نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ صف: جنگ صف ؛ آنرا گویند که صف بسته با ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ کن: جنگ کن ؛ جنگی. جنگجو. دلیر. دلاور : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ نادیده: جنگ نادیده ؛ بی تجربه در جنگ. جنگ ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ کنان: جنگ کنان ؛ در حالت جنگیدن : غلامانش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ و جدل: جنگ و جدل ؛ ( از اتباع ) پیکار و من ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ و جوش: جنگ و جوش ؛ ( از اتباع ) جنگ و جدال ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ و جلب: جنگ و جَلَب ؛ ( از اتباع ) پرخاش. ( ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ را شمشیر میکند سودا را پول: جنگ را شمشیر میکند، سودا را پول ؛ ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
هنر: هنر: دکتر کزازی در مورد واژه ی "هنر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
باگ: باگ : [ اصطلاح هک و امنیت]باگ ها یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
سعه صدر: سعه صدر، آزاد اندیشی ( open minded ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
لیمو: لیمو : واژه لیمو از واژه لم گرفته ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
در گزینه دوم غلط املایی بیشتر &nbs ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
سکندر ایرانی شده ی اسکندر یونانی ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
من ذره و خورشید لقایی تو مرا بیما ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
چشم دوختن به چیزی: زل زدن به آن چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
 به خاطر اظهار نظر و انجام عم ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
فعل امر/فَعَلَ یَفْعِلُ /رجع /صیغه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
ساحل زیبای مکسر در کرانه ساحلی خلی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
ترمیم آرامگاه‌های حافظیه و سعدیه د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
بعضی ها در باره دین اندیشه میکنند ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
شناخت خط میخی : به سال 1621م. سیاح ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
در دادن : عطا کردن ، بخشیدن ، ارز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
"شدیداً کاهش یافتن "  همان م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
فیلم گاو از داستان گاو غلامحسین سا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
دکتر کزازی در مورد واژه ی " فرّه " ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
Stative Verbs فعل حالتی دسته‌ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
رستم که در برابر تیر های اسفندیار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
فعلیت  یعنی به ظهور رسیدن و آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
می لعل مذاب است و صراحی کان است ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
شاعر در این رباعی می گوید : حتی ان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
این ابر که قطرات با ارزش همچون مرو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
نشانه آن است که آنطور که انتظار می ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
این دو واژه در املا یکسان، ولی در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
مردانگی   عبارت است از : &nbs ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
مقصود از راه پرخون همان راه عشق اس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
ای [خدایی ] که بر طرف کننده ی مشکل ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
نشیمن کون و فساد در اینجا کنایه از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
دسته گل به آب دادن  در اینجا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
انسان ها را به پیچ و مهره های نظام ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
چاچول باز تغییر یافته ی چوچول باز ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
دستور در اینجا به معنی" وزیر " و م ...
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ صحیح

-
بپرس
-
رغبت صادق: میل راستین . ( مرزبان ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

هر ٢٠ پاسخ صحیح

-
بپرس
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فتنا: وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مردان راه: مردان راه ؛ سالکان طریق حق : چنین ن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرد دنیا: مرد دنیا ؛ دنیاپرست.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مرد خدا: مرد خدا ؛ مرد حق : نیم نانی گر خورد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مرددین: مرد دین ؛ دیندار : هر آنکس که بر دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرد راه: مرد راه ؛ مرد ره. سالک راه حقیقت : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرد لاف: مرد لاف ؛ لاف زن : سخن سنج بیرنج اگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرد ره چیزی شدن: مرد ره چیزی شدن ؛ در سلوک آمدن : شر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرد کار: مرد کار ؛ کاردان. لایق. کاری : مداخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مرد مرد: مرد مرد ؛ سخت شجاع. بغایت دلیر : به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ ازمودن: جنگ آزمودن ؛ جنگ دیدن و تجربه اندوخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مردنژاد: مردنژاد ؛ اصیل. نجیب : دگر آنکه لشک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ اغال: جنگ آغال ؛ جنگ انگیز : همیشه تا صفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ امیز: جنگ آمیز ؛ آمیخته بجنگ : ناز جنگ آم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگاننده: جنگاننده ؛ نغت فاعلی از جنگانیدن.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنگ امدن: جنگ آمدن ؛ جنگ شدن. جنگ آغاز گشتن : ...
