تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

گاهی مترادف با prefatory است به معنای مقدماتی، اولیه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مقدماتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

تسهیل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

پرخطر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ساکت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

مترادف با Dualism به معنای دوتایی، دوگانه انگاری.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

استوار ساختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

کلیّت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

الزام آور، به زور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

notably بیش از حتی بیش از مهمتر از ،

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به تعویق انداختن، به آینده موکول کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

خودداری، پرهیز، مقاومت restraint

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

به ویژه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

سرزنش کردن متقابل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

اتهام زنی، اتهام زنی متقابل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیان کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نامحتَمَل، غیرمنظره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

مشکل گشا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

مبهوت، متعجب، گیج و منگ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

کلید زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در قبال

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

مترادف با hide پنهان کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

گیج کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

چشم انداز، نقطه نظر، دیدگاه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

متعارض

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

مترادف با exploit، abuse سوار بر کسی شدن، سوءاستفاده از کسی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نقش مکمل [در سینما] وقتی مثلا دو کمدین یا بازیگر کنار یکدیگر نقش ایفا می کنند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

ایرانشناس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کم وبیش قطعاً

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

هواپیمای سوخت رسان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

هر آن چه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

سهام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیامد، نتیجه، مترادف با implication

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

ارتشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

گاهی به معنای �بیش از، بالاتر از، افزون بر� آمده است. they expect to spend north of $6 million for this latest campaign آنها انتظار دارند که بیش از ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

تعیین کننده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

جزئی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

چالاکی