پیشنهادهای Sina Saadat (٢٩)
There's no point فایده ای نداره It's no use ing verb It's no use crying گریه کردن فایده ای نداره It's no use apologizing عذرخواهی کردن فایده ای ند ...
Kick the bucket مردن. . تو صحبت کردن غیر رسمی Pass away مردن. . تو صحبت کردن به صورت رسمی He finally kicked the bucket بلاخره مرد He eventually p ...
حراج پایانی
Deal with سروکله زدن با کلنجار رفتن با درگیر بودن با دست و پنجه نرم کردن با سروکار داشتن با I'm struggling with this problem I'm dealing with this ...
Mind your steps جلوی پات رو نگاه کن جلوی پات رو بپا
اونتاش گال یا اونتاش ناپیریشا نام پادشاه ایلامی که به فرمان او زیگورات چغازنبیل ساخته شد.
You make me sick You disgust me حالمو بهم میزنی
علاوه بر موارد بالا به معنی ترک کردن هم هست. . I'm gonna kick it میخوام بزنم زیرش. ترک کنم I want To quit drugs
سروسامان گرفتن مستقر شدن آروم گرفتن از تب و تاب افتادن Until things settle down تا آبها از آسیاب بیفتد/تا همه چیز آروم بشه
Let's get to the point بریم سر اصل مطلب Let's cut to the chase بریم سر اصل مطلب
مدت زمان قابل توجهی مدت زمان زیادی I've liked you for quite a while خیلی وقته دوستت داشته ام
I work my ass off پدرم در اومده دهنم سرویس شده خیلی سختی کشیدم
I work my ass off دهنم سرویس شده پدرم در اومده
Dumb down ساده حرف بزن زیر دیپلم حرف بزن
خیلی رو داری خیلی پر رویی Nervy پر رو Cheeky پر رو
Call it even بی حساب شدیم این به اون در
Rewarding Valuable Beneficial Satisfying Profitable Worthwhile Precious Inestimable ارزشمند سودآور سودمند رضایت بخش باارزش ارزنده گرانبها نفیس
سخت کار کردن سختکوشی کردن Hustle for that muscle
Don't flatter yourself اینقدر خودتو تحویل نگیر به خودت نناز
Don't brag yourself به خودت نناز. خودت رو دست بالا نگیر. خودتو تحویل نگیر
BINGOOOOOO. . . . زدی تو خال همینه خودشه
بسلف بیاد بالا تخ کن رد کن بیاد پرداخت کردن سلفیدن
ساطع کردن بیرون دادن درز کردن TEHRAN CITY gives off an average of 90 decibels تهران به طور میانگین صدای 90 دسی بل از خود ساطع میکند
سگ چرخی. . . سگهایی که در قرن شانزدهم در مطبخ ها به آشپز ها کمک میکردند و یک گردانه را میچرخاندند و باعث میشدند همه طرف گوشت بپزدو با این کار به طبخ ...
رییس بازی در آوردن امر و نهی کردن Bossy OR Boss you around
زیر دیپلم حرف بزن
درس خواندن مطالعه کردن اتاق کار اتاق مطالعه
خیلی دلم برات می سوزه I really feel for you
واقعا دلم برات می سوزه I really feel for you