١ سال پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
جمشید: جمشید: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خورشیدبخت: خورشیدبخت ؛ با بخت بلند : شه گیتی آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خورشید به گل اندودن: خورشید بگل اندودن ؛ کنایه از پنهان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خورشید به گل پوشیدن: خورشید بگل پوشیدن ؛ کنایه از پنهان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خورشیددل: خورشیددل ؛ کنایه از سخی طبع: خورشید ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خورشید تابنده: خورشید تابنده ؛ خورشید تابان : ز خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خورشید رخشان: خورشید رخشان ؛ خورشید تابان : برون ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خورشید سر دیوار: خورشید سر دیوار ؛ کنایه از غروب ورف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خورشیدفر: خورشیدفر ؛ با فر و شکوه. آنکه فر خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مطلع خورشید: مطلع خورشید ؛ طلوعگاه خورشید : ای ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وعد الله حقا: إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً وَعْ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کتاب حکیم: الر ، تلک آیات الکتاب الحکیم ( یونس ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hindu trimurti: Hindu Trimurti خدایان تثلیث هندو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ویشنو: ویشنو : یکی از خدایان تثلیث هندو وی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
موجود نیمه ادم و شیر: موجود نیمه آدم و شیر: یکی از خدایان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رامای تبر به دست: راما ( Ram� ) ی تبر به دست: یکی از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سومنات: معبد سومَنات ( Somanātha ) از جمله ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
به زمین انداختن روی کسی: به زمین انداختن روی کسی : [عامیانه، ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پاسخ با حداقل ٥ رای

-
بپرس
-
فرّه : دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...
١ سال پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب در پرویزن و مثل اب در غربال: مثل ( چو ) آب در پرویزن و مثل آب در ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب حنا: مثل آب حنا ؛ کم رنگ و کم مایه ، چای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب دهان مرده: مثل ( چو ) آب روان ؛ سهل و سَلِس : ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب ظرفشویی: مثل آب ظرفشویی ؛ کم مایه ( آبگوشت و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب زر: مثل ( همچو ) آب زر ؛ بدلخواه. ببهتر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب سیرابی: مثل آب سیرابی ؛ کم چربی و گنده ، آب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب حوض: مثل آب حوض ؛ سرد و بیمزه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مزه اب دادن: مزه آب دادن ؛ سخت بیمزه و بیطعم بود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب و شکر: مثل آب و شکر ؛ سخت بهم درآمیخته.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل نقش بر اب: مثل نقش بر آب ؛ ناپایدار درخاطر و ذ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب و اتش: مثل آب و آتش ؛ جمعنشدنی. ضد یکدیگر.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب رفته بجوی بازنیاید: آب رفته بجوی بازنیاید ؛ در مورد امر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب که یک جا ماند میگندد: آب که یک جا ماند میگندد ؛ سفر کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابم است و گاوم است نوبت اسیابم است: آبم است و گاوم است نوبت آسیابم است ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب که از سر گذشت چه یک گز چه صد گز: آب که از سر گذشت چه یک گز چه صد گز، ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب روشنائی است: آب روشنائی است ؛ این جمله را هنگامی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب ریخته با کوزه نیاید: آب ریخته با کوزه نیاید ؛ چیزی را گو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب سربالا میرود قورباغه شعر میخواند: آب سربالا میرود قورباغه شعر میخواند ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب ریخته جمع نگردد: آب ریخته جمع نگردد ؛ مرادف ِ آب ریخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب نطلبیده مراد است: آب نطلبیده مراد است ؛ نعمتی که ناجس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با نادان تواضع کردن اب بحنظل دادن است: با نادان تواضع کردن آب بحنظل دادن ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ز اب خرد ماهی خرد خیزد: ز آب خرد ماهی خرد خیزد ؛ ازسرمایه ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب