پیشنهاد‌های مازیار ایرانی (١١٠)

بازدید
٦٠
تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

برابر اتهام واژگان انگ و سپزگی میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

واژگان دستوری و فرمایش و فرمان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

بی هیچ نیز یکی از واژگان بجای پارسی برای بدون هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

واژگان انجمن و همپرسی و انجمن همپرسی برابر زیبنده ای هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

زیبنده ترین جایگزین واژه خرافات واژه اوستایی میتخت میباشد ک یونانیان واژه میتولوژی را از ان گرفته اند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

شاید زیبنده ترین واژه جایگزین برای بدون واژه بی هیچ باشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

تس همان باد وبوی بس گزنذه و زننده میباشد ک مردمان را به گریز وامیدارد و هرکس به سویی گریزان میشود بی انکه بداند انگیزه این گریز چیست و برابرش باد دل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

واژه پارسی و جایی هست و ابزاری هست ک در ان مینویسند و درج میکنند و همچنانکه پیداست واژه دفتر از ریشه درج کردن هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نشانه یا نمارش و پرخیدن زیبنده ترین برابرها میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بیگانه و انیرانی و فرنگی بجاترین میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بجاترین و بایسته ترین برابر همان نوید میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

کیفر خود پارسی هست و سزادهی و پادافره نیز شایسته و درخور هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

برابرش میشود ناروا و نهشته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان سیستانی به حصار گاش گفته میشود و همچنین پرچین یا پاچین نیز گفته میشود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

برابر فرش در پهلوی پوپ و همچنین واژه شال در گذشته به مانای فرش بوده است و همچنین واژه قالی و گلیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

واژگان برمانده و مرده ریگ و همچنین واهشته و نامبرانه میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

برابر وارث در زبان پهلوی نامبردار یا نامبر میباشد کسی که نام دیگری را میبرد و پیرو بردن نامش دارایی وی را نیز ک همان ارث یا برمانده اش میباشد را نیز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

شاید زیباترین واژه جانسپار یا هما جانگواه باشد همچنین جانباز و جانباخته نیز به همین چمار باشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

در فرهنگ زیبای پارسی واژه بسیار زیبای خاوند به چم ارباب و صاحب میباشد و همچنین واژه خدیو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

در زبان سیستانی ک شاخه ای از پهلوی هست زدن به مانای تپ و تپ زدن و کوبه و کوفتن و زدش و زده و زدگ و همچنین واژه زدنی و تلنگ یا تلنگر یا کوفتن میباشد و ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

در گذشته در پارسی به تمساح نهنگ میگفته اند و به نهنگ نیز گاماسی میگفته اند ولی شوربختانه اکنون این نامها را برمیگزینند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

این واژه و همچنین اذن دادن عربی و تازی هست و بهترین جایگزینها برایش در فارسی واژه دستوری دادن و هلیدن و هشتن پروانه دادن میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

برابر جمع واژه گرد و گروه و گله و همچنین گردان میباشد برای نمونه گرداوری کردن همان جمع اوری کردن هست.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

این واژه عربیزه از واژه ی هوای پارسی هست و برابر ان در پهلوی ورن میباشد همچنین ورنا میشه هوسباز و ورنباز و همچنین گرایش نیز برابر دیگر ان میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

برابر این واژه واژه های جاگر و بنگر و نگرنده و دیده بان میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

خوراک و خورش و پزا بهترین جایگزین هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

این واژه از زبان اربی و تازیست و برابر نهاد پارسی ان واژه ویچر میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

زییاترین و زیبنده ترین واژه برای خطر تازی واژه زیبا و بجای گزند میباشد و برابر خطرناک واژه گزندناک میباشد، ، ،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

برابر پارسی وفادار واژه اوستیکان میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیشنهاد بنده واژه زیبای خاوند و خدیو و همچنین داشتار میباشد ک از واژگان بسیار زیبا و البته فراموش شده پارسی سره میباشد و بویژه واژه خاوند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

برابر این واژه خستی خستیکان و ویستاخی و استیکان و استیوان میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

این واژه تازیست و ایرانیش واژگان ماندن ماندگاری و مانش و زندگانی هم میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برابر واژه قرار واژه های ارام و ارامش و همچنین گذاردن و نهادن و نهش و نهشتن میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

واژه زیبای گذاردن بجای قرار دادن و همچنین نهادن و نهشت و کسی ک چیزی را جای قرار میدهد گذارنده میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بهترین جایگزین برای مخالفت ک از ریشه ستیز میباشد واژگان ستیزنده و یا ستیهنده میباشد وهمچنین ستیزگر نیز گزینه ای زیبنده است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بهترین واژه واژه پاد میباشد و مانند ضدیت ک میشود پادوندی پادمندی یا پادمند و پادوند ک بسیار بهتر از واژه تازی ضد هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بهترین واژه برای حرکت بر پایه شاهنامه واژه رویشن یا همان روشن از رفتن میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

واژه دریوزگی بهترین جایگزین هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شاید بهترین جایگزین واژه بن کردن ک در انگلیسی و پارسی یکی هست و درپارسی بند کردن میباشد بهترین باشد یادمه پدرم همیشه وقتی میگفت دهن بچه رو ببند میگفت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

شاید هیچکداممان نشنیده باشیم ک واژه پهلوی پین کردن ک واژه پینه کردن نیز از ان گرفته شده است بهترین جایگزین برای واژه وصل کردن باشد پین کن همان وصل ک ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در ادب و فرهنگ زبان پهلوی واژه دستوریح یا همان دستوری یا پروانه میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

بهترین واژه و جایگزین برای واژه حق تازی واژه زیبای اوستایی اشه میباشد در فرهنگ راستین ایزانزمین اشه مانای حق میدهد و واژه اشومند و اشوند به مانای حقد ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

همچنانکه پیداست این واژه از ریشه و پایه پارسی بوده است و اربان همان تازیان این واژه را از پارسی و ایین زرتشت به اربی و اسلام برده اند و ما باید واژه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

پیشنهاد بنده یار و دلدار و در گویش سیستانی به معشوقه لونده میگویند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

برابر درجه تازی واژه پهلوی نمرگ یا همون نمره هست در زبان سیستانی هنوز شنیدم میگن نمرشو بالا و پایین بردن ک همون درجه مرادشونه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بهترین برابر برای نسل واژگان دوتک دودمان زادمان و در گویش سیستانی رد و رند رانیز به جای نسل بکار میبرند پارسی شایسته ما ایرانیان هست نه تازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

به نگرش بنده زیبنده ترین واژه برای وظیفه واژه های کاریا و خویشکاری میباشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

تا جاییکه من میدانم بهترین برابر واژه طرف واژگان سو سون و سونت میباشد که ریشه همه از واژه سوی میباشد برای نمونه در سیستانی بجای از طرف تو میگویند از ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ازگار و پروند و سرراست و پاروند اسپار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیشنهاد بنده پالوده و پالایش و پالایه البته پیراسته کردن هم به همین چمار و معنا هست پارسی بگوییم و پاس بداریم ما ایرانی هستیم و شایسته و درخور ماست ک ...