محمدجواد بیرانوند - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

heket: الهه ای مصری با سر قورباغه که تجسم ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sensible dress: لباس معقول: لباسی که به جای داشتن ظ ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sensible shoes: کفش هایی که به جای داشتن ظرافت و جذ ...

١ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

strenuously exercise: تمرین شدید و پرفشار

٢ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you scared the shit out of me: در حد مرگ منو ترسوندی

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

strong collocation: همایند قوی: یک همایند قوی همایندی ا ...

٣ هفته پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fast gas: یک سیلندر شارژر کِرِم یکبار مصرف که ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rolling release linux: توزیعی است که به طور مداوم بسته های ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

semi rolling distro: توزیع لینوکسی که نرم افزار های شخص ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

point release distro: نوعی توزیع Unix based که بروزرسانی ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

haymaker: یکی از قدرتی ترین طرق مشت زدن به حر ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دماغه: پیشروی بیش از حد خشکی در دریا را دم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pick me: کسی که سعی داره برای متفاوت جلوه پی ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its a blast: - خیلی بهم خوش میگذره یا تجربه ای ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give someone a head: برای کسی ساک زدن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

toontown: - شهر خیالی - جایی که شخصیت های کا ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you kicked butt: خوب جنگیدی

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dipping: یک روش خوردن غذا که در آن فینگر فود ...

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont pity me: واسم دل نسوزون واسم احساس تاسف نکن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

milking something: اَ/ن چیزی را در آوردن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop milking it: اَ/نشو در نیار

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

my pleasure: باعث افتخاره ( که تونستم کمک کنم ) ...

١ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

touch: ( در موسیقی ) سبک فشار دادن، ضربه ز ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

alibi: ادعا یا مدرکی مبنی بر اینکه فرد در ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

long time no see: پیدات نیست باد آمد و بوی عنبر آورد ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deep down you love it: ته دلت دوسش داری

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

good to see you all: درود رفقا یا از دیدن همه اتون خوشحا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what have you been doing since we last talk: چه خبر؟ یا از آخرین باری که صحبت کر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hows everything little thing in your life: اوضاعت چطوره؟ یا چه خبر؟ یا زندگی ر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lets fucking go: بزن بریم

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emotional quieting: سکوت عاطفی: تمایل به آرام کردن احسا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

say on god: بگو به خدا

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dont ever try me: باهام در نیفت

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eyes only: ۱. فقط افراد مربوطه ( مسئول ) بخوان ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be practical: عاقل باش

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put out your cigarette: سیگارت را خاموش کن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

really really: واقعنی؟ ( محاوره ای ) یا راستی راس ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

im your dick: سگتم

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skrilla: پول ( کلمه ای محاوره ای در لحجه آمر ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i walk you out: بدرقه ات میکنم. تا دم در همراهت می ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

something is haunted for me: فلان چیز برام عذاب آور شده بود

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i just bench pressed the world: معنی کلمه به کلمه اش میشه "من به ان ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trucks out: کامیون/وانت خرابه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

witch ball: گوی جادو

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

time is honey: وقت طلاست ( انگلیسی زبانا میگن عسله ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rice sprinkling: برنج انداختن یا برنج پاشی: یکی از س ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brake pad warning: لنت ترمز رو به اتمام است.

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poached egg: تخم مرغ آب پز بدون پوست ( بدون پوست ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doomscrolling: شوم گردی. خواندن اخبار منفی و جستج ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

straight up: ?Straight up یعنی؛ جدی میگی؟

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whack: ضربه زدن به کسی یا چیزی با سروصدای ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

PC: ( در علم آناتومی ) این عضله ماهیچ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

do away with: از شر کسی یا چیزی خلاص شدن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

test bench: Test bench ( در دنیای رایانه ها و ف ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auburn: 1. رنگ بلوطی 2. رنگ قرمز - قهوه ای

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

i beg your pardon: چی فرمودید؟

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

enthusiastic: تمجید آمیز

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cliff hanger: تو کف گذاشتن مخاطب در آخر فیلم، سری ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stillborn baby: نوزاد مرده یا نوزاد سقط شده

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drunk on someone: از احساسی که به کسی دارید هیجان زده ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

word: وقتی سوال گفته بشه معنیش میشه؛ جدی ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crib: تخت خواب نوزاد

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jack shit: آس و پاس هیچ از همه جا آزاد مترادف ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leechee: میوه ای چینی دارای پوسته نازک و شکن ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

belt buckle allergy: آلرژی به سگک کمربند: نوعی درماتیت ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i am hip to my hop: من میدونم چیکار کنم ( جمله ی محاوره ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pc muscle: این ماهیچه به ادرار کردن و مدفوع کم ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

any amount would be appreciated: هرچی کرمته

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blooming onion: پیاز سرخ شده ای که مثل گل درست شده ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corny ass: خز داغون ضایع سطحی کلیشه ای دمده

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lose your moustache: سبیلتو بزن بره!

