محمدرضا سلطانی زرندی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blast lung injury severity score: {پزشکی} امتیاز شدت آسیب ریوی ناشی ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blast lung injury severity score: {پزشکی} امتیاز شدت آسیب ریوی ناشی ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blast lung injury: آسیب ریوی انفجاری، آسیب ریه ناشی از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blast lung injury: آسیب ریوی انفجاری، آسیب ریه ناشی از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

et al: {در مقالات علمی} و همکاران: این عبا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beck hopelessness inventory: {پزشکی} پرسشنامه ناامیدی بک ( BHI ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beck hopelessness inventory: {پزشکی} پرسشنامه ناامیدی بک ( BHI ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have enough time to accomplish the things i most want to do: من زمان کافی برای انجام کارهایی که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i have enough time to accomplish the things i most want to do: من زمان کافی برای انجام کارهایی که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the future i expect to succeed in what concerns me most: انتظار دارم در آینده در مسئله ای که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the future i expect to succeed in what concerns me most: انتظار دارم در آینده در مسئله ای که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my future seems dark to me: آینده من برایم تاریک به نظرمیرسد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my future seems dark to me: آینده من برایم تاریک به نظرمیرسد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i expect to get more of the good things in life than the average person: من انتظار دارم بیشتر از افراد معمول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i expect to get more of the good things in life than the average person: من انتظار دارم بیشتر از افراد معمول ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just don’t get the breaks and there’s no reason to believe i will in the future: من اخیراً استراحت نمی کنم و هیچ دلی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i just don’t get the breaks and there’s no reason to believe i will in the future: من اخیراً استراحت نمی کنم و هیچ دلی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my past experiences have prepared me well for my future: تجربیات گذشته من، به خوبی مرا را بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my past experiences have prepared me well for my future: تجربیات گذشته من، به خوبی مرا را بر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all i can see ahead of me is unpleasantness rather than pleasantness: تمام آنچه را که می توانم پیش روی خو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all i can see ahead of me is unpleasantness rather than pleasantness: تمام آنچه را که می توانم پیش روی خو ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i don’t expect to get what i really want: من انتظار ندارم چیزی را که واقعا می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i don’t expect to get what i really want: من انتظار ندارم چیزی را که واقعا می ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when i look ahead to the future i expect i will be happier than i am now: وقتی به پیش رو و آینده نگاه می کنم، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

when i look ahead to the future i expect i will be happier than i am now: وقتی به پیش رو و آینده نگاه می کنم، ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have great faith in the future: من امید زیادی به آینده دارم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i have great faith in the future: من امید زیادی به آینده دارم

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is very unlikely that i will get any real satisfaction in the future: بسیار بعید است که در آینده هرگونه ر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it is very unlikely that i will get any real satisfaction in the future: بسیار بعید است که در آینده هرگونه ر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bhi score: امتیاز BHI ( پرسشنامه ناامیدی بک )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bhi score: امتیاز BHI ( پرسشنامه ناامیدی بک )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

barcelona clinic liver cancer: کلینیک سرطان کبد بارسلونا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barcelona clinic liver cancer: کلینیک سرطان کبد بارسلونا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hepatocellular carcinoma: {پزشکی} کارسینومای ( بدخیمی ) سلوله ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hepatocellular carcinoma: {پزشکی} کارسینومای ( بدخیمی ) سلوله ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

barcelona clinic liver cancer staging classification and treatment guidelines: {پزشکی} دستورالعمل های طبقه بندی و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barcelona clinic liver cancer staging classification and treatment guidelines: {پزشکی} دستورالعمل های طبقه بندی و ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blood volume calculation: محاسبه حجم خون: این روش که توسط دکت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blood volume calculation: محاسبه حجم خون: این روش که توسط دکت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apache ii: امتیاز APACHE II این امتیاز که توسط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apache ii: امتیاز APACHE II این امتیاز که توسط ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bode index for copd survival: شاخص بود برای بقای COPD این شاخص که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bode index for copd survival: شاخص بود برای بقای COPD این شاخص که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

american diabetes association: انجمن دیابت آمریکا ( ADS )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

