پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٣٠,٤٠١
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بلبرینگ چشمی ( اصطلاح مکانیکی ) بلبرینگ چشمی یا چپقی یا سیبک با نام تجاری rod ends bearing نوعی بلبرینگ است که در صنعت خودرو سازی کاربرد فراوانی دا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

تایپت قطعه ای است در موتور خودرو که وظیفه ی آن جلوگیری از سایش شدید و وارد آمدن ضربه به بادامک است . این قطعه از جمله قطعاتی است که به عملکرد دقیق و ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ونتوری کاربراتور ( اصطلاح مکانیکی ) به قسمتی از کاربراتور خودرو که به شکل یک لوله ی استوانه ای است و و این لوله ی استوانه ای در قسمت وسط از هر دو طر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

وایر شمع ( مکانیک خودرو ) وایر شمع ( به انگلیسی Spark Plug Wire ) وظیفه مهم انتقال برق خروجی از سیستم جرقه زنی به شمع های موتور را دارد. در واقع وظی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

فولی ( قطعات خودرو ) فولی به اصطلاح ( فولی هرز گرد ) قطعه ای ایست از موتور ماشین که وظیفه آن تنظیم کردن موقعیت تسمه های مختلفی است که به میل لنگ متص ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

هرزگرد یا به اختصار ASR ( قطعات خودرو ) سیستم Acceleration Skid Regulation یا همان ASR، سیستمی است که از سر خوردن و بکسوات کردن چرخ های خودرو جلوگیر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

( قطعات خودرو ) دینام، ژنراتور و آلترناتور هرسه واژه به مولد الکتریسیته اطلاق می گردد. دینام به معنای دستگاهی است که دارای تحرک و جنب و جوش می باشد و ...

پیشنهاد
١

( قطعات خودرو ) حسگر زاویه ی فرمان یکی از اصلی ترین ارکان سیستم کنترل کشش ( TCS ) است. سیستم کنترل کشش از طریق دریافت زاویه ی فرمان توسط این سنسور می ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

قلتوق در زبان ترکی به زیر بغل گفته می شود .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

قیر آت یک واژه ترکی است به معنی اسب سیاه ( اسبی به رنگ قیر یا سیاه رنگ ) نام اسب یکی از قهرمانان افسانه ای ترک ها به نام کوراوغلی.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

شوران یک واژه ی ترکی است به معنی نمک زار و به خاک هایی گفته می شود که در آن نمک همراه با رطوبت به رنگ سفید از دل آن بیرون آمده . همچنین شوران یک نوع ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

دیلماج یک واژه ی ترکی است . دیل در زبان ترکی به معنی زبان و ماج هم به معنی راوی و روایتگر دیلماج یعنی کسی که گفته های دیگری را باز گو و یا به زبان د ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

سگدست خودرو محوری که چرخ حول آن دوران می کند و روی آن یاتاقان بندی می شود یا به عبارتی دیگر لولایی که برای چرخیدن چرخ روی محور فرمان استفاده می شود، ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

به دزد در زبان ترکی اوغؤرو گفته می شود از مصدر اوغورّاماخ به معنی دوزدیدن اوغؤرو اؤزی اؤو اولماز اؤو صاحابی دا دیری لیگدن سالار . ترجمه: دزد خودش ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

به کِرم در زبان ترکی قورد یا قورداخ گفته می شود . آغاجی اؤز ایچینن "قورد" یئیر : ترجمه: درخت را از درون خودش کرم می خورد. شعر : پور دستان را برادر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

مرده: در پهلوی مرتگ murtag بوده است. ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 221. ) به مرده در زبان ترکی" اؤلو " گفته می شود . ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

به پل در زبان ترکی کُوپری یا کورپی گفته می شود . در لغت ترکی کوپری یعنی دارای خمیدگی . که از مصدر کُپَّک گرفته شده به معنی برآمدگی پیدا کردن یا از وس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

فلفل به زبان ترکی" بِبار "

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

در زبان ترکی به گیاه گوجه فرنگی" شیتیل " گفته می شود . همچنین به نشاء بادمجان و فلفل و. . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنی خدابخش نیز می باشد. ویرمک در زبان ترکی به معنی عطا و بخشش نیز آمده است . ویرگی در زبان ترکی به چیزی گفته می شود که از عالم غیب به انسان در بر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

دومانلو یعنی محل و مکان مه آلود جایی که در آن مه زیاد باشد . جایی که اکثرا مه آلود باشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

"تورپاخ " در زبان ترکی به معنی خاک می باشد و" لو" هم پسوند دارندگی است . شبیه آن دومانلو به معنی مکان مه آلود .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

بورون در زبان ترکی به بینی گفته می شود . همچنین به کوهی گفته می شود که به شکل بینی جلو آمده و موجب پیچ و خمیدگی در جاده شود . از این رو به پیچ جاده ه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

درستش قئیش چرمی باشد . قئیش در ترکی کمربند را گویند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

