علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم زدن صبح: دم زدن صبح ؛ کنایه از دمیدن صبحگاه. ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دندان پیل: دندان پیل ( فیل ) ؛ دو عاج که از دو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دنبال چشم: دنبال چشم ؛ لحاظ. مؤخرالعین. ( یاد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دندان از دور نمودن: دندان از دور نمودن ؛ کنایه است از خ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دندان ریخته: دندان ریخته ؛ که دندان وی افتاده با ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشک دنبال: مشک دنبال ؛ دم سیاه. که دمی سیاه دا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دنده به جگر فشردن: دنده به جگر فشردن ؛ با تعبی سخت شکی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دندان دست گزیدن: به دندان ( به دندان حسرت ) دست ( پش ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دندان تر بر کسی داشتن: دندان تر بر کسی داشتن ؛ کنایه است ا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمان رفتن: دمان رفتن ؛ بشتاب رفتن. شتابان رفتن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم بازدادن: دم بازدادن ؛ نفیر برآوردن. عمل بازد ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دمساز شدن: دمساز شدن ؛ هم آهنگ و سازوار گشتن. ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمر کردن ظرفی: دمر کردن ظرفی ؛ وارونه نهادن آن را ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمساز گشتن: دمساز گشتن ؛ قرین شدن. هم نفس گردید ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم دادن تیغ را: دم دادن تیغ را؛ ظاهر آن است که تیغ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نغمه دمساز: - نغمه دمساز ؛ ساز موافق و هم کوک. ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم دادن به کسی: دم دادن به کسی ؛ خود را هم رای او ن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم کردن پلاو و جز ان: دم کردن پلاو و جز آن ؛ آتش را در دی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم کردن هوا: دم کردن هوا ؛ بخاری گرم در هوا پیدا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم خوش زدن: دم خوش زدن ؛ نفس راحت زدن. نفسی برا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم کردن با کسی: دم کردن با کسی ( حیوانی ) ؛ همدم و ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم زدن بر کسی شمردن: دم زدن بر کسی شمردن ؛ نفس زدن کسی ر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوش دمش: خوش دمش ؛ که خوش بدمد. که به خوشی و ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمعه العشاق: دمعةالعشاق ؛ حب النیل است. ( ناظم ا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمش خون: دمش خون ؛ غلیان دم. فشار خون. ( یاد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یک دم زدن: یک دم زدن ؛ یک نفس. یک لحظه. به اند ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمعه الکرم: دمعةالکرم ؛ آب تاک که در ایام بهار ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمع ایوب: دمع ایوب ؛ درختی است. ( از اقرب الم ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دنبال هم: دنبال هم ؛ در پی هم. پشت سر هم. یکی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دیده و دندان: از دیده و دندان ؛ به میل و طبع. به ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دنبال ببر خاییدن: دنبال ببر خاییدن ؛ با قوی وزورمندی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پاک کردن دندان: پاک کردن دندان ؛ شستن و مسواک کردن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمع داود: دمع داود ؛ نام دارویی است. ( ناظم ا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عظم دمعه ای: عظم دمعه ای ؛ که عظم ظفری نیز نامند ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم برزدن سپیدی: دم برزدن سپیدی ؛ طلوع صبح. آغاز بام ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دندان پدید بودن: دندان پدید بودن ؛ آشکار شدن. نزدیک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دندان پوشیده کردن: دندان پوشیده کردن ؛ عاجز شدن. ( ناظ ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ ابن عرس: دماغ ابن عرس ؛ مغز راسو. ( از اختیا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ اصغر: دماغ اصغر ؛ مخچه. ( لغات فرهنگستان ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ البط: دماغ البط ؛ مغز بط. ( اختیارات بدیع ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ البعیر: دماغ البعیر ؛ مغز شتر. ( از اختیارا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ الخفاش: دماغ الخفاش ؛ مغز شب پره. ( از اختی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ الخیل: دماغ الخیل ؛مغز اسب را گویند. ( از ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ الدجاج: دماغ الدجاج ؛ مغز مرغ. ( از اختیارا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ الدیک: دماغ الدیک ؛ مغز خروس. ( از اختیارا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغش معیوب بودن: دماغش معیوب بودن ( عیب داشتن ) ؛ دی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اژدها دمان: اژدها ( اژدر ) دمان ؛ اژدهای غرنده ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمار از سر کسی براوردن: دمار از سر ( تارک ) کسی برآوردن ؛ ا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ گرم کردن: دماغ گرم کردن ؛ سرخوش کردن. ( از آن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باد دمان: باد دمان ؛ باد که بشدت وزد. طوفان س ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمار از کسی برامدن: دمار از کسی برآمدن ؛ کنایه است از ه ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ببردمان: ببردمان ؛ خروشان. حمله کنان : غو پی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمار از کسی براوردن: دمار از کسی ( کسانی ، حیوانی ) برآو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بحر دمان: بحر دمان ؛ دریای خروشان و جوشان : ک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب از دماغش بیرون امدن: آب از دماغش بیرون آمدن ؛ لذت و سرور ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمار از روزگار کسی برامدن: دمار از روزگار کسی برآمدن ؛ به پایا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب دماغ: آب دماغ ؛ آب بینی. ( یادداشت مؤلف ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دریای دمان: دریای دمان ؛ دریای خروشنده. بحر خرو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمار از روزگار کسی براوردن: دمار از روزگار کسی برآوردن ( درآورد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دماغ فیل افتاده بودن: از دماغ فیل ( شیر ) افتاده بودن ؛ س ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمان ابر: دمان ابر ؛ ابر دمان. ابر خروشان. اب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمار از جایی برامدن: دمار از جایی برآمدن ؛ ویران گشتن آن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بوی انسانیت به دماغ کسی نرسیدن: بوی انسانیت به دماغ کسی نرسیدن ؛ از ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمان دوزخ: دمان دوزخ ؛ دوزخ دمان. دوزخ که آتش ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ تیر کشیدن: دماغ تیر کشیدن ؛ در تداول عامه ؛ کن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمار از جایی براوردن: دمار از جایی برآوردن ؛ آتش زدن و دو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیل دمان: سیل دمان ؛ سیل جوشان و خروشان : ز م ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمار از جایی برخاستن: دمار از جایی برخاستن ؛ دود بلند شدن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ دزدیدن از چیزی: دماغ دزدیدن از چیزی ؛ دماغ گرفتن از ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شیر دمان: شیر دمان ؛ شیر خشمگین و دمنده و خرو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دماغش نرسیدن: به دماغش نرسیدن ؛ به چیزی نشمردن دا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ قلمی: دماغ قلمی ؛اَنْقی ̍. باریک بینی. مق ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ ارایش دادن: دماغ آرایش دادن ؛ دماغ رسیدن. سرخوش ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ خشک: دماغ خشک ؛ مغزی که ازنیروی اندیشه و ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمادم کردن: دمادم کردن ؛ پی در پی هم کردن. به ه ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ رساندن: دماغ رساندن ؛ مست و سرخوش شدن. ( آن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمادم کسی رفتن: دمادم کسی رفتن ؛ درست در پی رفتن. ب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ رسیدن: دماغ رسیدن ؛ سرخوش شدن و شکفته کردن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