american diabetes association: انجمن دیابت آمریکا ( ADS )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

australian type 2 diabetes risk: ابزار ارزیابی خطر دیابت نوع 2 استرا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

australian type 2 diabetes risk: ابزار ارزیابی خطر دیابت نوع 2 استرا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ast to platelet ratio index: {پزشکی} شاخص نسبت AST به پلاکت ( AP ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ast to platelet ratio index: {پزشکی} شاخص نسبت AST به پلاکت ( AP ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

model for end stage liver disease: {پزشکی} امتیاز MELD ( مدلی برای مرح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

model for end stage liver disease: {پزشکی} امتیاز MELD ( مدلی برای مرح ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

estimated average glucose: {پزشکی} تخمین میانگین قند خون ( eAG ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

estimated average glucose: {پزشکی} تخمین میانگین قند خون ( eAG ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transtubular potassium gradient: {پزشکی} گرادیان پتاسیم ترانس لوله ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transtubular potassium gradient: {پزشکی} گرادیان پتاسیم ترانس لوله ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corrected calcium: کلسیم اصلاح شده = کلسیم سرم 0. 8 ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corrected calcium: کلسیم اصلاح شده = کلسیم سرم 0. 8 ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intake: {پزشکی} جذب، دریافت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

body fluid balance calculator by inputs and outputs: {پزشکی} محاسبه گر تعادل مایعات بدن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

body fluid balance calculator by inputs and outputs: {پزشکی} محاسبه گر تعادل مایعات بدن ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decompensated heart failure: {پزشکی} نارسایی قلبی جبران نشده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decompensated heart failure: {پزشکی} نارسایی قلبی جبران نشده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

packed rbcs: {پزشکی} گلبول های قرمز ( RBC ) مترا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

packed rbcs: {پزشکی} گلبول های قرمز ( RBC ) مترا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exponents: {ریاضیات} اعداد نمایی ( توان 10 )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exponents: {ریاضیات} اعداد نمایی ( توان 10 )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exponential factor: {ریاضیات} عامل نمایی یا توان 10

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exponential factor: {ریاضیات} عامل نمایی یا توان 10

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

metric system: دستگاه متریک، سیستم بین المللی واحد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metric system: دستگاه متریک، سیستم بین المللی واحد ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

household system: سیستم خانگی : این نوع سیستم اندازه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

household system: سیستم خانگی : این نوع سیستم اندازه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

apothecary system: سیستم عطاری : سیستم عطاری سیستمی با ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apothecary system: سیستم عطاری : سیستم عطاری سیستمی با ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

treaty of the meter: معاهدۀ متر: در سال 1875، ایالات متح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

treaty of the meter: معاهدۀ متر: در سال 1875، ایالات متح ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omnibus trade and competitiveness act: قانون تجارت و رقابت جامع

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

omnibus trade and competitiveness act: قانون تجارت و رقابت جامع

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the national institute of standards and technology: موسسه ملی استاندارد و فناوری ( NIST ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the national institute of standards and technology: موسسه ملی استاندارد و فناوری ( NIST ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

least weighable quantity: کمترین مقدار قابل توزین / اندازه گی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

least weighable quantity: کمترین مقدار قابل توزین / اندازه گی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aliquot: توزین به روش نسبتی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parallax error: {فیزیک} خطای اختلاف منظر: سطح مایع ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parallax error: {فیزیک} خطای اختلاف منظر: سطح مایع ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

institute for safe medication practices: موسسه روش های ایمن دارویی ( ISMP )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

institute for safe medication practices: موسسه روش های ایمن دارویی ( ISMP )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

national association of boards of pharmacy’s model state pharmacy act: قانون داروسازی دولتی مدل انجمن ملی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

national association of boards of pharmacy’s model state pharmacy act: قانون داروسازی دولتی مدل انجمن ملی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

free water: {پزشکی} آب آزاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

free water: {پزشکی} آب آزاد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

free water loss: {پزشکی} اتلاف آب آزاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

free water loss: {پزشکی} اتلاف آب آزاد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dimensional analysis: {ریاضیات} تحلیل ابعادی : این روش شا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