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pwm dimming: PWM Dimming ( در تلفن همراه ) : Pul ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cunnilingus: یک فعالیت جنسی که در آن اندام تناسل ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wampum: پول ( کلمه ای محاوره ای که آمریکایی ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

dump: پایان دادن به یک رابطه عاشقانه ( مخ ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cockold: کالولد یا فاخته گری به عنوان یک انح ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

peacekeeping forces: نیرو های صلح طلب/حافظ صلح: نیرو های ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gnu: 1. گوزن یالدار ( در جانورشناسی ) 2 ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fill up the tank: باک ماشینو پر کن

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ooh la la: معادل فارسیِ: جووون🤤

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the glass is chipped: لیوان لب پر شده

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tamsulosin: دارویی که برای درمان بیش رویشِ خوش ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bph: بیش رویش خوش خیم پروستات

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paila marina: غذای تندِ سنتی شیلی که با ماهی، صدف ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let someone cook: بذار کارشو بکنه یا بذار حرفشو بزنه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

orgy sex: نوعی از رابطه جنسی گروهی که در بعضی ...

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

matrix band: نوار ماتریکس؛ نوار نازکی از جنس است ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

allegation: اظهار یا اظهارتی که مدعی بدون مدرک ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

clearance: حراجِ آخر

٢ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

delicate subject: موضوع حساس

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

woke: ( Adjective ) Woke 1. از نظر اجتماع ...

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

egocentric: خودمحوری: فکر کردن فقط به خود ، بدو ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bussin: Bussin ( صفت ) : شگفت انگیز، واقعا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

drip: Drip ( صفت ) : لباس یا ظاهر شیک و س ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sum: ۱. مقداری پول ۲. مبلغ

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dacian: این زبان توسط داکی ها، مردم هندی - ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

individual lexical items: واژه های مستقل

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brute: قلدر. حیوان صفت. آدم خشن و سرکش. ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guilt someone into doing something: احساس گناه دادن به کسی برای انجام د ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

killin it: دارم میترکونم.

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dry humping: رابطه ی جنسی از روی لباس که دخول و ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dry love: رابطه ی جنسی از روی لباس که دخول و ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bless this mess: خودت پشت و پناه این آشفته بازار باش ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are in the closet: اینو به افراد گِی میگن ( یه چیز نیش ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پسر خدمتی: سرباز قدیمی تر به سرباز تازه وارد/ج ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dirty sprite: درتی سپرایت، که با نام های دیگری هم ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am switzerland: من بی طرفم

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dingass: کودن، آدم مسخره و بی عقل

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hip ass: گامبو، کسی که ران و باسنش هر دو بسی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

milk ass: مخاط سفید رنگ که مدتی بعد از رابطه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ass water: عرق چاکِ باسن.

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

milky ass: نوعی رابطه جنسی سه نفره که در آن یک ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bttm: باسن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ass limp: وقتی یه فرد اینقدر چاقه که وزن باسن ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

freaky ass: کسی که همزمان مثل مستا، گی ها، دلقک ...

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metal: تفنگ ( محاوره ای )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

expendy: گرون

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

no sweat: کاری نکردم خواهش میکنم کاری نداشت م ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

strenuously object to something: 1. با مقدار زیادی تلاش به قضیه ای ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cylinders: 1. سیلندر قسمتی از موتور خودرو است ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a team of experts: 1. تیمی مجرب 2. یک تیم از کارشناسان ...

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

flat emotion: احساس خنثی. به حالتی از احساسات میگ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in spite of myself: علیرغم میل باطنیم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im in low spirits: حالم خوش نیست

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she is an ass: اون یه عوضیه. ( مونث )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he is an ass: اون یه عوضیه. ( مذکر )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im in doldrums: حالم خوش نیست

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pipe: تفنگ ( محاوره ای )

٤ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fear of peacing out: ترس از اینکه بدون حضور شما آشنایانت ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sitting out of doors: در فضای باز نشستن. همینکه در فضای ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

plethysmography: plethysm در اینجا یعنی تغییر حجم. ر ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kind my ass: آره ارواح عمه اش خیلی مهربونه

٤ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sonata: سوناتا در موسیقی به معنای قطعه ای ا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a matter of opinion: اگر در مورد موضوعی بگویید a matter ...

٤ ماه پیش

مدال‌های محمدجواد بیرانوند