صرصردمار: صرصردمار ؛ مرگبار همچون باد هلاک : ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ ساز بودن: دماغ ساز بودن ؛ دماغ چاق بودن و رسی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیوان دمار: کیوان دمار ؛ مرگبار و هلاک آور چون ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ شستن: دماغ شستن ؛ پاک کردن دماغ از وساوس ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمار از جان کسی براوردن: دمار از جان ( نهاد، هستی ، دماغ ، م ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمار ازدل خود براوردن: دمار ازدل خود برآوردن ؛ خود را در م ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمادم امدن کسی: دمادم آمدن کسی ( سپاهی ، گروهی ) ؛ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ بیهوده پختن: دماغ بیهوده ( بیهده ) پختن ؛ کنایه ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بددماغ بودن: بددماغ بودن ؛ بدحال بودن. نشاط و شا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نهنگ دمان: نهنگ دمان ؛ نهنگ خشمگین و مهیب و خر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ فروختن: دماغ فروختن ؛ دماغ کردن. نخوت و غرو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمادم چیزی روان گشتن: دمادم چیزی روان گشتن ؛ با فاصله کم ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بی دماغ بودن: بی دماغ بودن ؛ افسرده و ملول بودن. ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ کردن: دماغ کردن ؛ دماغ فروختن. نخوت و غرو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هزبر دمان: هزبر دمان ؛ شیر غران و خشمگین : دری ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ پختن: دماغ پختن ؛ دماغ سوختن. کنایه است ا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمادم رسیدن سپاهی: دمادم رسیدن سپاهی ( عده ای ) ؛ به د ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش دماغ: خوش دماغ ؛ خوش مشرب. مجلس آرا. بذله ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمادم فرستادن: دمادم فرستادن ؛ پی درپی فرستادن. به ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ تر: دماغ تر ؛ دماغ چاق ، و با لفظ دادن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ بالا بردن: دماغ بالا بردن ؛ دماغ بالا رفتن. در ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دماغ داشتن: در دماغ داشتن ؛ در دماغ آمدن. نخوت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ باخته: دماغ باخته ؛ دماغ آشفته. ( آنندراج ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ گرفتن از چیزی: دماغ گرفتن از چیزی ؛ دماغ دزدیدن از ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دماغ امدن: در دماغ آمدن ؛ دماغ بالا بردن. نخوت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رطل دمادم: رطل ( جام ، شراب ) دمادم ؛ جام شراب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ چاقی کردن: دماغ چاقی کردن ؛ احوالپرسی کردن. پر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دماغ افتاده بودن: از دماغ ( از دل و دماغ ) افتاده بود ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ بالا رفتن: دماغ بالا رفتن ؛ دماغ بالابردن. کنا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمان امدن: دمان آمدن ؛ تند آمدن. سریع آمدن. شت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ به جوش برامدن: دماغ به جوش برآمدن ؛ سخت به هیجان آ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمان تاختن: دمان تاختن ؛ تند راندن اسب. بسرعت ر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار دمان: مار دمان ؛ مار خشمگین و قوی : به حک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دماغ نرم کردن: دماغ نرم کردن ؛ به وجدو حال درآوردن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