significant figures: ارقام معنادار : وقتی به گزارش یک ان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

significant figures: ارقام معنادار : وقتی به گزارش یک ان ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

united states pharmacopeia: دارونامه ایالات متحده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

united states pharmacopeia: دارونامه ایالات متحده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prescription: {پزشکی} تجویز، نسخه: دستوری برای دا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

military time: زمان نظامی : زمان نظامی نه تنها در ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

military time: زمان نظامی : زمان نظامی نه تنها در ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medication scheduling: {پزشکی} زمان بندی دارویی : تناوب ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medication scheduling: {پزشکی} زمان بندی دارویی : تناوب ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

patient compliance: {پزشکی} سازگاری بیمار: سازگاری بیما ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patient compliance: {پزشکی} سازگاری بیمار: سازگاری بیما ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dose: {پزشکی} دوز : دوز یک دارو، مقدار کم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

single dose: {پزشکی} دوز واحد ( منفرد ) : مقداری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

daily dose: {پزشکی} دوز روزانه : دوز روزانه یا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dosage regimen: {پزشکی} رژیم دوزاژ : برنامه دوزبندی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dosage regimen: {پزشکی} رژیم دوزاژ : برنامه دوزبندی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

usual dose: {پزشکی} دوز معمول: میزانی از یک دار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

usual dose: {پزشکی} دوز معمول: میزانی از یک دار ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

median effective dose: متوسط دوز موثر: میزانی از یک دارو ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

median effective dose: متوسط دوز موثر: میزانی از یک دارو ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

median toxic dose: {پزشکی} متوسط دوز سمی: میزانی از یک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

median toxic dose: {پزشکی} متوسط دوز سمی: میزانی از یک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minimum effective concentration: {پزشکی} حداقل غلظت موثر ( MEC ) : ح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minimum effective concentration: {پزشکی} حداقل غلظت موثر ( MEC ) : ح ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

minimum toxic concentration: {پزشکی} حداقل غلظت سمی ( MTC ) : سط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minimum toxic concentration: {پزشکی} حداقل غلظت سمی ( MTC ) : سط ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loading dose: {پزشکی} دوز شروع: دوز اولیه بالاتر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maintenance dose: {پزشکی} دوز نگهدارنده: دوزهای داروی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prophylactic dose: {پزشکی} دوز پیشگیری کننده: تجویز بر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prophylactic dose: {پزشکی} دوز پیشگیری کننده: تجویز بر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high dose: {پزشکی} درمان دوز بالا: تجویز دوزها ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high dose: {پزشکی} درمان دوز بالا: تجویز دوزها ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low dose: {پزشکی} درمان دوز پایین: تجویز دوزه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

low dose: {پزشکی} درمان دوز پایین: تجویز دوزه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drop: {پزشکی} قطره ( gtt ) : گاهی اوقات ب ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

g t t: {پزشکی} اختصار کلمه Drop به معنای ق ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pediatrics: {پزشکی} طب اطفال: شاخه ای از پزشکی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

geriatrics: {پزشکی} طب سالمندان: شاخه ای از علم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

geriatrics: {پزشکی} طب سالمندان: شاخه ای از علم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pharmacotherapy: {پزشکی} دارودرمانی: استفاده از مواد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potency: {پزشکی} میزان فعالیت یا توان دارو: ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

who: World Health Organization ( WHO ) : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flocculating units: {پزشکی} واحدهای تجمیع کننده: قدرت ی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center for biologics evaluation and research: مرکز ارزیابی و تحقیقات زیست شناختی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

center for biologics evaluation and research: مرکز ارزیابی و تحقیقات زیست شناختی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center for disease control and prevention: مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

center for disease control and prevention: مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها ( ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

isotonicity: {شیمی / فیزیولوژی} ایزوتونیسیته: هم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isotonicity: {شیمی / فیزیولوژی} ایزوتونیسیته: هم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

osmosis: {شیمی/زیست شناسی} اسمز: هنگامی که ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

osmotic pressure: {زیست شناسی / شیمی} فشار اسمزی: هنگ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

