محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

geriatrics: {پزشکی} طب سالمندان: شاخه ای از علم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

geriatrics: {پزشکی} طب سالمندان: شاخه ای از علم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pharmacotherapy: {پزشکی} دارودرمانی: استفاده از مواد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potency: {پزشکی} میزان فعالیت یا توان دارو: ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

who: World Health Organization ( WHO ) : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flocculating units: {پزشکی} واحدهای تجمیع کننده: قدرت ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center for biologics evaluation and research: مرکز ارزیابی و تحقیقات زیست شناختی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

center for biologics evaluation and research: مرکز ارزیابی و تحقیقات زیست شناختی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center for disease control and prevention: مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

center for disease control and prevention: مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

isotonicity: {شیمی / فیزیولوژی} ایزوتونیسیته: هم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isotonicity: {شیمی / فیزیولوژی} ایزوتونیسیته: هم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

osmosis: {شیمی/زیست شناسی} اسمز: هنگامی که ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

osmotic pressure: {زیست شناسی / شیمی} فشار اسمزی: هنگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

isosmotic: {شیمی} ایزواسموتیک : دو محلولی که ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isosmotic: {شیمی} ایزواسموتیک : دو محلولی که ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isotonic: {پزشکی} ایزوتونیک : محلولی که فشار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hypotonic: {پزشکی} هیپوتونیک: محلول های دارای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aerosols: {پزشکی} آئروسول : آئروسل های دارویی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aromatic waters: {پزشکی} آبهای معطر : آبهای معطر، مح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aromatic waters: {پزشکی} آبهای معطر : آبهای معطر، مح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elixir: {پزشکی} الگزیر : الگزیرها محلول های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emulsion: {پزشکی/شیمی} امولسیون : امولسیون یک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implant: {پزشکی / دارویی} ایمپلنت ، داروی کا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plaster: {پزشکی} پلاستر : پلاسترها توده های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ointment: {پزشکی} پماد : پمادها فراورده هایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

powder: {پزشکی} پودر : پودرها ترکیبات خشکی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

injections: {پزشکی} تزریقات : تزریقات، فراورده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

injections: {پزشکی} تزریقات : تزریقات، فراورده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paste: {پزشکی} خمیر : خمیرها اشکال دارویی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tincture: {پزشکی} تنتور : تنتورها محلول های ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gel: {دارو} ژل : ژل ها سیستم های نیمه جا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inhalation: {دارو} داروی استنشاقی : داروهای است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suspension: {دارو} سوسپانسیون : سوسپانسیون ها س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

syrup: {دارو} شربت : شربت ها فرآورده های خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

irrigations: {پزشکی} شستشو دهنده: شستشودهنده ها، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

irrigations: {پزشکی} شستشو دهنده: شستشودهنده ها، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suppository: شیاف : شیاف ها اشکال جامد دارویی هس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extract: {دارو} عصاره : عصاره ها فراورده های ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

liniment: {دارو} ضماد : ضمادها ( مرهم ) سوسپا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liniment: {دارو} ضماد : ضمادها ( مرهم ) سوسپا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capsule: {دارو} کپسول : کپسول ها فرم های جام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tablet: {دارو} قرص : قرصها اشکال جامد حاوی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delayed release: {دارو} آهسته رهش: داروهایی محتوایشا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extended release: {دارو} گسترده رهش: داروی درون کپسول ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cream: {دارو} کرم : کرم ها فراورده های نیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lotion: {دارو} لوسیون : لوسیون ها فراورده ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lozenge: {دارو} لوزنژ : لوزنژها فراورده های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solution: {پزشکی} محلول : محلول ها فرارورده ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

magma: {دارو} ماگما : ماگماها سوسپانسیون ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

BMI: [شاخص تن سنجی] اختصار عبارت Body Ma ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

body surface area: مساحت سطح بدن ( BSA ) : برای محاسبه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

body surface area: مساحت سطح بدن ( BSA ) : برای محاسبه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bsa: اختصار عبارت Body Surface Area می ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bova score: [پزشکی] امتیاز بووا : این امتیاز که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bova score: [پزشکی] امتیاز بووا : این امتیاز که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pulmonary embolism: [پزشکی] آمبولی ریوی ( PE ) : وجود ل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pulmonary embolism: [پزشکی] آمبولی ریوی ( PE ) : وجود ل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

PE: [پزشکی] مخفف Pulmonary embolism ( آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enteral nutrition: [پزشکی] تغذیه روده ای: روشی جهت فرا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parenteral nutrition: [پزشکی] تغذیه غیرروده ای ( وریدی ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

partial parenteral nutrition: [پزشکی] تغذیه نسبی وریدی : حمایت تغ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

partial parenteral nutrition: [پزشکی] تغذیه نسبی وریدی : حمایت تغ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pn: [پزشکی] اختصار Parenteral nutrition

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pn: [پزشکی] اختصار Parenteral nutrition