توختن: توختن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عزیز: عزیز از نظر معنی لغت به کسی گفته می ...

٢ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پر باد و دم: پر باد و دم ؛ پر از فریب و خدعه : م ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلیل فقاهی: دلیل فقاهی ؛ ( اصطلاح اصول ) حکم وا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دم شدن: در دم شدن ؛ در پی آمدن. ( یادداشت م ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم عیسوی: دم عیسوی ؛ نفسی چون نفس حضرت مسیح. ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم شمرده بودن خدا: دم شمرده بودن خدا ( خداوند ) بر کسی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم خریدن و دم فروختن: دم خریدن و دم فروختن ؛ فریب خوردن و ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم خلیزی: دَم َ خِلیزی ؛ در لهجه قزوین ، سراز ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دم کسی یا کسانی نشستن: در دم کسی یا کسانی نشستن ؛ در دنبال ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم کسی نوشیدن: دم کسی نوشیدن ؛ فریب او خوردن. فریب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نبات دم: نبات دم ؛ نام گیاهی است. ( از اقرب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم دمها: دم دمها ؛ در اصطلاح عامیانه ، نزدیک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم گرم در بار کسی نهادن: دم گرم در بار کسی نهادن ؛ فریب دادن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم سحر: دم سحر ؛ آخر شب که هنوز صبح نشده با ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم اسد: دم اسد ؛ دم به معنی دعوی و اسد لقب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم کار گرفتن کسی را: دم کار گرفتن کسی را ؛ در تداول عامه ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم بر لب اوردن: دم بر لب آوردن ؛ لب به سخن گشودن. ح ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم چاه: دم چاه ؛ کنار چاه. دهنه چاه. ( یادد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم نطعی: دم نطعی ؛ نام فنی از کشتی است. ( از ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم شمشیر و کارد و جز ان: کنار برنده از شمشیر و کارد و جز آن. ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دم شمشیر گذراندن گروهی را: از دم شمشیر گذراندن گروهی را ؛ همه ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم تیغ و خنجر و کارد و مانند ان: دم تیغ و خنجر و کارد و مانند آن ؛ ل ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دم قیچی: دم قیچی ؛ آنچه خیاط با مقراض از جام ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلیل الزامی: دلیل الزامی ؛ ( اصطلاح فلسفه ) آنچه ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم خروس: - دم خروس ؛ دنب خروس. ( یادداشت مؤ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دم کشیدن: به دم کشیدن ( برکشیدن ، درکشیدن ) ا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به یک دم خوردن: به یک دم خوردن ( اندر کشیدن ) ؛ بای ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلیل ترسی: دلیل تُرسی ؛ برهان ترسی که بدان ثاب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم چو مریم براوردن: دم چو مریم برآوردن ؛ کنایه از حرف ز ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دم اشامیدن: به دم آشامیدن ؛ با نفس به دهان در ک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

طاووس دم: طاووس دم ؛ که دمی چون دم طاووس زیبا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلیل لمی: دلیل لمی ؛ از مؤثر به اثر رسیدن اس ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دم اژدها بودن: در دم اژدها بودن ؛ کنایه است از در ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

