کشیدن مایع از یک حفره تو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

articulation: [پزشکی] مفصل: ( نوع ) اتصال بین دو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atheroma: آتروم: تومور ( یک ) پلاک ( لکه ) چر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

atlantic: [پزشکی] اطلسی: مربوط به ( مهره ) اط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atlantic: [پزشکی] اطلسی: مربوط به ( مهره ) اط ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

atretoblepharia: [پزشکی] معادل symblepharon

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atretoblepharia: [پزشکی] معادل symblepharon

١٠ ماه پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی