نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بارسوخ: بارسوخ ؛ بانفوذ. باثبات. بمجاز، عال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته پیما: رشته پیما ؛ آنکه با رشته ای جایی یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته خطایی: رشته ( رشته ) خطایی ( ختایی ) ؛ چیز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر رشته ربودن: سر رشته ربودن ( از دست کسی بردن ) ؛ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
صاحب رسوخ: صاحب رسوخ ؛ کسی که بواسطه استواری و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته سردرگم: رشته سردرگم ؛ رشته ای که سرش یافته ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته تافتن کسی را: رشته تافتن کسی را ؛ چیرگی یافتن بر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته ختایی: رشته ( رشته ) خطایی ( ختایی ) ؛ چیز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ال رسول: آل رسول ؛ مراد فرزندان حضرت محمد ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر رشته از دست کسی بردن: سر رشته ربودن ( از دست کسی بردن ) ؛ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته تاک: رشته تاک ؛ کنایه از برگ تاک. ( آنند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته شمع: رشته شمع ؛ پلیته. ( ناظم الاطباء ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اولاد رسول: اولاد رسول ؛ کنایه از سادات بنی فاط ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته الفت بریدن: رشته الفت بریدن ؛ قطع رابطه و محبت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسن در گردن افتاب کردن: رسن در گردن آفتاب کردن ؛ مراد زلف گ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته درویش: رشته درویشان ( درویش ) ؛ریسمانی نخی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته بنا: رشته بنا ؛ ریسمان کار در تداول بنای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسن در گردن امدن: رسن در گردن آمدن ؛ با کمال عجز و مع ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پای رشت: پای رشت ؛ آنچه با پای رشته شده باشد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته کلام را بریدن: رشته کلام را بریدن ؛ قطع سخن کردن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته به انگشت بستن: رشته به انگشت بستن ؛ کنایه از یاددا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته راز: رشته راز ؛ رشته بنا. رجوع به ترکیب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته بر: رشته بُر ؛ آنکه برای آش یا پلو از خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسن سست کردن: رسن سست کردن ؛ کنایه از مهلت و فرصت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چرخ رشت: چرخ رشت ؛ که با چرخ رشته شده باشد. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته گم بودن: رشته گم بودن ؛ به معنی سر رشته گم ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رشته کردن: رشته کردن ؛ رشتن. ریسیدن : پیر گفت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته به چیزی بستن: رشته بر انگشت پیچیدن ( به چیزی بستن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر رسن بازیافتن: سر رسن بازیافتن ؛ سر رشته بدست آورد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رشته بری: رشته بُری ؛ عمل رشته بُر. بریدن رشت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته یکتایی: رشته یکتایی ؛ نخی که تنها یک تار دا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست رشت: دست رشت ؛ که با دست رشته شده باشد. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته بریدن: رشته بریدن ؛ پاره کردن رشته. بریدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رشته رشته: رشته رشته ؛ پی درپی و لاینقطع و بی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسن کشتی: رسن کشتی ؛ طناب سه لا یا چهارلا که ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به سر رشته رفتن: به سر رشته رفتن ( شدن ) ؛ کنایه از: ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر رشته به جایی کشیدن: سر رشته به جایی کشیدن ؛ کنایه از نت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کارخانه رشته بری: کارخانه رشته بُری ؛ کارخانه ای که د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رشته پیچان: رشته پیچان ؛ مار پیچان. ( غیاث اللغ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسن جو: رسن جو ؛ که رسن را بجوید. که در جست ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اصحاب الرشاد: اصحاب الرشاد ؛ مردمان دیندار و متدی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسن دادن به دست کسی: رسن دادن به دست کسی ؛ ظاهراً کنایه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهل رشاد: اهل رشاد ؛ اصحاب الرشاد. مردمان دین ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
نیز: نیز:[اصطلاح صید ]سوزن تور بافی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
دیلماج: دیلماج یک واژه ی ترکی است . دیل در ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسم کسی را گرفتن: رسم کسی را گرفتن ؛ به سنت وی عمل کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسم و ایین: رسم و آیین ؛ شیوه و طریق. طریقه و آ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسم و رای: رسم و رای ؛ رسم و راه. ( آنندراج از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسم و ره: رسم و ره ؛ رسم و راه : داری از رسم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسم و نهاد: رسم و نهاد ؛ قاعده و قانون. ( یاددا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به رسم کاری بودن: به رسم کاری بودن ؛ برای آن کار معین ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسم رفتن: رسم رفتن ؛ معمول شدن. متداول گشتن : ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به رسم بودن: به رسم بودن ؛ پیشکار بودن. جزو عمال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسم الاستیفاء: رسم الاستیفاء؛ مرسوم و مقرری دیوان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسم الحساب: رسم الحساب ؛ مرسوم دیوان شمار وحساب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رسم الوزاره: رسم الوزارة ؛ مقرری و مرسوم شغل وزا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستم زاول: رستم زاول ؛ رستم زابل. رستم زال : ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستم سگزی: رستم سگزی ؛ رستم دستان. همان رستم ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستم ظفر: رستم ظفر ؛ مانند رستم پیروزمندو غال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تحت رژیم بودن: تحت رژیم بودن ؛ به دستور پزشک غذا خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستم عنان: رستم عنان ؛ دلاور و بهادر. ( ناظم ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رژیم بیماری: رژیم بیماری ؛ دستور خوراک بیمار. ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستم کردار: رستم کردار ؛ مانند رستم مردانه و په ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستم کمان: رستم کمان ؛ دارای کمانی همانند کمان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستم نشان: رستم نشان ؛ که نشان رستم دارد : به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستم گرد: رستم گُرد ؛ رستم پهلوان. رستم زال پ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نقش رستم: نقش رستم ؛ نام سنگ نبشته ای است به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از بهانه رستن: از بهانه رستن ؛ بهانه را از دست داد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به جان رستن: به جان رستن ؛ بدون فتح و غلبه بر خص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستن جای: رُستن جای ؛ رُستنگاه. ( یادداشت مؤ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گزاف رستن: گزاف رستن ؛ بمجاز، بر ریا و گزافه ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسته تر شدن: رُسته تر شدن ؛ بزرگتر شدن. بالیده ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از جهان رسته: از جهان رسته ؛ وارسته. بی اعتنا به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستگان: رستگان ؛ ج ِ رسته. ( ناظم الاطباء ) ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی رسته: بی رسته ؛ بیقاعده و بیقانون. خارج ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جو رسته: جو رسته ؛ خوید جو. ( یادداشت مؤلف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسم دار: رسم ِ دار؛ نشانه خانه ای که با زمین ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسم پرداز: رسم پرداز ؛ پردازنده به آیین و سنت. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی اسم ورسم: بی اسم و رسم ؛ گمنام.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسیدن خمیر: رسیدن خمیر ؛ ( شراب ، باده ) ؛ ورآم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسیدن دمل: رسیدن دمل ؛ گاه کفانیدن یا نشتر زدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
غور رس: غوررس ؛ بازرس. محقق. بررس. که به چگ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نور رستگاری: نور رستگاری ؛ در میان ملاحان خلیج ف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستم پهلوان: رستم پهلوان ؛ رستم زال پهلوان نامی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رستم خو: رستم خو ؛ که خوی رستم دارد. که چون ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به کسی باز رسیدن: به کسی ( به چیزی ) بازرسیدن ؛ رسیدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رزق جستن: رزق جستن ؛ روزی جستن. در تکاپوی روز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رزق معلوم: رزق معلوم ؛ قوت یومیه. نصیب. ( ناظم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اندر کسی رسیدن: اندر کسی رسیدن ؛ او را به دو گرفتن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رزق مقدر: رزق مقدر ؛ روزی تقدیرشده : گرچه نکو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به قطع رسیدن: به قطع رسیدن ؛ قطعی شدن. قطعیت یافت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رزم و کین: رزم و کین ؛ جنگ و دشمنی. جنگ و ستیز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسیدن دست کسی به کسی: رسیدن دست کسی به کسی ؛ دسترسی پیدا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به طاقت رسیدن: به طاقت رسیدن ؛ تمام شدن تاب و طاقت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
