پیشنهادهای ستاره عالمی (٢٧١)
دست به دهان زندگی کردن
شیئی کم مصرف و جا تنگ کن امّا گرانقیمت
دست سبز داشتن؛ استعداد پرورش گُل داشتن
روز مهم و یاد ماندنی
عصبانی شدن؛ کفری بودن
آزارنده؛ موجب خشم
ناپدید شدن؛ آب شدن و زمین رفتن
با خشم به کسی نگاه کردن
از غیب؛ مثل اجل معلّق
بزدل و ترسو
عالم رویا و هپروت
ذوق زده؛ هیجان زده
مطبوعات جنجالی مطبوعات زرد
علامت پذیرایی مخصوص
عضو خانواده سلطنتی
هنرپیشه سینما
ذخایر مس ( collocation )
هیات ممتحنان ( collocation )
نور بالا ( collocation )
پول ذخیره کردن ( collocation )
راه را نشان دادن ( collocation )
از مهمانان پذیرایی کردن ( collocation )
سود بردن ( collocation )
میز چیدن ( collocation )
به قول خود وفا کردن ( collocation )
محل عبور عابر پیاده
همچنین؛ بعلاوه؛ علاوه بر این
در گرفتن؛ شیوع یافتن
بلند پروازی کردن
وقت گذراندن ( collocation )
لطیفه تکراری ( غیر رسمی )
تقریباً همیشه
سر بزنگاه؛بموقع ( غیر رسمی )
گروهی از دانشگاههای قدیمی آمریکا که دارای شهرت و اعتبار علمی هستند مانند: Harvard, Yale, Princeton, Columbia
شرط و شروط
دلگرم شدن ( collocation )
بسیار ثروتمند
آدم بلند پرواز؛ سمج؛ جاه طلب
هشت روز از حالا؛ یک هفته از فردا
سخنرانی کردن ( collocation )
سفارش دادن ( collocation )
به دیدار کسی رفتن ( collocation )
قضاوت کردن ( collocation )
سوال مطرح کردن ( collocation )
علاقه داشتن ( collocation )
سکوت را مراعات کردن ( collocation )
به صورت نوشته
هواپیمای در بست
در جلسه حضور یافتن
خسارت زدن