نمی بیند وگرنه شناگر قابلی است: آب نمیبیند وگرنه شناگر قابلی ( لایق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مهمان منی به اب انهم لب جوی: مهمان منی به آب آنهم لب جوی ؛ با چی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هر کس اب دل خود را میخورد: هر کس آب دل خود را میخورد ؛ هر کس ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب و روغن بهم نیامیزد: آب و روغن بهم نیامیزد ؛ سازگار آمدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نه اب و نه ابادانی نه گلبانگ مسلمانی: نه آب و نه آبادانی نه گلبانگ مسلمان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب ریخت وپاش: آب ریخت وپاش ؛ آبی که خاص شست و شوی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب روشن داشتن: آب روشن داشتن یا آب روشن بودن کسی ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب روی کار اوردن: آب روی کار آوردن . رجوع به آب به رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب زیر که: آب زیر کَه ْ ؛ آب زیرکاه : یکی چون ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب شدن دل: آب شدن دل ( زَهره ) ؛ عظیم ترسیدن. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب شدن دل برای چیزی: آب شدن دل برای ( از ) چیزی ؛ سخت خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب گردنده: آب گردنده ؛ بکنایه ، آسمان : پیمبر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب کسی بردن: آب کسی ( چیزی ) بردن ( ریختن ) ؛ بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب گشاده: آب گشاده ؛ آب روان. شربت یا مَرَقی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب کردن دل کسی را: آب کردن دل کسی را ؛ او را منتظر ونگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب و زمین: آب و زمین ؛ عقار : مر او را بسی داد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب ندیده موزه کشیدن: آب ندیده موزه کشیدن ؛ کاری را سخت پ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب و اندازه: آب و اندازه ؛ در اصطلاح بنایان ، تن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب نگشادن از کسی: آب نگشادن از کسی ؛ بخشش و گشایشی از ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با کسی همان اب در کاسه بودن: با کسی همان آب در کاسه بودن ؛ همان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابی با کسی گرم کردن: آبی با کسی گرم کردن ؛ بمزاح ، با او ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب هنوز زیر کاه داشتن: آب هنوز زیر کاه داشتن ؛ ترقی و روزا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب و علف: آب و علف ؛ مجازاً، نعمت.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازاب گذشته: ازآب گذشته ؛ خوردنیی که چون ره آورد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به اب دادن حنا و وسمه: به آب دادن حنا و وسمه ؛ فروشستن آن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ابی از کسی گرم شدن یا نشدن: آبی از کسی گرم شدن یا نشدن ؛ فایده ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خراج مملکتی بر اب بودن: خراج مملکتی بر آب بودن ؛ نسق باژ و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر زیر اب کردن: سر زیر آب کردن ؛ خویشتن را از کسی خ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی ابی کردن: - بی آبی کردن ؛ کار بیمزه و نابهنجا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به زهر اب دادن: به زهر آب دادن ؛ آلودن شمشیر و خنجر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قند ته دلش اب شدن: قند ته دلش آب شدن ؛ سخت از پیشامدی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در یک اب خوردن: در یک آب خوردن ؛ باندک زمان. در یک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب جفت: مثل آب جفت ؛ گس و زمخت ، در چای وام ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گلاب گرفتن: گِل آب گرفتن ؛ ریختن آب بر خاک ْ گِ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب حمام: مثل آب حمام ؛ آبی گرم آنگاه که سردی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مثل اب: مثل ( چو، همچو ) آب ؛ نیک ازبرکرده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب زمزم: آب زمزم ؛ چشمه زمزم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب اتش شدن: آب آتش شدن ؛ سکونت و آرامشی به فتنه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از اب نجنبیدن: آب از آب نجنبیدن ، یا تکان نخوردن ؛ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از بنه تیره بودن: - آب از بنه تیره بودن ؛ عیب و خلل د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از جگر بخشیدن: آب از جگر بخشیدن ؛ عطا کردن و چیزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از تارک گذشتن: آب از تارک گذشتن ؛ برسیدن ، و به آخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از