isosmotic: {شیمی} ایزواسموتیک : دو محلولی که ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isosmotic: {شیمی} ایزواسموتیک : دو محلولی که ف ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isotonic: {پزشکی} ایزوتونیک : محلولی که فشار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hypotonic: {پزشکی} هیپوتونیک: محلول های دارای ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aerosols: {پزشکی} آئروسول : آئروسل های دارویی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aromatic waters: {پزشکی} آبهای معطر : آبهای معطر، مح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aromatic waters: {پزشکی} آبهای معطر : آبهای معطر، مح ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elixir: {پزشکی} الگزیر : الگزیرها محلول های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emulsion: {پزشکی/شیمی} امولسیون : امولسیون یک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implant: {پزشکی / دارویی} ایمپلنت ، داروی کا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plaster: {پزشکی} پلاستر : پلاسترها توده های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ointment: {پزشکی} پماد : پمادها فراورده هایی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

powder: {پزشکی} پودر : پودرها ترکیبات خشکی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

injections: {پزشکی} تزریقات : تزریقات، فراورده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

injections: {پزشکی} تزریقات : تزریقات، فراورده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paste: {پزشکی} خمیر : خمیرها اشکال دارویی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tincture: {پزشکی} تنتور : تنتورها محلول های ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gel: {دارو} ژل : ژل ها سیستم های نیمه جا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inhalation: {دارو} داروی استنشاقی : داروهای است ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suspension: {دارو} سوسپانسیون : سوسپانسیون ها س ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

syrup: {دارو} شربت : شربت ها فرآورده های خ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

irrigations: {پزشکی} شستشو دهنده: شستشودهنده ها، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

irrigations: {پزشکی} شستشو دهنده: شستشودهنده ها، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suppository: شیاف : شیاف ها اشکال جامد دارویی هس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extract: {دارو} عصاره : عصاره ها فراورده های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

liniment: {دارو} ضماد : ضمادها ( مرهم ) سوسپا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liniment: {دارو} ضماد : ضمادها ( مرهم ) سوسپا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capsule: {دارو} کپسول : کپسول ها فرم های جام ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tablet: {دارو} قرص : قرصها اشکال جامد حاوی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delayed release: {دارو} آهسته رهش: داروهایی محتوایشا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extended release: {دارو} گسترده رهش: داروی درون کپسول ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cream: {دارو} کرم : کرم ها فراورده های نیم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lotion: {دارو} لوسیون : لوسیون ها فراورده ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lozenge: {دارو} لوزنژ : لوزنژها فراورده های ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solution: {پزشکی} محلول : محلول ها فرارورده ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

magma: {دارو} ماگما : ماگماها سوسپانسیون ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

BMI: [شاخص تن سنجی] اختصار عبارت Body Ma ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

body surface area: مساحت سطح بدن ( BSA ) : برای محاسبه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

body surface area: مساحت سطح بدن ( BSA ) : برای محاسبه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bsa: اختصار عبارت Body Surface Area می ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bova score: [پزشکی] امتیاز بووا : این امتیاز که ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bova score: [پزشکی] امتیاز بووا : این امتیاز که ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pulmonary embolism: [پزشکی] آمبولی ریوی ( PE ) : وجود ل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pulmonary embolism: [پزشکی] آمبولی ریوی ( PE ) : وجود ل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

PE: [پزشکی] مخفف Pulmonary embolism ( آ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enteral nutrition: [پزشکی] تغذیه روده ای: روشی جهت فرا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parenteral nutrition: [پزشکی] تغذیه غیرروده ای ( وریدی ) ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

partial parenteral nutrition: [پزشکی] تغذیه نسبی وریدی : حمایت تغ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

partial parenteral nutrition: [پزشکی] تغذیه نسبی وریدی : حمایت تغ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pn: [پزشکی] اختصار Parenteral nutrition

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pn: [پزشکی] اختصار Parenteral nutrition

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ppn: [اختصار] Partial Parenteral Nutriti ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ppn: [اختصار] Partial Parenteral Nutriti ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

total parenteral nutrition: [پزشکی] تغذیه تام /کامل وریدی: فراه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tpn: [پزشکی] اختصار Total Parenteral Nut ...

١٠ ماه پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی