محمدجواد بیرانوند - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fucking bullshit: مزخرف محض

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

busting your balls: سر به سرت میذاشتم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dicking around with someone: سر به سر کسی گذاشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hump a person: با کسی رابطه ی جنسی برقرار کردن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

making fun of someone: سر به سر کسی گذاشتن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im your dick: سگتم

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مثبت‌گرایی سمی می‌تواند به سلامت ر ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sassy pants: بستگی داره کجا استفاده بشه ولی معنی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

someone snuck to the room: یک نفر یواشکی وارد اتاق شد

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sports complex: مجموعه ورزشی

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you dumbass: خاک تو سرت

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

short shorts: ۱. شورت کوتاهِ مد روز ۲. کوتوله

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guess we have the same idea: به گمونم دل به دل راه داره

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i know this place like the back of my hand: من اینجارو عین کف دستم میشناسم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

endotine: یک پروتز قلاب شکل که دندانه دارد و ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i know this place like the back of my cock: من اینجارو عین کف دستم میشناسم ( بی ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dd end: بن بست

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seat priority: اولویت نشستن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

parking brake light: هشدار ترمز پارک

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

assclown: ابله یا از نظر اجتماعی ناتوان

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

دمی‌سکشوالیتی، مانند بسیاری از جنب ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کرانه ی دور: حاشیه ی رودخانه را کرانه میگویند. ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

weak collocation: همایند ضعیف: همایندهای ضعیف از کلمه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dump: پایان دادن به یک رابطه عاشقانه ( مخ ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to carry coal to newcastle: زیره به کرمان بردن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کرانه ی نزدیک: حاشیه ی رودخانه را کرانه میگویند. ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

someone fired your ass: فلانی اخراجت کرده

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

developing rash: جوش زدن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

american reunion: اتحاد مجدد آمریکا

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high school reunion: جشن تجدید دیدار دبیرستان. ( در ای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jacking something: تقلید کردن از چیزی ( محاوره ای )

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

silicon lottery: قرعه کشی سیلیکِن ( اصطلاحی در دانش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in mint condition: به نویی و تمیزی روز اول

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زاویه ی بی روح: ( اصطلاح نظامی ) مکانیست که در برد ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fabless manufacturing: تولید بدون ساخت: در این روش یک شرکت ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afro drill: افرو دریل یکی از ژانر های موسیقی اس ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

systemic disease: شرایط سلامتی بد که بر یک یا چند سیس ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i do time in jail: وقت زیادی در زندان دارم

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cry about it asswipe: همون جمله ی معروف آیسان اسلامی هستش ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شبه جزیره: به مکان هایی که از یکطرف به خشکی و ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حاشیه: به حد خروجی عوارض زمین حاشیه می گوی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come clean: ۱. صادق باش ۲. راستشو بگو

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burner: تلفن همراه دم دستی و ارزان ( در لحج ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relational memory: حافظه ای که عناصر تشکیل دهنده یک تج ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کانتر فروش: به فردی اطلاق می شود که مسئول استفا ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im so beat: من خیلی خسته ام

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what with you: چته؟ ( بیشتر برای عصبانیت بکار میره ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

going for colorful: تلاش برای جالب بودن

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

please dont tell on me: لطفا منو لو نده

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live down under: من در استرالیا زندگی میکنم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live in kiwiland: من در نیوزیلند زندگی میکنم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live in the booth: من در ایتالیا زندگی میکنم ترجمه ی ک ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live in nihon: من در ژاپن زندگی میکنم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live in the city of gold: من در دبی زندگی میکنم

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

launch today: امروز ناهار در خدمت باشیم؟

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live in the states: من در آمریکا زندگی میکنم

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strong collocation: همایند قوی: یک همایند قوی همایندی ا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broad smile: 1. لبخند گشاده 2. لبخند دندان نما ( ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

laudanum: یک تنتور ( ماده ای با اثر جزئی ) از ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grip: تفنگ ( محاوره ای )

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cellar door: در زیرزمین یا در سرداب

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuckass: - لعنتی - یک فرد مزاحم، حیله گر و ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck ass: - لعنتی - یک فرد مزاحم، حیله گر و ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suck a fuck: - ترکیبی از مکیدن آلت و جماع معادل ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pta meeting: کوتاه شده ی parent - teacher associ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

parent teacher association meeting: جلسه انجمن اولیا و مربیان مجموعه جل ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

goat: بهترین

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that cops on our cheeks: اون پلیسا خیلی بهمون نزدیک شدن

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

somebody is so grumpy today: فلانی از روی دنده چپ بلند شده یا فل ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sloppy footwork: حرکت نامنظم پا ( در ورزش شمشیرزنی، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

american blend cigarettes: به سیگاری گفته می شود که در آنها از ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cattrovert: گربه گرا کسی که ترجیح میدهد به جای ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

purple drank: ( معنی Purple drank در slang، دنیای ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cheugy: چیزی که از مد افتاده است یا کسی که ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dive into: زدن به دل یک قضیه با اشتیاق کاری را ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

someone snuck to the room: یک نفر یواشکی وارد اتاق شد

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

engine warning: در موتور خودرو اشکال وجود دارد.

