پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٣٠,١٩٥
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

قمیش [اصطلاح موسیقی ]: زبانه قطعه ی نی کوچک ساخته و پرداخته شده است که برای ایجاد صدای برخی از ساز های بادی و بر سر آن ساز ها قرار می گیرد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کاسه : [اصطلاح موسیقی ] نقاره نواز و کاسه نواز .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

کوک : [اصطلاح موسیقی ] سامان دادن تارهای ساز سیم های ساز را به مطبوعیت و خوش آیندی رساندن.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمانه : [اصطلاح موسیقی ] آرشه ی ساز را گویند چوبی کمانی شکل که موی دم اسب بر آن می بندند و بعضی از سازهای زهی مانند کمانچه و قیچک را با آن می نوازند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

کلید : [اصطلاح موسیقی ] وسیله ای است برای کوک کردن بعضی از سازها مانند سنتور.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

گورگه : [اصطلاح موسیقی ] سازی است کوبه ای از آلات موسیقی نقاره خانه در قدیم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

گوشی:وسیله ای است چوبی یا فلزی در سازها که یک سر سیم به آن بسته می شود و برای کوک کردن تارهای ساز به کار می رود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

لحن : [اصطلاح موسیقی ] آواز و آهنگ خوش نغمه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مدگردی : [اصطلاح موسیقی ] به تغییر مقام و یا تغییر مایه گویند که در موسیقی غرب همان " مدو لاسیون " است .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مِزمَر : [اصطلاح موسیقی ] نوعی ساز بادی در قدیم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

موسیقار : [اصطلاح موسیقی ] موسیقار ، موسیقال نام سازی است از دسته سازهای بادی در قدیم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

مطلق : [اصطلاح موسیقی ] حالت دست باز سیم را در ساز های زهی گویند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

مطرب: [اصطلاح موسیقی ]خواننده و نوازنده در موسیقی قدیم ایران.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقام : [اصطلاح موسیقی ]به ترتیب قرار گرفتن فاصله های یک " گام " را گویند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

مضراب : [اصطلاح موسیقی ] ابزاری است که به وسیله ی آن بعضی از سازها را به صدا در می آوردند. در فارسی به آن: زخمه، سکافه، شکافه و سکافره نیز گفته اند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نت ایست : [اصطلاح موسیقی ] نتی است که معمولاً برای فرود موقت در گوشه هابه کار می رود .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نت متغیر : [اصطلاح موسیقی ] نتی است که فاصله اش به نسبت مایه ی اصلی تغییر می کند که در موسیقی ایرانی از این تغییر برای رفتن به گوشه های مختلف دستگاه ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

نزهت : [اصطلاح موسیقی ] یکی از ساز های موسیقی قدیم که مانند قانون وسنتور بوده است و اختراع آن را به " صفی الدین ارموی " نسبت داده اند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نت شاهد : [اصطلاح موسیقی ] نتی است که در آوازها و گوشه ها بیشتر از سایر نت ها به صدا در می آید و شنیده می شود و در واقع محور اصلی آن آواز یا گوشه است ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نرم و تیز : [اصطلاح موسیقی ] اصطلاحی در موسیقی قدیم ایران به معنی بم و زیر.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوا: [اصطلاح موسیقی ]نغمه و آهنگ و نیز ناله را گویند. نام یکی از دستگاه های موسیقی ایران نیز می باشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

واخوان ( و اخان ) : [اصطلاح موسیقی ] به معنی کشیدن ممتد یکی از نت های اصلی گام در زیر یک یا چند جمله ی موسیقی بهترین سیم ساز را نیز واخوان می گویند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

وتر : [اصطلاح موسیقی ]سیم ساز را در موسیقی قدیم می گفتند .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

یک کاپلا: [اصطلاح موسیقی ] این کلمه به معنی � از گروه کر� می باشد که این عبارت برای اشاره به آواز بدون همراهی مورد استفاده قرار می گیرد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

آلتو: [اصطلاح موسیقی ]صدای بم زنانه که در آواز کر مورد استفاده قرار می گیرد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

حلقی: [اصطلاح موسیقی ] یک کلمه مرتبط با طزر بیان می باشد که نشان دهنده صدای هوایی می باشد که قابل شنیدن است، مانند تلفظ حرف P در زبان انگلیسی.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

واجگر: [اصطلاح موسیقی ] بخشی از بدن که برای ادای کلمات مورد استفاده قرار می گیرد؛ معمولا این کلمه برای اشاره به لب ها، دندان و نوک زبان مورد استفاده ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

