محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سازمانهای انطباق پذیر: adaptive organizations [مدیریت و ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سازمانهای انطباق پذیر: adaptive organizations [مدیریت و ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adaptive selling: [مدیریت و اقتصاد سلامت] فروش تطبیقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adaptive selling: [مدیریت و اقتصاد سلامت] فروش تطبیقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فروش تطبیقی: adaptive selling [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فروش تطبیقی: adaptive selling [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adaptive strategies: [مدیریت و اقتصاد سلامت] استراتژی تط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adaptive strategies: [مدیریت و اقتصاد سلامت] استراتژی تط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استراتژی تطبیقی: adaptive strategies [مدیریت و اقتص ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استراتژی تطبیقی: adaptive strategies [مدیریت و اقتص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adaptive subsystem: [مدیریت و اقتصاد سلامت] خرده سازمان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adaptive subsystem: [مدیریت و اقتصاد سلامت] خرده سازمان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خرده سازمان سازگار کننده: adaptive subsystem [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خرده سازمان سازگار کننده: adaptive subsystem [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adaptive work: [مدیریت و اقتصاد سلامت] کار تطبیقی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adaptive work: [مدیریت و اقتصاد سلامت] کار تطبیقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کار تطبیقی: adaptive work [مدیریت و اقتصاد سلام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کار تطبیقی: adaptive work [مدیریت و اقتصاد سلام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

added value: [مدیریت و اقتصاد سلامت] ارزش افزوده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارزش افزوده: added value [مدیریت و اقتصاد سلامت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cervical spine injury: آسیب ستون فقرات گردنی CSI

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cervical spine injury: آسیب ستون فقرات گردنی CSI

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسیب ستون فقرات گردنی: Cervical Spine Injury ( CSI )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسیب ستون فقرات گردنی: Cervical Spine Injury ( CSI )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

csi: CSI مخفف واژه Cervical Spine Injury ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

canadian c spine rule: قانون ستون فقرات گردنی کانادا این ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

canadian c spine rule: قانون ستون فقرات گردنی کانادا این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قانون ستون فقرات گردنی کانادا: Canadian C - Spine Rule

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قانون ستون فقرات گردنی کانادا: Canadian C - Spine Rule

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ccr: Canadian C - Spine Rule ( CCR ) : ق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ccr: Canadian C - Spine Rule ( CCR ) : ق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

6 minute walk distance: دقیقه پیاده روی این معیار که توسط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

6 minute walk distance: دقیقه پیاده روی این معیار که توسط ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

6mwd: Minute Walk Distance ( 6MWD )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

6mwd: Minute Walk Distance ( 6MWD )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیماری انسدادی مزمن ریه: Chronic obstructive pulmonary disea ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بیماری انسدادی مزمن ریه: Chronic obstructive pulmonary disea ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bli: Blast Lung Injury ( BLI )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bli: Blast Lung Injury ( BLI )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسیب انفجاری ریوی: Blast Lung Injury ( BLI )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسیب انفجاری ریوی: Blast Lung Injury ( BLI )

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

additive model: [مدیریت و اقتصاد سلامت] مدل افزایشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

additive model: [مدیریت و اقتصاد سلامت] مدل افزایشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مدل افزایشی: additive model [مدیریت و اقتصاد سلا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مدل افزایشی: additive model [مدیریت و اقتصاد سلا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

addition rule: [مدیریت و اقتصاد سلامت] قانون افزای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

addition rule: [مدیریت و اقتصاد سلامت] قانون افزای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قانون افزایش: addition rule [مدیریت و اقتصاد سلام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قانون افزایش: addition rule [مدیریت و اقتصاد سلام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قائده جمع: addition rule [مدیریت و اقتصاد سلام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قائده جمع: addition rule [مدیریت و اقتصاد سلام ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

additional capital: [مدیریت و اقتصاد سلامت] سرمایه الحا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

additional capital: [مدیریت و اقتصاد سلامت] سرمایه الحا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سرمایه الحاقی: additional capital [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

symblepharon: چسبندگی پلک چشم به کره ( تخم ) چشم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

penis: کیر، ذکر، قضیب: آلت تناسلی مرد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audiology: [پزشکی] شنودشناسی، شنوایی شناسی: مط ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atrium: [پزشکی] دهلیز: هریک از دو حفره ی فو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

atriotomy: [پزشکی] آتریوتومی:برش یک دهلیز با ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atriotomy: [پزشکی] آتریوتومی:برش یک دهلیز با ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

auris: [پزشکی] گوش: مجموع ساختارهای شنوایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auris: [پزشکی] گوش: مجموع ساختارهای شنوایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audiometry: [پزشکی] شنوایی سنجی: اندازه گیری شن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auricle: 1. گوشک: زایده ی گوشی شکل در هر دهل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autoimmune: خودایمنی: هرگونه وضعیتی که سیستم ای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auxotrophic: [پزشکی] دگرنیاز: نیازمند یک عامل رش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auscultation: [پزشکی] سمع: گوش دادن به صداهای درو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

