پیشنهادهای علی باقری (٣٩,٦٨٦)
ذاتا امن ( Intrinsically Safe ( IS : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] ذاتا امن یک تکنیک جلوگیری از انفجار است که برای تضمین عملکرد ایمن در تجهیزات الکتریکی ...
محدوده کامل خروجی ( Full Scale Output ( FSO : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] FSO برابر است با تفاوت بین محدوده بالا و پایین سیگنال الکتریکی خروجی ، هنگامی ...
محدوده کامل ( Full Scale ( FS : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] تفاوت بین بالاترین و پایین ترین نقطه قابل اندازه گیری فشار برای یک تجهیز می باشد و یک اصطلا ...
پروتکل هارت ( Highway Addressable Remote Trancducer ( HART : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] پروتکل ارتباطی هارت HART یک پروتکل باز اتوماسیون صنعتی آنالوگ ...
ضد انفجار ( Explosion Proof ( EX : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] منظور از ضد انفجار، یک تجهیز یا سنسوری است که در محفظه ایی قرار دارد که به اندازه کافی د ...
حفاظت از ورود Ingress protection : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] کلاس های محافظتی IP استاندارد های بین المللی هستند که برای طبقه بندی استحکام و مقاومت مح ...
پروتکل پروفی باس ( PROFIBUS ( Process Field Bus : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] پروفی باس یک استاندارد برای ارتباط فیلد باس ( Field Bus ) در اتوماسیون صن ...
پروتکل IO - Link : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] IO - Link یک استاندارد شبکه ایی ارتباطات صنعتی ( IEC 61131 - 9 ) سیمی ( یا بی سیم ) ، نقطه به نقطه، دیجی ...
رتبه بندی IP69K : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] استاندارد آلمانی DIN 40050 - 9 ، کلاس بندی ارائه شده توسطIEC 60529 که در بخش IP شرح داده شده را با رتبه ب ...
خطا Error : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] خطا برابر با تفاوت جبری بین مقدار اندازه گیری شده ( نشان داده شده توسط تجهیز اندازه گیری فشار ) و مقدار واقعی ف ...
درستی Accuracy : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] برابر است با اختلاف سیگنال خروجی یک تجهیز اندازه گیری فشار با مقدار واقعی فشار ورودی. از آنجایی که هیچ اند ...
باند خطا ( محدوده خطا ) Error Band : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] باند خطا بیانگر حداکثر انحراف مقادیر خروجی یک ترانسمیتر فشار یا ترانسدیوسر فشار از یک ...
دقت Precision تفاوت میان نتایج حاصل از چند اندازه گیری متوالی نسبت به یکدیگر است نه نسبت به میزان واقعی. نکته : تعریف درستی ( Accuracy ) و دقت ( Pre ...
تکرارپذیری Repeatability : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] تفاوت در خواندن خروجی در یک نقطه فشار معین، زمانی که فشار به طور متوالی از همان جهت در شرایط کام ...
سیال های خورنده Aggressive Media : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] سیال های خورنده مایعات یا گازهایی هستند که می توانند به مواد معمولی از طریق تماس پایدار ...
فشار خط Line Pressure : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] فشار خط برابر است با حداکثر فشاری که همزمان می تواند به دو پورت فشار اعمال شود. به عبارت دیگر بیانگ ...
نرخ فلو Flow Rate : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] دبی بیانگر حجم سیالی است که در واحد زمان از یک نقطه مشخص عبور می کند. معمولا با نماد Q نمایش داده می شو ...
زمان پاسخگویی Response Time : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] مدت زمان مورد نیاز برای اینکه خروجی یک ترانسدیوسر یا ترانسمیتر فشار به درصد مشخصی از میزان خر ...
فشار اسپایک Pressure spike : [اصطلاح اندازه گیری دقیق]فشار اسپایک یا فشار پالس ( pressure spike or pressure pulse ) : [اصطلاح اندازه گیری دقیق]ناشی ا ...
ضربه قوچ ( چکش آبی ) : [اصطلاح اندازه گیری دقیق]یک موج فشار ( pressure surge ) : [اصطلاح اندازه گیری دقیق]یا موج مخرب می باشد که معمولا هنگامی که یک ...
کاویتاسیون : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] کاویتاسیون پدیده ای است که در آن تغییرات سریع فشار در یک مایع منجر به تشکیل حفره های کوچک پر از بخار در مکان ه ...
باند خطا کل یا محدود خطا کل ( Total Error Band ( TEB : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] باند خطا کل Total Error Band برابر با تفاوت بین منفی ترین و مثبت تری ...