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ppn: [اختصار] Partial Parenteral Nutriti ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ppn: [اختصار] Partial Parenteral Nutriti ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

total parenteral nutrition: [پزشکی] تغذیه تام /کامل وریدی: فراه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tpn: [پزشکی] اختصار Total Parenteral Nut ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tpn: [پزشکی] اختصار Total Parenteral Nut ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pharmacoeconomics: اقتصاد دارویی: اصطلاح اقتصاد دارویی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost benefit analysis: [پزشکی] تحلیل هزینه - منفعت: تحلیل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cba: [اختصار] Cost - Benefit Analysis ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost effectiveness analysis: [پزشکی] تحلیل هزینه - اثربخشی: این ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cea: [اختصار] 1. Cost - Effectiveness A ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cea: [اختصار] 1. Cost - Effectiveness A ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

carcinoembryonic antigen: [پزشکی] آنتی ژن کارسینوامبریونیک: • ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carcinoembryonic antigen: [پزشکی] آنتی ژن کارسینوامبریونیک: • ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cost minimization analysis: تحلیل کاهش/کمینه سازی هزینه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cost minimization analysis: تحلیل کاهش/کمینه سازی هزینه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cma: [اختصار] Cost - Minimization Analys ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conversion programs: [پزشکی] برنامه های تبدیل: برنامه ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conversion programs: [پزشکی] برنامه های تبدیل: برنامه ها ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

completely limited: کاملا محدود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

completely limited: کاملا محدود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no impairment: بدون نقص، بدون اختلال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no impairment: بدون نقص، بدون اختلال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

very limited: بسیار محدود ( شده )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

very limited: بسیار محدود ( شده )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sensory perception: ادراک حسی، درک حسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sensory perception: ادراک حسی، درک حسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

completely limited: کاملا محدود ( شده )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

braden score: [پزشکی] امتیاز برادن : این امتیاز ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

braden score: [پزشکی] امتیاز برادن : این امتیاز ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

braden scale: [پزشکی] مقیاس برادن : این مقیاس که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

braden scale: [پزشکی] مقیاس برادن : این مقیاس که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diminished consciousness: کاهش ( سطح ) هوشیاری، سطح هوشیاری ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diminished consciousness: کاهش ( سطح ) هوشیاری، سطح هوشیاری ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rarely moist: به ندرت مرطوب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rarely moist: به ندرت مرطوب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

occasionally moist: گاهی مرطوب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occasionally moist: گاهی مرطوب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chairfast: [معمولا در مورد بیمار] محدود به صند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chairfast: [معمولا در مورد بیمار] محدود به صند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bedfast confined to bed: [بیمار / مددجوی] محدود به تخت: ناتو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bedfast confined to bed: [بیمار / مددجوی] محدود به تخت: ناتو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no limitation: بدون محدودیت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no limitation: بدون محدودیت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

actual acquisition cost: . هزینه واقعی خرید ( AAC ) : هزینه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

actual acquisition cost: . هزینه واقعی خرید ( AAC ) : هزینه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aac: [اختصار] مراجعه شود به Actual Acqui ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trade price: قیمت تجاری، قیمت عمده فروشی: قیمت ی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

series discount: تخفیف سلسله ای ( رشته ای ) : تخفیف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

series discount: تخفیف سلسله ای ( رشته ای ) : تخفیف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mark up: افزایش قیمت ، اضافه بها، قیمت افزود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

margin of profit: [اقتصاد] حاشیه سود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average wholesale price: متوسط / میانگین قیمت عمده فروشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average wholesale price: متوسط / میانگین قیمت عمده فروشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

awp: [اختصار] Average Wholesale Price ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awp: [اختصار] Average Wholesale Price ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

center for veterinary medicine: مرکز طب دامپزشکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

center for veterinary medicine: مرکز طب دامپزشکی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cvm: [اختصار] Center for Veterinary Medi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cvm: [اختصار] Center for Veterinary Medi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the medicinal animal drug use clarification act: قانون تصریح استفاده از داروهای دامپ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the medicinal animal drug use clarification act: قانون تصریح استفاده از داروهای دامپ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amduca: [اختصار] The Medicinal Animal Drug ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amduca: [اختصار] The Medicinal Animal Drug ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

active therapeutic ingredients: [داروسازی] ترکیبات درمانی فعال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

active therapeutic ingredients: [داروسازی] ترکیبات درمانی فعال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ati: [اختصار] Active Therapeutic Ingredi ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ati: [اختصار] Active Therapeutic Ingredi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

active ingredients: [دارو] اجزاء فعال، عناصر فعال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

active ingredients: [دارو] اجزاء فعال، عناصر فعال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

