اردو زدن


معنی انگلیسی:
bivouac, camp, laager, to camp, encamp

لغت نامه دهخدا

اردو زدن. [ اُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) برقرار ساختن معسکر در جائی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بر پا کردن اردو بر قرار ساختن لشکر گاه .

مترادف ها

camping (اسم)
خیل، اردو زدن

camp (فعل)
چادر زدن، اردو زدن، منزل کردن، خیمه زدن

encamp (فعل)
چادر زدن، اردو زدن، خیمه برپا کردن

encage (فعل)
چادر زدن، اردو زدن

outspan (فعل)
اردو زدن

pitch (فعل)
اردو زدن، بر پا کردن، نصب کردن، استوار کردن، پرتاب کردن، توپ را زدن

فارسی به عربی

عسکر , معسکر

پیشنهاد کاربران

اردو زدن همان اتراق کردن هست در زبان شیرین پارسی

بپرس