توام با تنفس: [اصطلاح موسیقی ] صدایی کا شفاف نیست و بیشتر هوا در آن شنیده می شود. یک صدا از این جنس به دلایل مختلف ایجاد می شود که نداشتن پشتیبانی تن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کلوراتورا: [اصطلاح موسیقی ]نوت هایی با حرکت سریع.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

کنترالتو: [اصطلاح موسیقی ]پایین ترین صدای زنانه.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

صدای سینه ای: [اصطلاح موسیقی ] یک گام از صدای بم که بیشتر افراد با این صدا صحبت می کنند؛ این صدا در سینه طنین انداز می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

کاور کردن: [اصطلاح موسیقی ] یک تکنیک صوتی که در آن خواننده لب های خودش را اندکی حلقه می کند تا نوت های بالا را با صدایی خاص اجرا کند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کانتر تنور: [اصطلاح موسیقی ] نوعی از صدای مردانه که بیشتر به عنوان صدای اصلی آواز را اجرا می کند. این صدا بیشتر در موسیقی های دوره باروک مورد استفاده ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دندانی: [اصطلاح موسیقی ] یک تکنیک صوتی که بر اساس آن، زبان دقیقا پشت دندان ها قرار می گیرد تا صدای خاصی ایجاد شود. صدای D در ایتالیایی یا اسپانیایی ی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

دیافراگم: [اصطلاح موسیقی ]یک عضله بزرگ تنفسی که زیر ریه ها قرار دارد و در طول دم، صاف شده و به پایین می آید. این عبارت یکی از رایج ترین عبارات مورد ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

طرز بیان: [اصطلاح موسیقی ]حالتی که بر اساس آن بخش هایی از کلمات، شامل مصوت ها و صامت ها شکل گرفته و تلفظ می شوند. برای خواننده های کلاسیک، این طرز بی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ادغام: [اصطلاح موسیقی ]یک حالت از طرز بیان که به پدیده تغییر تدریجی یک مصوت به یک مصوت دیگر اشاره دارد که این حالت باعث می شود دو مصوت در یک سیلاب بی ...

پیشنهاد
١

تکنیک های توسعه یافته: [اصطلاح موسیقی ] هر تکنیک صوتی خارج از روش های نرمال یا کلاسیک، به عنوان تکنیک توسعه یافته شناخته می شود. این تکنیک ها شامل تن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

دراماتیک: [اصطلاح موسیقی ] در دسته بندی های صدا، این سبک صدا اشاره به صدای بزرگ و قوی دارد ( مثلا یک سوپرانو دراماتیک )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

صاف: [اصطلاح موسیقی ]زمانی که یک گام اندکی پایین تر از حالت مد نظر می باشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

فاش: [اصطلاح موسیقی ] یک نوع صدا و یا دسته بندی صوتی. در زبان آلمانی به معنی سوژه هم می باشد.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

فالستو: [اصطلاح موسیقی ] یک صدای نازک سر که توسط مرد اجرا می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

صدای سر: [اصطلاح موسیقی ] دانگ آواز بالا که زنان و صداهای کانتر تنور معمولا در آواز کلاسیک، از این صدا استفاده می کنند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

توقف گلویی: [اصطلاح موسیقی ] وقتی یک فرد تارهای صوتی خودش را قبل از شروع یک صدای آواز گونه به هم فشار می دهد، این صدا ایجاد می شود. در ابتدای بسیاری ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ته گلویی: [اصطلاح موسیقی ] یک صدای بم و گرفته که بعضی از افراد به دلیل کمبود نفس با این صدا حرف می زنند. معمولا در انتهای جملات این صدا شنیده می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

میان شکمی: [اصطلاح موسیقی ] عضله های بین دنده ها که باعث می شود دنده ها در طول تنفس، بالا بیایند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نفس پایین: [اصطلاح موسیقی ]استفاده از دیافراگم و عضله های میان شکمی برای تنفس بدون تکان خوردن شانه ها، گردن و قسمت بالایی سینه. این نوع تنفس در زمان ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

حنجره: [اصطلاح موسیقی ] ساختاری در گلو که تارهای صوتی در آن قرار دارند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مسا دی وس: [اصطلاح موسیقی ]یک تکنیک پویا شامل شروع کردن یک نوت با کرسندو ( آرام تا بلند ) که بعد از آن یک دکرسندو ( بلند به آرام ) دنبال می شود.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

غنایی: [اصطلاح موسیقی ] یک دسته بندی صوتی بین دراماتیک و کلوراتورا ( سریع ) که در انواع صدا می توان آن را مشاهده کرد.