پیشنهاد‌های علی باقری (٣٩,٦٨٦)

بازدید
٣٠,١٩٥
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

نازیدن: دکتر کزازی در مورد واژه ی "نازیدن " می نویسد : ( ( نازیدن می بایست در پهلوی ناختن naxtan می بوده است . می توان انگاشت که " ناختن " ریختی از " ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ربودن: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ربودن " می نویسد : ( ( ربودن در پهلوی در ریخت ربوتن rubutan بکار می رفته است . این مصدر را با ravir در فرانسوی ، ro ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیم: در پهلوی با همین ریخت بکار رفته است . ( ( به ارش سراسر به دو نیم کرد جهان را ازو پاک بی بیم کرد ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الد ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

نیم: دکتر کزازی در مورد واژه ی " نیم" می نویسد : ( ( نیم در پهلوی در ریخت نم nēm بکار می رفته است. ) ) ( ( به ارش سراسر به دو نیم کرد جهان را ازو پ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ناگاه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ناگاه" می نویسد : ( ( ناگاه در پهلوی در ریخت اناگاس an - āgāsبکار می رفته است. معنای بنیادین آن " ناآگاه " است . و ...

پیشنهاد
٢

یا رب یارب کردن:خدا خدا گفتن ( ( زان همه شب یارب یارب کنم بو که شبی جلوه آن شب کنم ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 282 . ) ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

شب خوش کردن:شب خوش گفتن ، کنایه از ترک کردن ، خدا حافظی گفتن ( ( جز به چنان شب طربم خوش نبود تا شب خوش کرد شبم خوش نبود ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بر کار شدن:به هدف رسیدن ، به هدف زدن ( ( شست کرشمه چو کماندار شد تیر نینداخته بر کار شد ) ) معنی بیت : وقتی که کرشمه مجهز به کمان ابرو شد نظر نیند ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

سر انداختن:سر را باختن ، جان فدا کردن ( ( خواب چو پروانه پرانداخته شمع به شکرانه سرانداخته ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

پرانداختن:پر افکندن ، عاجز شدن ( ( خواب چو پروانه پرانداخته شمع به شکرانه سرانداخته ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 275 . ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان ترکی اصطلاحی است که می گویند:: قورخودان تؤک توکور " معنی تحت الفظی می شود " از ترس مو می ریزد :" ولی در اصطلاح یعنی : بسیار می ترسد .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پر ریختن:عاجز ماندن ( ( شحنه شب خون عسس ریخته بر شکرش پر مگس ریخته ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 273 . )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

نفس روزن:هوای پنجره ، هواکش پنجره ، شبکه ی پنجره ( ( آه بخور از نفس روزنش شرح ده یوسف و پیراهنش ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

تمنای جنس:طلب کردن همدرد ( ( خواجه یکی شب به تمنای جنس زد دو سه دم با دو سه ابنای جنس ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 272 ...

پیشنهاد
٢

سر رشته به دست آمدن:آگاهی یافتن ، معرفت یافتن . ( ( بسکه سرم بر سر زانو نشست تا سر این رشته بیامد بدست ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زن ...

پیشنهاد
٢

سر بر سر زانو نشستن :کنایه از به فکر فرو رفتن ، اندیشیدن ( ( بسکه سرم بر سر زانو نشست تا سر این رشته بیامد بدست ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر ...

پیشنهاد
٢

نقره به آن رسیدن:دیوانه شدن و به زنجیر کشیده شدن. ( ( عقل عزیمت گرما دیو دید نقره آن کار به آهن کشید ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

دیو دیدن:جن زده شدن، پری زده شدن ( ( عقل عزیمت گرما دیو دید نقره آن کار به آهن کشید ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 271 . ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

با انظباط

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

با اطلاع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

باارزش

پیشنهاد
١

بوالعجبی کردن:شعبده بازی کردن ( ( عشق چو آن حقه و آن مهره دید بلعجبی کرد و بساطی کشید ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 270 ...

پیشنهاد
١

نفس افکندن بر چیزی:زندگی بخشیدن ، روح دادن بر چیزی. ( ( گل نفسی دید شکر خنده ای بر گل و شکر نفس افکنده ای ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات ...

پیشنهاد
٤

میدان فراخ یافتن:گسترده شدن ( ( نور سحر یافته میدان فراخ سایه روی را به صبا داده شاخ ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 268 . ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

علم آراستن:علم بر پا کردن ( ( چون فلک آنجا علم آراسته سبزه ز گلزار مدد خواسته ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 265 . )

پیشنهاد
١

نعل بخون آمدن:بسرعت آمدن ، با عجله آمدن ( ( گل به شکر خنده برون آمده زرده گل نعل به خون آمده ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

عنبر اشهب:نوعی از عنبر بسیار خوشبو ( ( خیری منثور مرکب شده مروحه عنبر اشهب شده ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 263 . )

پیشنهاد
١

پر زبان ریختن:خاموش ماندن ( ( مرغ لبم با نفس گرم او پر زبان ریخته از شرم او ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 259 . )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

سکندر روش:اسکندر رفتار ( ( خضر سکندر روش چشمه رای قطب رصد بند مجسطی گشای ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 218 . )

پیشنهاد
١

روضه پیروز رنگ:کنایه از آسمان و فلک ( ( شاه قوی طالع فیروز چنگ گلبن این روضه پیروزه رنگ ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 21 ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

قوی طالع:خوشبخت ( ( شاه قوی طالع فیروز چنگ گلبن این روضه فیروزه رنگ ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 218 . )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

فیروز چنگ:قوی دست ( ( شاه قوی طالع فیروز چنگ گلبن این روضه فیروزه رنگ ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 218 . )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

( بازار ) 1 - کارگزاری، نمایندگی 2 - کار، کارگزار ، نماینده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نام آهنگی در موسیقی ترک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ناشیگری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بی تجربه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - ناشی ، تازه کار ، 2 - ناشناس ، غریبه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

نام آهنگی در موسیقی ترک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عجولانه ، به شتاب ، شتابان ، بسعی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

ایرانی ، عجم ، فارس

پیشنهاد
١

تازه ترین صبح:صبح صادق ( ( تازه ترین صبح نجاتی مرا خاک توام کاب حیاتی مرا ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 216 . )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

پِست:آرد ، گرد چیزی ( ( پست شکر گشت غبار درت پسته و عناب شده شکرت ) ) ( شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص 216 . )

پیشنهاد
٠

عجله کردن کار شیطان است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

عجله کردن ، شتاب گرفتن ، شتابیدن ، جلدی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

تعجیل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

عجولی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کبک بشکستن : کبک را شکست دادن تو را این کبک بشکستن چه سود است که باز عشق کبکت را ربوده است معنی بیت:ترا شکست دادن من که در را به رویم بسته ای فایده ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کبک بشکستن : کبک را شکست دادن تو را این کبک بشکستن چه سود است که باز عشق کبکت را ربوده است معنی بیت:ترا شکست دادن من که در را به رویم بسته ای فایده ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

آتشی :گبر ، آتش پرست، کنایه از دوزخی و کافر. اگر آتشی گاه افروختن بسوزد عجب نیست زو سوختن ( فردوسی ) آتشی در بیت مذکور به معنی "گبر" و "آتش پرست" ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

در قرن دهم پس از میلاد مسیح، پادشاهی به نام "هارالد بالتاند" در دانمارک حکومت می کرد. این فرد به خاطر متحد کردن قبایل دانمارک و ساختن کشوری واحد، در ...