give off

/ˈɡɪvˈɒf//ɡɪvɒf/

معنی: بیرون دادن
معانی دیگر: درز کردن

جمله های نمونه

1. It requires hard work to give off an appearance of effortlessness.
[ترجمه گوگل]به کار سختی نیاز دارد تا ظاهری بی دردسر ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]این کار نیازمند تلاش سخت برای رها کردن ظاهر of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many household products give off noxious fumes.
[ترجمه زهره] بسیاری از محصولات خانگی گازهای سمی متصاعد می کنند
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از محصولات خانگی بخارات مضری از خود خارج می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از محصولات خانگی گازهای سمی را رها می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The flowers give off a heady scent at night.
[ترجمه گوگل]گل ها در شب عطر و بوی تندی می دهند
[ترجمه ترگمان]شب ها عطر تندی به مشام می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That tiny radiator doesn't give off much heat.
[ترجمه زهره] آن رادیاتور کوچک حرارت زیادی ایجاد نمی کند/نمی دهد
|
[ترجمه گوگل]آن رادیاتور کوچک گرمای زیادی نمی دهد
[ترجمه ترگمان]این رادیاتور کوچولو حرارت زیادی از آب در نمی آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rotten eggs give off a bad smell.
[ترجمه گوگل]تخم مرغ های فاسد بوی بدی می دهند
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ گندیده بوی بدی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And just as the walls give off a history, so do the characters.
[ترجمه گوگل]و همانطور که دیوارها یک تاریخ را نشان می دهند، شخصیت ها نیز چنین می کنند
[ترجمه ترگمان]و همین طور که دیوارها یک تاریخ را کنار می گذارند، بنابراین شخصیت های آن را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dark areas absorb more, are hotter, and give off more infrared radiation.
[ترجمه گوگل]نواحی تاریک بیشتر جذب می‌شوند، داغ‌تر هستند و تابش مادون قرمز بیشتری منتشر می‌کنند
[ترجمه ترگمان]مناطق تاریک بیشتر جذب می کنند، گرم تر می شوند و اشعه مادون قرمز بیشتری را دفع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They give off thick black toxic fumes, which often prove to be more lethal than the flames themselves.
[ترجمه گوگل]آنها بخارهای سمی سیاه غلیظی را منتشر می کنند که اغلب از خود شعله ها کشنده تر هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها دود سیاه و سمی به خود می دهند، که اغلب ثابت می کنند که more از شعله های آتش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Drivers whose vehicles give off more poisonous chemicals than are allowed have ten days to clean up their act.
[ترجمه گوگل]رانندگانی که وسایل نقلیه آنها بیش از حد مجاز مواد شیمیایی سمی تولید می کند ده روز فرصت دارند تا عمل خود را تمیز کنند
[ترجمه ترگمان]رانندگانی که وسایل نقلیه آن ها مواد شیمیایی سمی بیشتری را دفع می کنند، ده روز فرصت دارند تا عمل خود را پاک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many regions have abandoned coal-burning electricity plants, which give off carbon dioxide, a potent greenhouse gas.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مناطق نیروگاه‌های برق زغال‌سوز را رها کرده‌اند که دی‌اکسید کربن، یک گاز گلخانه‌ای قوی، تولید می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مناطق، کارخانه های برق سوزاندن زغال سنگ را رها کرده اند که کربن دی اکسید، یک گاز گلخانه ای قوی را رها می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even a well-lagged cylinder will still give off enough heat to air clothes if your cylinder is in an airing cupboard.
[ترجمه گوگل]اگر سیلندر شما در یک کمد هواکش قرار دارد، حتی یک سیلندر که به خوبی عقب افتاده باشد، باز هم گرمای کافی برای هوا دادن به لباس‌ها می‌دهد
[ترجمه ترگمان]حتی یک استوانه با تاخیر باز هم به اندازه کافی گرما را به لباس های هوا می دهد اگر سیلندر شما در یک کابینت پخش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The isotopes give off long-lasting alpha radiation and the waste will remain dangerous for 3000 years or more.
[ترجمه گوگل]ایزوتوپ ها تشعشع آلفای طولانی مدتی را منتشر می کنند و زباله ها برای 3000 سال یا بیشتر خطرناک باقی می مانند
[ترجمه ترگمان]ایزوتوپ های رادیواکتیو از تابش طولانی آلفا استفاده می کنند و ضایعات به مدت ۳۰۰۰ سال یا بیشتر خطرناک خواهند ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However modern incinerators give off less dioxins thanks to tougher design standards.
[ترجمه گوگل]با این حال زباله سوزهای مدرن به لطف استانداردهای طراحی سخت تر، دیوکسین کمتری تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، کوره های زباله مدرن، با توجه به استانداردهای طراحی سخت تر، dioxins را از دست می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some animals give off an unpleasant odor that deters attackers.
[ترجمه علی] برخی از حیوانات از خود بوی بدی ترشح میکنند که باعث دوری کر ن سایر موجودات از او میشود
|
[ترجمه گوگل]برخی از حیوانات بوی نامطبوعی از خود متصاعد می کنند که مهاجمان را منصرف می کند
[ترجمه ترگمان]برخی از حیوانات بوی بدی می دهند که باعث دوری کنندگان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These give off ethylene gas which reacts with the starch to speed up its conversion to sugar.
[ترجمه گوگل]اینها گاز اتیلن تولید می کنند که با نشاسته واکنش می دهد تا تبدیل آن به قند را تسریع کند
[ترجمه ترگمان]این ها گاز اتیلن که با نشاسته واکنش می دهند را قطع می کنند تا تبدیل به قند شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیرون دادن (فعل)
throw off, ooze, give out, vent, emit, fling, evolve, give off, exhale, exsert

انگلیسی به انگلیسی

• emit; send out

پیشنهاد کاربران

برجای گذاشتن
نشت کردن
emission
ساطع کردن/بیرون دادن
ازاد کردن ، ازخود بیرون دادن ، منتشرکردن ، انتشارداد
مثال:
. Some materials may give off harmful gases
معنی:
بعضی مواد ممکن است گازهایی مضر منتشرکنند
آشکار کردن ، پراکنده کردن ، ساطع کردن
نشان دادن
ساطع کردن
انتشار دادن گاز ، دود، بو، وغیره در هوا
از خود بیرون دادن - ساطع کردن
منتشر کردن
انتشار ( مثلا بو، نور، دود، گاز و. . . )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس