دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
به گمانم کشیک پارسی است و کشیک کشیدن میگویند
ابشی/ همان شیب است حمزه اصفهانی گوید شیب مجرای اب است و انرا به پارسی شیو نیز گویند
بی گمان شب یوزه و شب یازه است و نه شب بوزه و دگر شپوز گویند و ان نیز راست است یوز و یاز گشته تاز است و وز حرکت است این مرغ را شپوز و شبیازه و شبیوز ...
دَوَنگ=دیوانه/سرمست نشینم از بر اسب کرنگم کشم قیه از بن کلهٔ دونگم بتارم اسب و دشمن واترونم اگر مردی بیو دشمن بجنگم
در تالش یک واژه دارند که به ان وش میگویند وش دگر گشت ور و گر است میگویند اتش گر گرفت یا اتش ور کردیم وش دگر گشته ور و گر گرفتن است در پارسی ر به ش م ...
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
باورِ من این است که " شالوده" ساخته شده از " بُن گذشته: شالود/شالوت" به همراه پسوند " ه" است؛ به دیگر سخن، ما می توانیم کارواژه یِ " شالودَن" را داشته باشیم. به روشنی این کارواژه " سببی(causativ ...
واژه شالوده ،همان شاهلوده است و لوده مالیده لاد و لوده است سرلاد چنان بنه که تابد بنلاد
در رمان، استفاده از کلمه "مرا" درست تر است یا "من را"؟
مرا ن در من افزوده نادرست است در پارسی و همچنین در زبانهای اریان نیز ادم و می میگفتند که در انگلیسی ایم است
مختبین به معنی به امید کسی نشستن مثلا آیا میتونه درست باشه؟ با عرض معذرت ازین بیت که میگه هرکس بر مختبین همسایه نشیند از کیر برخیزد و بر خایه نشیند
چنین واژه در پارسی نیامده و درست نیست و در عربی هم نيامده
چنین چیزی در هیچ زبانی نیست یک چیز بی ربط است چگونه واژه کافی و به و مقصود را میتوان در کنار هم گذاشت و معنایی بدهد اگر پاسخ میخواهید نه
منظور از " تازیک " در بیت زیر چیست ؟ به آتش های ترک وخون تازیک به رود سند تا جیحون نشنید .
تازیک/تاجیک/تازی هرسه یک واژه اند چون پارسیک / پارسی یا تاریک/ تاری از انجا که مسلمانی دین عربی بود از سده چهار به بعد ترکان انرا به پارسیان و مسلمانان گفتند واژه تاجیک/تازیک /تازی هر سه به چم یک واژه اند و کسی نیست که نداند تازی یعنی چه