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shortarse: کوتوله

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ill eat my hat if: اسممو عوض میکنم اگه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nasal voice: صدای تو دماغی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

everyone calls me: . . . everyone calls me جایگزین محا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my word is bond: 1. حرفم حرفه 2. هر چی که قولشو بدم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

confusional arousal: زمانی که فردی گیج و سرگردان از خواب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stop tripping: اسکل بازی درنیار چیزای چرتو پرت نگو

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you are the apple of my eye: جمله ایست برای قربان صدقه رفتن: 1. ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

liquid metal: فلز مایه انتقال دهنده ی گرمایی است ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

burner phone: تلفن همراه بسیار ارزان قیمت با سیم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

DIP: زود یا یهویی جایی رو ترک کردن. I’m ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dump: پایان دادن به یک رابطه عاشقانه ( مخ ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spotting out: لکه بینی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sassy pants: بستگی داره کجا استفاده بشه ولی معنی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assclown: ابله یا از نظر اجتماعی ناتوان

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parking brake light: هشدار ترمز پارک

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to carry coal to newcastle: زیره به کرمان بردن

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

amped: خیلی هیجان زده I’m so amped for ton ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dont talk nunsens: کمتر شر و ور بگو

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

laudanum: یک تنتور ( ماده ای با اثر جزئی ) از ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pick me: کسی که سعی داره برای متفاوت جلوه پی ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

priceless: بیش از حد قیمتی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

in your face: تا چشت دراد

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you know the drill: خودت میدونی که باید چیکار کنی!

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

zesty: ۱. غذای ادویه دارِ خوش طعم ۲. بحال ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shawty: ۱. کوتوله ۲. دختر جیگر ( برای دخترا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

connected speech: گفتار پیوسته: وقتی کلمات میرن تو هم ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cliff hanger: تو کف گذاشتن مخاطب در آخر فیلم، سری ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lychee: سرخالو: میوه ای چینی دارای پوسته نا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

time is honey: وقت طلاست ( انگلیسی زبانا میگن عسله ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

yay: نام دیگر ماده اعتیادآورِ کوکائین

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

put on weight: چاق تر شدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

de caff: قهوه بدون کافئین

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kamasutra: کاماسوترا ( کتاب راهنمای جماع هندوه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whats your birth order: بچه ی چندم خونواده ای؟

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lean: ( معنی Lean در دنیای رپ و فرهنگ هیپ ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

endodontics: تخصص دندانپزشکی که با "داخل دندان" ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زاویه ی بی روح: ( اصطلاح نظامی ) مکانیست که در برد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broad smile: 1. لبخند گشاده 2. لبخند دندان نما ( ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کرانه ی نزدیک: حاشیه ی رودخانه را کرانه میگویند. ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کرانه ی دور: حاشیه ی رودخانه را کرانه میگویند. ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fabless manufacturing: تولید بدون ساخت: در این روش یک شرکت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

silicon lottery: قرعه کشی سیلیکِن ( اصطلاحی در دانش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to carry coal to newcastle: زیره به کرمان بردن

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کنج: قسمت داخلی محل برخورد دو سطح عمود ب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dont flatter yourself: خودتو لوس نکن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coltosol: یک ماده پرکننده موقت و بدون یوجینول ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dipping: یک روش خوردن غذا که در آن فینگر فود ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spotting out: لکه بینی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the game is in front: بازی در جریانه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shortarse: کوتوله

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

silly goose: بچه بازی کارای بچگانه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bust ass: تلاش زیاد برای کاری

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strong collocation: همایند قوی: یک همایند قوی همایندی ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weak collocation: همایند ضعیف: همایندهای ضعیف از کلمه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in broad agreement: به طور کلی موافق بودن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

broad agreement: به طور کلی موافق

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gin tonic: ترکیبی از مشروب جین و آب تونیک را ج ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

extra: به کسی گفته میشود که شلوغ کار، ادای ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سوک: قسمت خارجی محل برخورد دو سطح عمود ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sassy pants: بستگی داره کجا استفاده بشه ولی معنی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheugy: چیزی که از مد افتاده است یا کسی که ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goat: بهترین

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

priceless: بیش از حد قیمتی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick me: کسی که سعی داره برای متفاوت جلوه پی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in your face: تا چشت دراد

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shawty: ۱. کوتوله ۲. دختر جیگر ( برای دخترا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you are the apple of my eye: جمله ایست برای قربان صدقه رفتن: 1. ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dont talk nunsens: کمتر شر و ور بگو

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amped: خیلی هیجان زده I’m so amped for ton ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burner phone: تلفن همراه بسیار ارزان قیمت با سیم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

liquid metal: فلز مایه انتقال دهنده ی گرمایی است ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stop tripping: اسکل بازی درنیار چیزای چرتو پرت نگو

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my pleasure: باعث افتخاره ( که تونستم کمک کنم ) ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sleep on it: فکر کن و تصمیم عجولانه نگیر

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you gotta be kidding me: نه بابا

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clean: Clean ( در صنعت موسیقی ) : وقتی "Cl ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come in handy: به دردت میخوره به کارت میاد

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

glazing: تعریف الکی از کسی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assclown: ابله یا از نظر اجتماعی ناتوان

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

مدال‌های محمدجواد بیرانوند