autophagy: [پزشکی] خودخورندگی: تخریب ارگانل ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

axis: [پزشکی] 1. آسه: دومین مهره ی گردن 2 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

axial: [پزشکی] 1. آسه ای: مربوط به دومین م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

azoturia: [پزشکی] ازت ادراری: افزایش ترکیبات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

axillary: زیربغلی: مربوط به ( حفره ی ) زیربغل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oriented to person place time: [پزشکی] آگاه به شخص، مکان، زمان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oriented to person place time: [پزشکی] آگاه به شخص، مکان، زمان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bacilluria: [پزشکی] باسیل ادراری: وجود باسیل در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bacilluria: [پزشکی] باسیل ادراری: وجود باسیل در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bacillus: [پزشکی] باسیل: نوع بزرگی از باکتری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bacterium: [پزشکی] باکتری: ارگانیسم میکروسکوپی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bactericidal: [پزشکی] باکتری کش: مخرب باکتری ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bacteriostatic: [پزشکی] باکتریوستاتیک: ( باعث ) توق ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barometer: [پزشکی] فشارسنج: وسیله ی اندازه گیر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

balanitis: [پزشکی] بالانیت: التهاب حشفه آلت تن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

base: [پزشکی] باز، قلیا: ماده ای که در تر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

basophilic: [پزشکی] قلیادوست: دارای قدرت رنگ پذ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basophilic: [پزشکی] قلیادوست: دارای قدرت رنگ پذ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bathypnea: [پزشکی] تنفس عمیق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bathypnea: [پزشکی] تنفس عمیق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

belly: [پزشکی] شکم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biceps: [پزشکی] عضله ی ( دارای ) دوسر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bile: [پزشکی] صفرا ( زرداب ) : مایع مترشح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bifida: [پزشکی] دوشاخه کردن: به دو بخش تقسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bipolar: [پزشکی] دوقطبی: دارای دو روند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bile duct: [پزشکی] مجرای ( رگ، کانال ) صفراوی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biliary: [پزشکی] صفراوی، زردآبی: مربوط به صف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biliary: [پزشکی] صفراوی، زردآبی: مربوط به صف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bladder: [پزشکی] کیسه، مثانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

birth: [پزشکی] تولد، زایش، زایمان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کیر: شعری از ایرج میرزا: بلی کیرست و چیز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کس: چند بیت شعر از عارف نامه ایرج میرزا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bleeding: [پزشکی] خونروی، خونریزی، خروج خون

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bleeding time: [پزشکی] زمان خونروی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bleeding time: [پزشکی] زمان خونروی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان خونروی: Bleeding time

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زمان خونروی: Bleeding time

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

BT: [اختصار] Bleeding time، زمان خونروی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blennuria: [پزشکی] وجود موکوس در ادرار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زمان سیلان: Bleeding time

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زمان سیلان: Bleeding time

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

blood vessels: [پزشکی] عروق خونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blood vessels: [پزشکی] عروق خونی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bone: [پزشکی] استخوان:شکل کلسیفه شده ی با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blood: [پزشکی] خون: مایعی که در سیستم قلبی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bradylexia: [پزشکی] کندخوانی: کند شدن مطالعه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bone marrow: [پزشکی] مغز استخوان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brachytherapy: [پزشکی] رادیوتراپی از طریق قراردادن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brachytherapy: [پزشکی] رادیوتراپی از طریق قراردادن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brain: [پزشکی] مغز: سیستم عصبی درون جمجمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breast: [پزشکی] پستان: غده ی تولید کننده ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bradypnea: [پزشکی] برادی پنه: کاهش تعداد تنفس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breathing: [پزشکی] تنفس:مجموع اعمال دم و بازدم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bronchogenic: [پزشکی] برونکوژنیک: سرچشمه گرفته از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bronchogenic: [پزشکی] برونکوژنیک: سرچشمه گرفته از ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bronchoscope: [پزشکی] نایژه بین: دستگاهی جهت مشاه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bronchiolectasis: [پزشکی] برنشیولکتازی: اتساع برونشیو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bronchostenosis: [پزشکی] برونکوستنوز: تنگی نایژه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bronchiole: [پزشکی] برنشیول، نایژه چه، نایژک: ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bronchus: [پزشکی] نایژه، برنش: هریک از دوراه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

buccoversion: [پزشکی] چرخش به طرف گونه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brief resolved unexplained event: [پزشکی] رویداد بهبود یافته کوتاه غی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brief resolved unexplained event: [پزشکی] رویداد بهبود یافته کوتاه غی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brue: [اختصار] Brief Resolved Unexplained ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brue: [اختصار] Brief Resolved Unexplained ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brief resolved unexplained events criteria for infants: معیارهای رویدادهای کوتاه غیر قابل ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brief resolved unexplained events criteria for infants: معیارهای رویدادهای کوتاه غیر قابل ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brief resolved unexplained events criteria for infants: معیارهای رویدادهای کوتاه غیر قابل ت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apparent life threatening events: [پزشکی] رویدادهای آشکار تهدید کننده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apparent life threatening events: [پزشکی] رویدادهای آشکار تهدید کننده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alte: [اختصار] Apparent Life Threatening ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alte: [اختصار] Apparent Life Threatening ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