Ai: [اختصار] Active Ingredients ( اجزاء ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bedfast: محدود به تخت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bedfast: محدود به تخت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain metastasis velocity: سرعت دست اندازی ( متاستاز ) مغز ( B ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brain metastasis velocity: سرعت دست اندازی ( متاستاز ) مغز ( B ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bmv: [اختصار] Brain Metastasis Velocity ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bmv: [اختصار] Brain Metastasis Velocity ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stereotactic radiosurgery: رادیوجراحی استریوتاکتیک: نوعی پرتود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stereotactic radiosurgery: رادیوجراحی استریوتاکتیک: نوعی پرتود ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

srs: [اختصار] stereotactic radiosurgery ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brain metastasis velocity model: مدل سرعت متاستاز مغز : این مدل که ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brain metastasis velocity model: مدل سرعت متاستاز مغز : این مدل که ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

maceration: واژه "ماسراسیون" از لاتین macerare ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

percolation: واژه "پرکولاسیون" از لاتین per به م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bioavailability: [پزشکی] فراهمی زیستی: میزان نسبی دا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pharmacokinetics: [پزشکی / دارو] فارماکوکینتیک : مطال ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absorption distribution metabolism and elimination: [پزشکی] جذب، توزیع، متابولیسم و دفع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absorption distribution metabolism and elimination: [پزشکی] جذب، توزیع، متابولیسم و دفع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adme: [اختصار] Absorption, Distribution, ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adme: [اختصار] Absorption, Distribution, ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pharmacodynamics: [پزشکی] فارماکودینامیک، داروپویایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in vitro: [پزشکی] برون تنی، درون کشتگاهی : در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mec: [اختصار] minimum effective concentr ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

onset of action: [پزشکی] شروع اثر ( دارو ) : لحظه زم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

onset of action: [پزشکی] شروع اثر ( دارو ) : لحظه زم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

duration of action: [پزشکی] مدت اثر: بازه زمانی که در آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

duration of action: [پزشکی] مدت اثر: بازه زمانی که در آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intensity of action: [پزشکی] شدت اثر ( دارو ) : بازه بین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intensity of action: [پزشکی] شدت اثر ( دارو ) : بازه بین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dosing interval: [پزشکی] فاصله دوزبندی ( دارو ) : مد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dosing interval: [پزشکی] فاصله دوزبندی ( دارو ) : مد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

atomic weight: [شیمی] وزن اتمی: وزن اتمی یک عنصر، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

atomic weight: [شیمی] وزن اتمی: وزن اتمی یک عنصر، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the international union of pure and applied chemistry: اتحادیه بین المللی شیمی محض و کاربر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the international union of pure and applied chemistry: اتحادیه بین المللی شیمی محض و کاربر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

combining weight: [شیمی] وزن ترکیبی، وزن هم ارز وزن ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

combining weight: [شیمی] وزن ترکیبی، وزن هم ارز وزن ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

equivalent weight: [شیمی] وزن هم ارز، وزن ترکیبی: وزن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the law of definite proportions: [شیمی] قانون نسبت های معین : این قا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the law of definite proportions: [شیمی] قانون نسبت های معین : این قا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

density: [فیزیک] چگالی: جرم در حجم واحد از ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specific gravity: [فیزیک] وزن مخصوص : نسبتی اعشاری از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

specific volume: [فیزیک] حجم مخصوص: نسبت اعشاری حجم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specific volume: [فیزیک] حجم مخصوص: نسبت اعشاری حجم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pycnometer: [فیزیک] پیکنومتر ( وزن مخصوص سنج ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

archimedes' principle: اصل ارشمیدس: بر اساس این اصل "وقتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archimedes' principle: اصل ارشمیدس: بر اساس این اصل "وقتی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

archimedes principle: [فیزیک] اصل ارشمیدس: بر اساس این اص ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archimedes principle: [فیزیک] اصل ارشمیدس: بر اساس این اص ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

volume in volume percentage: درصد حجم در حجم ( v/v ) : مایعات مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

volume in volume percentage: درصد حجم در حجم ( v/v ) : مایعات مع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weight in weight percent: [دارو] درصد وزن در وزن ( w/w ) : می ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weight in weight percent: [دارو] درصد وزن در وزن ( w/w ) : می ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

weight in volume percent: [داروشناسی] درصد وزن در حجم ( w/v ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weight in volume percent: [داروشناسی] درصد وزن در حجم ( w/v ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

milligrams percent: [پزشکی] میلی گرم درصد : میلی گرم در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

milligrams percent: [پزشکی] میلی گرم درصد : میلی گرم در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parts per million: یک در میلیون ( ppm )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parts per million: یک در میلیون ( ppm )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parts per billion: یک در بیلیون ( PPB )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parts per billion: یک در بیلیون ( PPB )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ppm: [اختصار] Parts per Million ( PPM ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ppb: [اختصار] Parts per Billion ( PPB ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ppb: [اختصار] Parts per Billion ( PPB ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

united states environmental protection agency: آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متح ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

united states environmental protection agency: آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متح ...

١ سال پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف)