پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٤٦٦)

بازدید
٦,٣٧٧
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقاوه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

علم ادوار؛ علم موسیقی .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

علم ادوار؛ علم موسیقی .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

علم ادوار؛ علم موسیقی .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

روشن قیاس. [ رَ / رُو ش َ ق َ ] ( ص مرکب ) روشن رای. کنایه از کسی که فکر صحیح و تدبیر صائب داشته باشد. ( آنندراج ) . کنایه از صاحب فراست. ( انجمن آرا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

روشن قیاس. [ رَ / رُو ش َ ق َ ] ( ص مرکب ) روشن رای. کنایه از کسی که فکر صحیح و تدبیر صائب داشته باشد. ( آنندراج ) . کنایه از صاحب فراست. ( انجمن آرا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

روشن قیاس. [ رَ / رُو ش َ ق َ ] ( ص مرکب ) روشن رای. کنایه از کسی که فکر صحیح و تدبیر صائب داشته باشد. ( آنندراج ) . کنایه از صاحب فراست. ( انجمن آرا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

روشن قیاس. [ رَ / رُو ش َ ق َ ] ( ص مرکب ) روشن رای. کنایه از کسی که فکر صحیح و تدبیر صائب داشته باشد. ( آنندراج ) . کنایه از صاحب فراست. ( انجمن آرا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( کوتاه آمدن ) معنی اصطلاح - > کوتاه آمدن رضایت دادن به چیزی به قصد پایان دادن به بحث یا جدال مثال: - اگر کوتاه می آمدم، قافیه را به کلی باخته بودم. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( کوتاه آمدن ) معنی اصطلاح - > کوتاه آمدن رضایت دادن به چیزی به قصد پایان دادن به بحث یا جدال مثال: - اگر کوتاه می آمدم، قافیه را به کلی باخته بودم. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به مانندِ . . . . . . . . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به مانندِ . . . . . . . . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

محقق کردن ؛ به ثبوت رسانیدن. به منصه ظهور رسانیدن. استوار و قطعی ساختن : بر موجب این قضیت نیت غزوی دیگرمحقق کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 273 ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

لا جدال فیه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

محقق ساختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

محقق شدن ؛ به ثبوت رسیدن. ثابت شدن : حق نیست مگر که حب حیدر خیرات بدو شود محقق. ناصرخسرو. و اهلیت این امانیت و محرمیت او این اسرار را محقق گشت. ( ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

محقق شدن ؛ به ثبوت رسیدن. ثابت شدن : حق نیست مگر که حب حیدر خیرات بدو شود محقق. ناصرخسرو. و اهلیت این امانیت و محرمیت او این اسرار را محقق گشت. ( ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاملانه. [ م ِ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی، ق مرکب ) بطور کمال و فضل. فاضلانه و عالمانه. ( ناظم الاطباء ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

معترض بودن به

پیشنهاد
٢

معترض بودن به

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناچیزهمت ؛ اندک همت. بی همت. دون همت. پست همت : کنون پنداری ای ناچیزهمت که خواهد کردنت روزی فراموش. سعدی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست واداشتن ؛ دست برداشتن : در گوی و در چهی ای قلتبان دست وادار از سبال دیگران. مولوی ( مثنوی چ خاور دفتر سوم ص 492 چ بروخیم ص 173 ) .

پیشنهاد
٠

دست واداشتن ؛ دست برداشتن : در گوی و در چهی ای قلتبان دست وادار از سبال دیگران. مولوی ( مثنوی چ خاور دفتر سوم ص 492 چ بروخیم ص 173 ) .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بر سر چیزی / کسی وارد منازعه شدن

پیشنهاد

ترتیب اثر دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترتیب اثر دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترتیب اثر دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ترتیب اثر دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترتیب اثر دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترتیب اثر دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترتیب اثر دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تمهید عذر ؛ آوردن عذر. اظهار عذر. ساختن عذر. ( زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : مرا اندازه تمهید عذر آن کجا باشد ولیکن چون کنم لنگی همی پوشم بر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمهید عذر ؛ آوردن عذر. اظهار عذر. ساختن عذر. ( زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : مرا اندازه تمهید عذر آن کجا باشد ولیکن چون کنم لنگی همی پوشم بر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تمهید عذر ؛ آوردن عذر. اظهار عذر. ساختن عذر. ( زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : مرا اندازه تمهید عذر آن کجا باشد ولیکن چون کنم لنگی همی پوشم بر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تمهید عذر ؛ آوردن عذر. اظهار عذر. ساختن عذر. ( زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : مرا اندازه تمهید عذر آن کجا باشد ولیکن چون کنم لنگی همی پوشم بر ...

پیشنهاد
١

تمهید عذر ؛ آوردن عذر. اظهار عذر. ساختن عذر. ( زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : مرا اندازه تمهید عذر آن کجا باشد ولیکن چون کنم لنگی همی پوشم بر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بر سر و چشم ما در دولت عثمانی، عملی مغایر با صلح روا ندیده، ]. . . [؛ حال، شما نیز عملی برخلاف صلح نکرده، عساکری را که در قلعۀ مکو ]ماکو[ گذاشتهاید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بر سر و چشم ما در دولت عثمانی، عملی مغایر با صلح روا ندیده، ]. . . [؛ حال، شما نیز عملی برخلاف صلح نکرده، عساکری را که در قلعۀ مکو ]ماکو[ گذاشتهاید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

بر سر و چشم ما در دولت عثمانی، عملی مغایر با صلح روا ندیده، ]. . . [؛ حال، شما نیز عملی برخلاف صلح نکرده، عساکری را که در قلعۀ مکو ]ماکو[ گذاشتهاید ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بُر، بُر زدن، بُر خوردن لهجه و گویش تهرانی قاطی شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچو دریا ما در دولت عثمانی، عملی مغایر با صلح روا ندیده، ]. . . [؛ حال، شما نیز عملی برخلاف صلح نکرده، عساکری را که در قلعۀ مکو ]ماکو[ گذاشتهاید بی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

الساعه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

الساعه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

الساعه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

الساعه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عنوان کردن/داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
-٢٢

عنوان کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عنوان کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تلقی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

اعلام شکایت