پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٣٠,١٩٥
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

زحمت انگشت:خرده گیری ( ( حرف همه خلق شد انگشت رس حرف تویی زحمت انگشت کس ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 215 . )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

برون خوان:بیرون خواننده ، آنکه از بیرون می خواند. ( ( با قلم از پوست برون خوان تری بی سخن از مغز درون دان تری ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر ...

پیشنهاد
١

به ساحل برون بردن:یعنی نجات دادن از طوفان ( ( عقل به شرع تو ز دریای خون کشتی جان برد به ساحل درون ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ...

پیشنهاد
١

آب از جام کسی بردن :رونق و شهرت کسی یا چیزی را از میان بردن ( ( کیست فنا کاب ز جامت برد یا عدم سفله که نامت برد ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

دامن تر شده:دامن آلوده ( ( خضر عنان زین سفر خشک تافت دامن خود تر شدهٔ چشمه یافت ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 210 . )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

سفر خشک:سفر بی نفع و فایده ( ( خضر عنان زین سفر خشک تافت دامن خود تر شدهٔ چشمه یافت ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 210 . ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مملکت آلوده:آلوده ی مملکت ، عاشق و طالب کشور و کشور داری . ( در زبان آذری به عاشق شدن آلوده شدن هم گفته می شود . ) ( ( داشت سلیمان ادب خود نگاه ممل ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

مملکت آلوده:آلوده ی مملکت ، عاشق و طالب کشور و کشور داری . ( در زبان آذری به عاشق شدن آلوده شدن هم گفته می شود . ) ( ( داشت سلیمان ادب خود نگاه ممل ...

پیشنهاد
١

فرا گوشه رفتن:بکنار رفتن ، از مسابقه خارج شدن ( ( بارگیش چون عقب خوشه رفت گوی فرو ماند و فرا گوشه رفت ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مرسه یک گره:گردن بندی که با دو رشته یعنی دو بال بافته و در فاصله های مختلف با یک گره دو بال را بهم گره می زنند . ( ( آدم و نوحی نه به از هر دوی مرس ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

فرستادگان:پیغمبران ( ( ای گهر تاج فرستادگان تاج ده گوهر آزادگان ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 205 . )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کمر بند: کمر بندنده ، کنایه از قدرت دهنده ( هنوز هم در آذربایجان اصطلاح " کمر بستگی " در مورد پهلوانان بکار می رود مثلاً گویند :فلانی کمر بسته ی علی ...

پیشنهاد
١

نفس به لب آمدن:طاقت طاق شدن ، تحمل صبر نداشتن ، جان به لب آمدن ( ( منتظران را به لب آمد نفس ای ز تو فریاد و تو فریادرس ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظام ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مدنی برقع:دارنده ی برقع مدنی ، دارنده ی روبند مدنی ( ( ای مدنی برقع و مکی نقاب سایه نشین چند بود آفتاب ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

صد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " صد" می نویسد : ( ( صد در پهلوی در ریخت ست sat بکار می رفته است ) ) ( ( چو صد سالش اندر جهان کس ندید، برو نام شاهیّ ...

پیشنهاد
١

به تنگ اندر آمدن: کنایه ی فعلی ایماست از نیک نزدیک شدن. ( ( چو جمشید را بخت شد کُنْدرَو به تنگ اندر آمد جهاندار نو ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

انگشتری: در پهلوی انگستریگ angustarīg بوده است . ( ( سوی تخت جمشید بنهاد روی چو انگشتری کرد ، گیتی بروی ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

گُرد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " گُرد" می نویسد : ( ( گُرد در پهلوی در ریخت گرت gurt بکار می رفته است ) ) ( ( از ایران و از تازیان لشکری گزین کرد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

لَشکر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " لَشکر" می نویسد : ( ( لَشکر در پهلوی با همین ریخت بکار می رفته است. لشک ، در فرهنگ ها ، به معنی " پاره " آورده شده ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

فَشْ: ریختی کهنتر از " وش " و از ویژگی های سبکی شاهنامه ( ( کی اژدهافش بیامد چو باد به ایران زمین تاج بر سر نهاد ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

غذای نامرتب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

پیکر: دکتر کزازی در مورد واژه ی " پیکر" می نویسد : ( ( پیکر، در دری کهن ، در معنی نقش و نگار به کار می رفته است . نمونه را ، در داستان "رستم و سهراب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پرعجله ، عجله ، شتابزده ، دست پاچه ، شتافته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

غرابت داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - شتاب ، عجله ، جلدی ، شتاب زدگی 2 - فوری ، سریع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

غرابت ، عجایبی ، شگرفی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عجیب ، غریب ، شگرف ، عجائب ، عجایب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

پر قدرت و قوی بنیه ، پرحرکت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عبوسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

آیا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

عبوس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کودن ، احمق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

چرت گفتن ، پرت و پلا گفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ابوظبی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پرت و پلا ، چرت و پرت sabuk : همان سبک فارسی است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

فارسی :مجرد آذربیجانی : m�cərrəd آذری : سوبای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

پیس شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

( پزشکی ) پیسی، پیس، پیسه، حالت ابرش بودن .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

abraşlık: [پزشکی] پیسی، پیس، پیسه ، حالت ابرش بودن.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

آبونه، آبونمان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

آبونمان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

( پزشکی ) ابرش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

محاصره کردن ، تحت محاصره قرار دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

صورت گرد و چاق و گوشتالو آذری : dolgun

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

محاصره به زبان آذری : دؤره له مک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

خواهر بزرگ ، آباجی ، خواهر بزرگتر ، به دختر یا زن بزرگتر بر سبیل احترام می گویند .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

آب حیات ، آب زندگی ، آب خضر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مجسمه ، عابده ، بنای یادگار تاریخی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عبث

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

وضو تجدید کردن