دست نچکیدن کسی را: - آب از دست نچکیدن کسی را ؛ سخت ممس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از چک و چانه سرازیر شدن کسی را: آب از چک و چانه سرازیر شدن کسی را ؛ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از دهان رفتن یا سرازیر شدن کسی را: آب از دهان رفتن یا سرازیر شدن کسی ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از سرچشمه گل بودن: - آب از سرچشمه گل بودن ؛ آب از بنه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از سر گذشتن کسی را: - آب از سر گذشتن کسی را ؛ آب از تار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از سر تیره بودن: آب از سر تیره بودن ، آب از بنه تیره ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب از کسی گشادن کسی را: آب از کسی گشادن کسی را ؛نفع و فائدت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب انداختن ماست و اش سرد: - آب انداختن ماست و آش سرد ؛ جداشدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب بستن در: - آب بستن در. . . ؛ مشروب کردن زمین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب بر اتش کسی ریختن: آب ( آبی ) بر آتش کسی ریختن ( زدن ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب انداختن ستور: - آب انداختن ستور ؛ میختن او.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب انداختن دهان: - آب انداختن دهان ؛ فزوده شدن اشتها ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب بستن در مالی: آب بستن در مالی ؛ به اسراف و تبذیر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب به جوی کسی روان بودن: آب به جوی کسی روان بودن ؛ بکام و مر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب به جوی بازامدن: آب به جوی بازآمدن ، آب رفته به جوی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب به دهان امدن کسی را: آب به ( در، اندر ) دهان آمدن کسی را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب به روی اتش زدن: آب به روی آتش زدن ؛ تسکین غضب فتنه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب به سوراخ مورچه ریخته شدن: آب به سوراخ مورچه ریخته شدن ؛ غوغا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب به گلو جستن: - آب به گلو جستن ؛ فرودویدن آب به ق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب بی لجام خوردن: آب بی لجام ( بی لگام ) خوردن ؛ بی م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب به زیر کسی هشتن: آب به زیر کسی هشتن ؛ او را فریفتن.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اب پیکر: آب پیکر ؛ بکنایه ، جرمی روشن از اجر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب پاکی بر دست کسی ریختن: - آب پاکی ( با یاء مصدری ) بر ( روی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب چکیدن از نثر یا نظمی: آب چکیدن از نثر یا نظمی ؛ سخت فصیح ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب تیره گشتن کسی را نزد دیگری: آب تیره گشتن کسی را نزد دیگری ؛ منف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب چکیدن از چیزی: آب چکیدن از چیزی ؛ تازه و طری بودن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب دادن فلز: آب دادن فلز ؛ طلی کردن آن به فلزی گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب خوش: آب خوش ؛ آب گوارا. فُرات. آب شیرین.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب دادن کارد و شمشیر و نوع ان: آب دادن کارد و شمشیر و نوع آن ؛ عمل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در جوی نماندن: - آب در جوی نماندن ؛ بشدن دولت و اق ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در چشم نبودن کسی را: آب در چشم نبودن کسی را ؛ بی حیاو بی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در دل تکان نخوردن: آب در دل تکان نخوردن ؛ سخت آهسته کا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب خاطر: آب خاطر ؛ صفای فکرت : بجوی تو همه آ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در سینه شکستن: - آب در سینه شکستن ؛ دردی گذرا و مو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در شیر کردن: آب در شیر کردن ؛ غش و دغل کردن در م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در دهان امدن از: آب در دهان آمدن از. . . ؛ شائق و خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در دیده یا چشم نداشتن: - آب در دیده یا چشم نداشتن ؛ بی شرم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب دیزی را زیاده کردن: - آب دیزی را زیاده کردن ؛ بمزاح ، چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب را اب کشیدن: - آب را آب کشیدن ؛ سخت پرهیز و احتی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در گلو شکستن یا به گلو جستن: آب در گلو شکستن یا به گلو جَستن ؛ ف ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب در دهان گشتن کسی را: آب در دهان گشتن کسی را ؛ ازدیدن یا ...
١ سال پیش