فشار مکش ( Suction Pressure ) : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] برابر است با اختلاف فشار منفی ایجاد شده بین دو نقطه اندازه گیری که باعث می شود سیال ( گاز ی ...
تراز صفر Zero Balance : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] بیانگر سیگنال خروجی یک ترانسدیوسر، هنگام تحریک آن و در شرایطی که هیچ باری به آن اعمال نشده می باشد ...
پل وتسون استرین گیج Wheatstone Bridge Strain Gauge : [اصطلاح اندازه گیری دقیق] پل وتسون استرین گیج Wheatstone Bridge Strain Gauge یک نوع مدار الکتریک ...
شش دانگ : [اصطلاح موسیقی ] اصطلاحی است در آواز خوانی به معنی اجرای کامل یک ردیف بین فاصله های " در آمد " تا " اوج " بدون تغییر اکتاو، یعنی این که خوا ...
سیم گیر : [اصطلاح موسیقی ] قطعه ی کوچک چوبی یا فلزی در سازها که یک سر ثابت سیم و یا تارهای ساز بدان بسته می شود.
سماع : [اصطلاح موسیقی ] واژه ی عربی است به معنی شنیدن و مربوط به خانقاه های صوفیان است که در آن جا به دست افشانی و پای کوبی و خواندن آوازهای عرفانی م ...
سرود : [اصطلاح موسیقی ]به معنی نغمه و آواز طرب انگیز که چند نفر با هم به یک آهنگ بخوانند و در زمان حاضر به نوعی موسیقی محرک حماسی گفته می شود.
سبابه : [اصطلاح موسیقی ] انگشت اول و پرده ی اول بر سازهای معمول موسیقی قدیم را می گفتند که انگشت بر روی پرده ی هم نام خود قرار می گرفته است.
سرایش : [اصطلاح موسیقی ] خواندن نت ها همراه با اسم و آهنگ و کشش های تعیین شده.
زائد [اصطلاح موسیقی ]:فاصله ی نیم پرده در موسیقی قدیم ایران را می گفته اند.
زخمه : [اصطلاح موسیقی ] نواختن ساز با سر انگشت یا هر وسیله ی دیگر را می گویند.
رود : [اصطلاح موسیقی ] سازی است قدیمی که نام آن در مکتب و اشعار قدمابسیار آمده و نیز به معنی تارهای ساز می باشد.
رود ساز : [اصطلاح موسیقی ]در موسیقی قدیم مطرب و سازنده را گفته اند.
راه زن ( ره زن ) : [اصطلاح موسیقی ]مطرب و سرودگو.
رواشین : [اصطلاح موسیقی ] آهنگ های ضربی بی سخن در قدیم که هر کدام نامی ویژه داشته است . این واژه در عربی به صورت " رواسین" نیز به کار رفته است که مفر ...
ذوالکل مرتین : [اصطلاح موسیقی ]فاصله ی پانزدهم یا " اکتاو " درست در موسیقی قدیم را گفته اند.
ذوالکل و الخمس : [اصطلاح موسیقی ] فاصله ی دوازدهم درست را در موسیقی قدیم گقته اند.
ذو الاربع: [اصطلاح موسیقی ]فاصله ی چهارم درست را در موسیقی قدیم گفته اند.
ذوالکل: [اصطلاح موسیقی ]فاصله ی اکتاو ( هشتم ) درست را در موسیقی قدیم گفته اند.
ذو الکل و الاربع : [اصطلاح موسیقی ] فاصله ی یازدهم درست را در موسیقی قدیم گفته اند.
ذوات النفخ : به سازهای بادی در موسیقی قدیم گفته می شده است.
ذوات الاوتار : [اصطلاح موسیقی ] به ساز های زهی ( سیم دار ) در موسیقی قدیم گفته می شده است .
دور: [اصطلاح موسیقی ] در موسیقی قدیم " گام " را می گفته اند.
دستک زن : [اصطلاح موسیقی ] مطرب سازنده سرود گوی و خواننده را می گفته اند.
دستان نشانی: [اصطلاح موسیقی ] پرده بندی ساز را در موسیقی قدیم می گفته اند.
دستان : [اصطلاح موسیقی ] پرده نهادن سر انگشتان بر دسته ی سازها می باشد و معنی دیگر آن آهنگ سخن دار و ترانه بوده است.
خنصر: [اصطلاح موسیقی ]انگشت چهارم و پرده ی چهارم بر سازهای معمول موسیقی قدیم که انگشت بر روی پرده ی هم نام خود قرار می گرفته است.
دخول : [اصطلاح موسیقی ]به معنی " مقدمه" و " درآمد" در بعضی از ردیف های موسیقی قدیم آمده است .