دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
عنان درستش انان از انیدن و پارسی است ریشه ان نَی به چم اوردن و هدایت کردن است انیدن بچم اوردن و هدایت کردن است بنواژ ان نَی است و در پارسی اوستایی و ...
جهش که در پهلوی جهشت / جهشن امده ریشه جهشن جه به چم یافت شدن است ، ǰastan, ǰast, ǰah، ǰahišn، ، ، جهشت/جهشن در پهلوی در واژگانی چون جهشن ایار / هوجهش ...
بوته بچم قالب است
اوان اگر به چم گاه باشد پارسی است و راست و سره ان اوام است و در پهلوی بسیار امده ma ēd zīwānd andar ān ī škeft āwām = مزیاد اندر این شگفت اوام ( سخت ...
سر=دمپایی پای آزادگان نیابد سُر. رودکی کیک دریاچهٔ من افکندی وینکت سنگ اوفتاده به سر خشک ریشی گری کری نکند هان وهان چاردست و پای شتر انوری واژ پهلو ...
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
واژه شالوده ،همان شاهلوده است و لوده مالیده لاد و لوده است سرلاد چنان بنه که تابد بنلاد
در رمان، استفاده از کلمه "مرا" درست تر است یا "من را"؟
مرا ن در من افزوده نادرست است در پارسی و همچنین در زبانهای اریان نیز ادم و می میگفتند که در انگلیسی ایم است
مختبین به معنی به امید کسی نشستن مثلا آیا میتونه درست باشه؟ با عرض معذرت ازین بیت که میگه هرکس بر مختبین همسایه نشیند از کیر برخیزد و بر خایه نشیند
چنین واژه در پارسی نیامده و درست نیست و در عربی هم نيامده
چنین چیزی در هیچ زبانی نیست یک چیز بی ربط است چگونه واژه کافی و به و مقصود را میتوان در کنار هم گذاشت و معنایی بدهد اگر پاسخ میخواهید نه
منظور از " تازیک " در بیت زیر چیست ؟ به آتش های ترک وخون تازیک به رود سند تا جیحون نشنید .
تازیک/تاجیک/تازی هرسه یک واژه اند چون پارسیک / پارسی یا تاریک/ تاری از انجا که مسلمانی دین عربی بود از سده چهار به بعد ترکان انرا به پارسیان و مسلمانان گفتند واژه تاجیک/تازیک /تازی هر سه به چم یک واژه اند و کسی نیست که نداند تازی یعنی چه