american academy of pediatrics: آکادمی اطفال آمریکا ( AAP )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aap: [اختصار] American Academy of Pediat ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aap: [اختصار] American Academy of Pediat ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sids: [اختصار] sudden infant death syndro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sids: [اختصار] sudden infant death syndro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

postconceptional: [پزشکی] پس از لقاح / پس از باردار ش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cacosmia: [پزشکی] بدبویایی: اختلال در حس بویا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

byssinosis: [پزشکی] بیسینوزیس: بیماری ریوی در ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bursa: [پزشکی] کیسه ی زلالی: کیسه ای حاوی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calcification: [پزشکی] کلسیفیکاسیون: رسوب املاح کل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calcium: [پزشکی] کلسیم: عنصری که استحکام لاز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calcaneodynia: [پزشکی] درد ( استخوان ) پاشنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calcaneodynia: [پزشکی] درد ( استخوان ) پاشنه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

calcaneum: [پزشکی] ( استخوان ) پاشنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calcaneum: [پزشکی] ( استخوان ) پاشنه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caliceal: [پزشکی] لگنچه ای: مربوط به لگنچه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calculus: [پزشکی] سنگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cancer: [پزشکی] سرطان: نوع بدخیم رشد غیرطبی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calyx: [پزشکی] لگنچه: ( یک ) حفره ی فنجانی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calorimeter: [پزشکی] کالری سنج: وسیله ای اندازه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camptodactyly: [پزشکی] انگشت خمیدگی، خم انگشتی: خم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

camptodactyly: [پزشکی] انگشت خمیدگی، خم انگشتی: خم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capillopathy: [پزشکی] مشکل و بیماری عروقی درگیرکن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capillopathy: [پزشکی] مشکل و بیماری عروقی درگیرکن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cannula: [پزشکی] کانول: لوله انعطاف پذیر پزش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capillary: [پزشکی] مویرگ: رگ خونی میکروسکوپی و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carcinoma: [پزشکی] کارسینوم: رشد بدخیم و غیرطب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carbon dioxide: [پزشکی] دی اکسید کربن ( Co2 ) : گاز ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capsule: [پزشکی] کپسول: 1. محفظه ی کوچک 2. ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carcinoid: [پزشکی] کارسینوئید: شبیه به کارسینو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carcinoid: [پزشکی] کارسینوئید: شبیه به کارسینو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cardiomyopathy: [پزشکی] کاردیومیوپاتی: هرگونه بیمار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardiomyopathy: [پزشکی] کاردیومیوپاتی: هرگونه بیمار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardiac: [پزشکی] قلبی: مربوط به قلب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardiotonic: [پزشکی] محرک قلب: دارای اثر تقویتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cariogenic: [پزشکی] پوسیدگی زا: عامل یا باعث پو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caries: [پزشکی] پوسیدگی، کرم خوردگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carpal: [پزشکی] مچی: مربوط به استخوان های م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cartilage: [پزشکی] غضروف: نوعی بافت همبند مترا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carrier: [پزشکی] حامل، ناقل: فردی که یک اختل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carpus: [پزشکی] ( استخوان ها ی ) مچ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carpus: [پزشکی] ( استخوان ها ی ) مچ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cataplasia: [پزشکی] فروتکوینی: برگشت به یک حالت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cataplasia: [پزشکی] فروتکوینی: برگشت به یک حالت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

causalgia: [پزشکی] درد سوزاننده، سوزش عصبی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

causalgia: [پزشکی] درد سوزاننده، سوزش عصبی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cathartic: [پزشکی] مسهل، پاک کننده، تخلیه کنند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caudal: [پزشکی] دُمی، انتهایی: مربوط به انت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cauterize: [پزشکی] سوزاندن: تخریب بافت با استف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cauterize: [پزشکی] سوزاندن: تخریب بافت با استف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zymogen: [پزشکی] پیش آنزیم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zymogen: [پزشکی] پیش آنزیم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

zonule: [پزشکی] گرداله: نوار باریک و کوچک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zonule: [پزشکی] گرداله: نوار باریک و کوچک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

xyrostomia: [پزشکی] خشکی دهان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

xyrostomia: [پزشکی] خشکی دهان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

xiphoid: [پزشکی] خنجری، شمشیری: شبیه به شمشی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

xenophobia: [پزشکی] بیگانه هراسی: ترس از غریبه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

xeroderma: [پزشکی] خشکی پوست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

xanthoma: [پزشکی] زانتوم، گزانتوم: توده ی زرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

xanthoma: [پزشکی] زانتوم، گزانتوم: توده ی زرد ...

١ سال پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف)