سبابه

/sabbAbe/

مترادف سبابه: انگشت دوم، انگشت شهادت، انگشت اشاره

متضاد سبابه: ابهام، خنصر، بنصر

برابر پارسی: انگشت میانی

معنی انگلیسی:
forefinger, index

لغت نامه دهخدا

( سبابة ) سبابة. [ س َب ْ با ب َ ] ( ع اِ ) انگشت شهادت. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). انگشت دشنام. ( زمخشری ). انگشتی که پهلوی ابهامست چه هنگام سب بدان اشارت کنند. ( اقرب الموارد ). انگشتی که قریب نرانگشت است چون در عربی سَب بمعنی دشنام باشد در ایام جاهلیت در عرب رسم بود که چون کسی را دشنام دادندی بجانب وی به این انگشت اشاره میکردند بهمین جهت این را سبابه گویند. ( از غیاث ).
- سبابه گزا ؛ متعجب و حیران. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

دشنام دهنده، انگشت شهادت، انگشت بین ابهام وشست
( اسم ) دومین انگشت دست که مجاور شست است انگشت بین ابهام و وسطی انگشت شهادت .

فرهنگ معین

(سَ بّ بِ ) [ ع . سبابة ] (اِ. ) دومین انگشت ، انگشت اشاره .

فرهنگ عمید

انگشت شهادت، انگشت بین ابهام و وسطی، انگشت دشنام، انگشت اشاره.

مترادف ها

index (اسم)
راهنما، نما، فهرست، شاخص، فهرست راهنما، علامت، سبابه، نمایه، جاانگشتی، راهنمای موضوعات، فهرست مواد

forefinger (اسم)
سبابه، انگشت شهادت، انگشت نشان

index finger (اسم)
سبابه، انگشت نشان

پیشنهاد کاربران

نام انگشتان رو در تصویر هم می تونید ببینید. . .
سبابه
انگشتان دست به انگلیسی:
thumb = انگشت شست
index finger / first finger / forefinger = انگشت سبابه، انگشت اشاره
middle finger = انگشت میانی
ring finger = انگشت حلقه ( چهارمین انگشت از سمت شست )
pinky / pinkie / little finger = انگشت کوچک
با عرض احترام - انگشت ها از کوچک به بزرگ شمارش می شوند، پس بنابراین انگشت سبابه، انگشت چهارم است.
مدیر محترم؛ در معنی پارسیِ �سبابه�، لطفا �انگشت میانی� را بردارید چون نادرست است و در ضمن انگشت میانی معنیِ خوبی ندارد.
�انگشت دوم� صحیح است.
معنی دیگر: �اشاره�، �انگشتِ اشاره�
سبابه : [اصطلاح موسیقی ] انگشت اول و پرده ی اول بر سازهای معمول موسیقی قدیم را می گفتند که انگشت بر روی پرده ی هم نام خود قرار می گرفته است.
انگشت گواهی ؛انگشت نشانه
معادل انگلیسی:index به معنای نمایه؛نشانگر؛نمایه
انگشت شهادت

بپرس