علی رزم: علی رزم ؛ که مثل حضرت علی رزم کند. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسیدن به حق خود: رسیدن به حق خود ؛ نائل آمدن. ( یادد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زمان رسیدن کسی را: زمان رسیدن کسی را ؛ گاه مرگ او فرار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ازرق رز: ازرق رز ؛ کبودرنگ : پر ازمیوه و سای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهل الرس: اهل الرس ؛ اصحاب رس. قوم یا اهل رس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به مراد رسیدن: به کام ( آرزو، مراد، مقصود ) رسیدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دبیران رسالت: دبیران رسالت ؛ منشیانی که زیر نظر ص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به مقصود رسیدن: به کام ( آرزو، مراد، مقصود ) رسیدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صاحبدیوان رسالت: صاحب دیوان رسالت ؛ آنکه متصدی و رئی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسیدن مشق چیزی: - رسیدن مشق چیزی ؛به کمال رسیدن به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ام رساله: اُم رسالة ؛ کرکس . رَخَمة، و آن به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رسیدن اب چشم اب اورده: رسیدن آب چشم آب آورده ؛ وقت قدح و م ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخشنده اجزا: رخشنده اجزا ؛ که اجزای رخشان داشته ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخشنده چهر: رخشنده چهر ؛ دارای چهره درخشان. دار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخص و رفاه: رخص و رفاه ؛ ارزانی و آسایش و راحت. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخنه بهم امدن: رخنه بهم آمدن ؛ بسته شدن سوراخ. بهم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخنه شمشیر: رخنه شمشیر ؛ زخم شمشیر. بریدگی که ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حروف رخوه: حروف رخوة ؛ سیزده حرف است بدین تفصی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رد کردن سائل: رد کردن سائل ؛ محروم بازگردانیدن او ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رد و قبول: رد و قبول ؛ نپذیرفتن و پذیرفتن. رد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رد چیزی: رد چیزی ؛ بازپس دادن آن : باﷲ ار مر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به سمع کسی رسیدن: به سمع کسی رسیدن ؛ شنیدن او. به گوش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رد جواب به کسی: رد جواب به کسی ؛ فرستادن آن. بازگرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به جان رسیدن: به جان رسیدن ، به جان رسیدن کارد ؛ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رد سلام: رد سلام ؛ جواب سلام. ( ناظم الاطباء ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رد و قدح: رد و قدح ؛ مباحثه و مناقشه و منازعه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به شهادت رسیدن: به شهادت رسیدن ؛ شهید شدن. کشته شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رد و بد گفتن: رد و بد گفتن ؛ بد و بیراه گفتن.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به عرض رسیدن: به عرض رسیدن ؛ گفته شدن. اظهار شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ردیف دومعنی: ردیف دومعنی ؛ در اصطلاح شعر آن است ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پری رخسارگی: پری رخسارگی ؛ پریرویی. زیبارویی. زی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ردیف متجانس: ردیف متجانس ؛ در عرف شعرا دو معنی د ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ترک رخساره: ترک رخساره ؛ زیباروی. ترک روی. زیبا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ردیف محجوب: ردیف محجوب ؛ در عرف شاعران لفظی است ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش شدن: رخش شدن ؛ رنگین گشتن. سرخ شدن. گلگو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ثوب رذل: ثوب رذل و رذیل ؛ جامه ریمناک و چرکی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش برانگیختن: رخش برانگیختن ؛ اسب به جولان آوردن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ثوب رذیل: ثوب رذل و رذیل ؛ جامه ریمناک و چرکی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش بهار: رخش بهار ؛ نسیم بهار یا ابر بهار. ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اتش رز: آتش رز ؛ شراب. ( یادداشت مؤلف ) . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش بیجاده نعل: رخش بیجاده نعل ؛ مراد از گلبن. ( آن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تاک رز: تاک رز ؛ شاخه درخت انگور : از آن آب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش تکاور: رخش تکاور ؛ اسب تندرو. اسب تیزرو : ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خون رز: خون رز ؛ شراب. می. ( یادداشت مؤلف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش درافکندن: رخش درافکندن یا فکندن ؛ به جولان آو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رز ارمانوش: رز ارمانوش ؛ ناصرخسرو گوید: از آنجا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش افکندن: رخش درافکندن یا فکندن ؛ به جولان آو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش روان کردن: رخش روان کردن ؛ اسب دواندن به جایی. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش زیر ران اوردن: رخش زیر ران آوردن ؛ سوار شدن. به زی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش عنان تاب: رخش عنان تاب ؛ اسبی که محتاج چابک ن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش خورشید و ماه: رخش خورشید و ماه ؛ کنایه از شعاع و ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش رو: رخش رو ؛ که مانند رخش تند بدود. تیز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخش فرمان: رخش فرمان ؛ که مانند رخش فرمان برد. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخشان شدن: رخشان شدن ؛ درخشان شدن. نورانی گردی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خفیف الرداء: خفیف الرداء ؛ اندک عیال وکم قرض. ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غمرالرداء: غَمْرالرداء ؛ بسیاراحسان و فراخ عطی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رده بستن: رده بستن ؛ صف بستن. صف کشیدن. ( یاد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رده ستادن: رده ستادن ، رده ایستادن ؛ صف کشیدن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پاکیزه رخسار: پاکیزه رخسار ؛ پاکیزه روی. پاکیزه ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ردیف ایستادن: ردیف ایستادن ؛ به ردیف قرار گرفتن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پری رخسار: پری رخسار ؛ خوبروی و نیک منظر مانند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ردیف سرطان: ردیف سرطان ؛ برج اسد. ( ناظم الاطبا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخساره بر زمین مالیدن: رخساره بر زمین مالیدن یا سودن ؛ مال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ردیف کاری: ردیف کاری ؛ ( اصطلاح زراعت ) آنگاه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخساره بر زمین سودن: رخساره بر زمین مالیدن یا سودن ؛ مال ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
خشم: خشم را زیر آوردن: بر خشم خود مسلط ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
لابه: لابه :: در پهلوی لاپگ lāpag بوده اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
تیتر: تیتر:[اصطلاح گرافیک]به اصلی ترین بخ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
منی: دکتر کزازی واژه ی " شوسْر" را در نو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هندوانه رخت: هندوانه رخت ؛ کسی که جامه سیاه پوشد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت دو جاری را در یک طشت نمیشود شست: رخت دو جاری را در یک طشت نمیشود شست ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت سفر: رخت سفر ؛ اسباب سفر. ( ناظم الاطباء ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت سفر ریختن در جایی: رخت سفر ریختن در جایی ؛ اقامت کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت سفر گشادن: رخت سفر گشادن ؛ از سفر بازآمدن. اقا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت بر بارگی بستن: رخت بر بارگی بستن ؛ یراق و زین آلات ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت کسی بر اسمان بودن: رخت کسی بر آسمان بودن ؛ بلندمرتبه ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت و مال: رخت و مال ؛ اثاث و دارایی. بنه و اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رخت و متاع: رخت و متاع ؛ چیزهایی که متعلق به مل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت هستی: رخت هستی ؛ فهم و دریافت و ادراک. ( ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت یکسو نهادن از جایی: رخت یکسو نهادن از جایی ؛ بیرون شدن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چهارصد اشتر رخت او کشیدی: چهارصد اشتر رخت او کشیدی. ( تاریخ ط ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت اقامت ریختن در جایی: رخت اقامت ریختن در جایی ؛ کنایه از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت بیرون زدن: رخت بیرون زدن ؛ بیرون شدن. خارج گشت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت گشودن در جایی: رخت گشودن در جایی یا به جایی ؛ کنای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت گشودن به جایی: رخت گشودن در جایی یا به جایی ؛ کنای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت بافتن: رخت بافتن ؛ جامه بافتن. پارچه بافتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت را تغییر کردن: رخت را تغییر کردن ؛ تبدیل کردن جامه ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت ریختن: رخت ریختن یا برون ریختن ؛ رها کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت برون ریختن: رخت ریختن یا برون ریختن ؛ رها کردن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت سلام علیک: رخت سلام علیک ؛ لباسی که برای رفتن ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخ بر زمین مالیدن: رخ بر زمین یا به خاک مالیدن ؛ سجده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ذو الرحم: ذوالرحم ؛ ذوالقرابة. ( اقرب الموارد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخ به خاک مالیدن: رخ بر زمین یا به خاک مالیدن ؛ سجده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
الرحیل: الرحیل ؛ فریاد کردن چاوش بهنگام کوچ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اب رخ بردن کسی را: آب رخ بردن کسی را ؛ آبرو ریختن او ر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت بر خر بستن: رخت بر خر بستن ؛ راهی شدن. ( آنندرا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخ پر گره کردن: رخ پرگِره کردن ؛ صورت پرآژنگ کردن. ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخت خورشید و ماه: رخت خورشید و ماه ؛ شعاع آفتاب و پرت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از رخ نقاب افکندن: از رخ نقاب افکندن یا انداختن یا برا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رخ تیغ: رخ تیغ ؛ رویه تیغ.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از رخ نقاب انداختن: از رخ نقاب افکندن یا انداختن یا برا ...
٤ ماه پیش