قیش به ترکی قئیش به معنی چرم و به کمر بند چرمی هم گفته شود . قورشاق هم به شالی گفته می شود که به کمر می بندند . قورشاق سالّاماق در قدیم رسمی بود که د ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

دوغان در زبان ترکی به معنی زاینده از مصدر دوغماق به معنی زاییدن . مثل اسم زاینده رود . در معنی افزاینده نیز می باشد . دوغان شهر یعنی شهر در حال افزایش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

در زبان ترکی نین به لانه مرغ گفته می شود من تویوق تک ، اؤز نینیمده دوستاغام ایللر بویو // بیر خوروز یوللا تاپام من بلکی بو "نین" دن نجات من مانند مرغ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ایده در زبان ترکی به معنی سنجد و یا درخت سنجد می باشد . ایده آغاجی یعنی درخت سنجد . ایدَلو یعنی جایی که آنجا درخت سنجد زیاد است . یا جایی که سنجد در ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

اریگ در زبان ترکی به معنی زرد آلو و به درخت زرد آلو هم گفته می شود . اریگ آغاجی یعنی درخت زرد آلو . اریگلو جایی که در آنجا درخت زردآلو زیاد باشد . م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سراشیبی در زبان ترکی می شود " ائوز آشّاقی"

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

به در رفتگی در زبان ترکی چئخیق گفته می شود . از مصدر چئخماق به معنی در آمدن

پیشنهاد
٥١

ابراهیم تاتلیسس در زبان ترکی به معنی ابراهیم شیرین صدا یا ابراهیم خوش صدا معنی می دهد . تاتلی در زبان ترکی استانبولی یعنی شیرین و سَس هم یعنی صدا و آ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

زندانی در ترکی می شود "دوستاق" ( دوستاغ ) من تویوق تک ، اؤز نینیمده"دوستاغام " ایللر بویو // بیر خوروز یوللا تاپام من بلکی بو نین دن نجات من مانند م ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سرگرم کردن در ترکی می شود " باشی قاتماق " من اوشاق ، نه آنلایایدیم ؟/"باشیمی قاتیب" اوشاقلار من ِ بچه چه می فهمیدم ؟ بچه ها ( در عالم بازی های کودک ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

به تحریض کردن در زبان ترکی 《 ایتیتمَک 》گفته می شود . ایتیتمک در لغت به معنی تیز کردن چاقو یا شمشیر گفته می شود . در اصطلاح به تحریض و تحریک دو نفر بر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

دان در زبان ترکی به معنی صبح زود ، صبح الطلوع است . به ستاره ی صبح دان اولدوزی گفته می شود . دان اولدوزی ایسته ر چیخا گؤز یالواری چیخما / او چیخماسا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

صبح شدن ، سپیده دمیدن در اصطلاح ترکی می شود "صبح یاریلماق " قورخوم بودی یار گلمه یه بیردن یاریلا صبح /باغریم یاریلار صبحوم آچیلما سنی تاری! من از آن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

زهر ه ترک شدن در اصطلاح ترکی می شود "باغری یاریلماق " قورخوم بودی یار گلمه یه بیردن یاریلا صبح /باغریم یاریلار صبحوم آچیلما سنی تاری! من از آن می تر ...

پیشنهاد
٦

چشم به راه داشتن در اصطلاح ترکی " آسیلی قالماق " در معنی لغوی آویزان ماندن . گؤزلر آسیلی یوخ نه قارالتی نه ده بیر سس چشم ها به راه دوخته شده بدون شب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

دل درد در زبان ترکی" سانجیلانماق " دوز واختا دولار تاختا – طاباق ادویه ایله / اونداکی ننه م سانجیلانار زنجفیل اولماز در حالت عادی طبق چوبی ما پر از ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

در اصطلاح تورکی "چوپه دؤنمَک" یعنی لاغر شدن و دچار سوء تغذیه شدن ملت غمی اولسا ، بو جوجوقلار چؤپه دؤنمه ز / اربابلاریمیزدان دا قارینلار طبیل اولماز ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

نحیف در زبان ترکی یعنی " جانسیز "

پیشنهاد
١

در زبان ترکی"گوزله" ! یعنی به همین خیال باش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوقوز در زبان ترکی به معنی خوک می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

گردن گرفتن در زبان ترکی " بویون آلماخ "

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

برون در زبان ترکی به معنی بینی می باشد . همچنین به معنی پیچ جاده هم می باشد . مثال قیزیل برون ، گوی برون . داشلی برون یعنی پیچ سنگلاخ . البته در اینج ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

داشلی در زبان ترکی به معنی سنگلاخ است در اینجا اسم خاص می باشد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

قوجا یک واژه ی ترکی می باشد به معنی پیر . قوجالیق یعنی دوران پیری . قوجالماق یعنی پیر شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان ترکی به عبوس " قاش قاباقلی " گفته می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

در زبان ترکی " گوزی قانسیز " به آدم جسور گفته می شود