با باد و دم: با باد و دم ؛ با تکبر و غرور. با اش ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم ابی: دم آبی ؛ یک جرعه آب. ( ناظم الاطباء ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم خویش شمردن: دم خویش شمردن ؛ حساب لحظات عمر کردن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دلیل اجتهادی: دلیل اجتهادی ؛ ( اصطلاح اصول ) چیزی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم چشم: دم چشم ؛ گوشه چشم از سوی گوش. ( یاد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم ابی داشتن: دم آبی داشتن ؛ جرعه ای آب داشتن. ( ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در دم اژدها یا مار شدن: در دم اژدها یا مار شدن ( آمدن ) ؛ خ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باد و دم: باد و دم ؛ مجازاً، هیاهو. اشتلم. لا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دلیل انسداد: دلیل انسداد ؛ ( اصطلاح اصول ) یکی ا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم قناعت یا خصلت و صفتی را گرفتن: دم قناعت یا خصلت و صفتی را گرفتن ؛ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم سنجابی: دم سنجابی ؛ دم نیم سوز. آه دردناک و ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم ابی زدن: دم آبی زدن ؛ جرعه ای آب خوردن. ( از ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مبارک دم: مبارک دم ؛ فرخنده دم. که نفسی گرم و ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دلیل خطاب: دلیل خطاب ؛ ( اصطلاح اصول ) همان مف ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم و باد: دم و باد ؛ باد و دم : زین دم و بادی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم سیسنبری: دم سیسنبری ؛ نفس و دم شفابخش مانند ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمی درکشیدن از شراب و مشروبات دیگر: دمی درکشیدن از شراب و مشروبات دیگر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از دم کسی بازنشدن: از دم کسی بازنشدن ( بازنگشتن ) ؛ از ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم بی منتها: دم بی منتها ؛ کنایه از عشق است : خو ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلیل شرعی: دلیل شرعی ؛ ( اصطلا ح اصول ) در مقا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم شام: دم شام ؛ نفس شبانگاهی. نفس که به هن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دم داشتن: به دم داشتن ؛ فریفتن. گول زدن. فریب ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از دم: از دم ؛ همگی. گِشت. جملگی. طرّاً. ج ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به دم امدن: - به دم ( در دم ) آمدن ( رفتن ) ؛ ب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلیل عقلی: دلیل عقلی ؛ دلیلی که مبتنی بر عقل ب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم شمردن یا دم شمردن بر کسی: دم شمردن یا دم شمردن بر کسی ؛ حساب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم و دود به راه انداختن: دم و دود به راه انداختن ؛ کنایه است ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم نزع: دم نزع ؛ لحظه جان دادن. واپسین دم ح ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سه دله: سه دله ، سدله ، سِدِلّی ̍ ؛ خانه ای ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم گاو به دست داشتن: دم گاو به دست داشتن ؛ وسیله امرار م ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم و دودی در مطبخی نبودن: دم و دودی در مطبخی نبودن ؛ هیچ در آ ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دمی به اسایش براوردن: دمی به آسایش برآوردن ؛ لحظه ای را ب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم بر هم زدن: دم بر هم زدن ؛ دم برانداختن. کنایه ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم بالا دادن دیگ: دم بالا دادن دیگ ؛ بلند شدن بخار آن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دم گرگ: دم گرگ ؛ شوله که یکی از منازل قمر ا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هردم تازه: هردم تازه ؛ همیشه شاداب و سبز و خرم ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلیر امدن: دلیر آمدن ؛ دلیر شدن : دلیر آمدی سع ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الات دم کشیدن: آلات دم کشیدن ؛ جهاز تنفس. ( یادداش ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم به خود کردن: دم به خود کردن ؛ کنایه از خاموش مان ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم جارو: دم جارو ؛ خاکروبه. حواقه. کناسه. خا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هردم خیال: هردم خیال ؛ هرلحظه خیال. آنکه رای و ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم به شمار اوفتادن: دم به شمار اوفتادن ، یا نفس به شمار ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم گرگ بر پای بستن: دم گرگ بر پای بستن ؛ کنایه است از ا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم کشیدن چای و پلاو و جز ان: دم کشیدن چای و پلاو و جز آن ؛ نضج ی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بسته شدن دم کسی را: بسته شدن دم کسی را ؛ بسته شدن دهان ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هردم که: هردم که ؛ اکثر اوقات و اغلب اوقات ک ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلیل برهانی: دلیل برهانی ؛ بینه و حجت واضح که مد ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دم تسلیم: دم تسلیم ؛کنایه از خاموشی است. ( نا ...

٢ ماه پیش

مدال‌های علی باقری