محمدجواد بیرانوند - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

connected speech: گفتار پیوسته: وقتی کلمات میرن تو هم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grip: تفنگ ( محاوره ای )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

DIP: زود یا یهویی جایی رو ترک کردن. I’m ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my word is bond: 1. حرفم حرفه 2. هر چی که قولشو بدم ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tez ol: مترادف Be quick: سریع باش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no diddy: ۱. No diddy مترادف Not comparable ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

eugenol: یوجینول: غلظت کم این ماده اثرات ضد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on your feet: بایست بلند شو

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cliff hanger: تو کف گذاشتن مخاطب در آخر فیلم، سری ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yay: نام دیگر ماده اعتیادآورِ کوکائین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lean: ( معنی Lean در دنیای رپ و فرهنگ هیپ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put on weight: چاق تر شدن

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

someone filled you with admiration: کسی با کارهایش باعث شود شما سرشار ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

denture stomatitis: یک اختلال رایج که بر روی استفاده کن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pareto principle: اصل پِریدو: ۸۰ ٪ از نتایجی که در زن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep down you love it: ته دلت دوسش داری

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you can be the one: تو میتونی تک باشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cold press paper: کاغذ پرس سرد: نوعی کاغذ که با فشار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whats your birth order: بچه ی چندم خونواده ای؟

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rugby scrum: شروع مجدد بازی راگبی پس از توقفی اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mind the gap: مراقب فاصله باشید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suss something out: فهمیدن یا کشف چیزی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i have a quick question: یه سوال کوچیک دارم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

woot woot: خیلی هیجان زده یا خوشحال . برای نش ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

asymmetrical top: یک ( تاپ ) لباس زنانه که به طور هدف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

rocker foo: یک چولو که موسیقی راک گوش میدهد. . ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

someone barged to the room: یک نفر به اتاق رفت

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tuning the strings: کوک کردن ساز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emacs: یک نرم افزار ویرایش متن که توسط جام ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

erl: ERL یک سرواژه است: Electronic Resea ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whataboutism: تکنیک یا تمرینِ پاسخ دادن به یک اته ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

calotropis procera: نام علمی یک گیاه است که در فارسی به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good to see you all: درود رفقا یا از دیدن همه اتون خوشحا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whats shakin: چه خبر؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how do you fare: چطوری؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hows it rolling: چه خبر؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whats up with the flow: چه خبر؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whats with the face: چه خبر؟ یا اوضاع احوالت؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hows everything coming together: چه خبر؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what the latest buzz in your world: چه خبر؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is there anything concerning you: چه خبر؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hi folks: سلام ملت یا سلام رفقا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what are you heading: چه خبر؟ چطوری؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what’s up everyone: چه خبر رفقا؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how are things coming along: اوضاع چطوره؟ چه خبر؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hey team: سلام رفقا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what was the highlight of your day so far: چه خبر؟ امروز چیکارا کردی؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

welcome colleagues: درود شرکا یا خوش آمدید همکاران یا خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i greet each one of you: درود بر تک تک شما یا عرض سلام خدمت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what have you been doing since we last talk: چه خبر؟ یا از آخرین باری که صحبت کر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

howdy gang: سلام رفقا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hows everything little thing in your life: اوضاعت چطوره؟ یا چه خبر؟ یا زندگی ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cloudy eyes: چشم های غمگین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gutta percha points: این ماده برای پرکردن کانال آماده شد ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dipped lamp: چراغ نور پایین جلو اتومبیل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

haymaker: یکی از قدرتی ترین طرق مشت زدن به حر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hecate: الهه ی یونانی که مردم باور داشتند ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

an amphibious vehicle: هواپیمایی که طراحی شده تا فرودآمدن ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how dost thou: چطوری؟

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bunche: یک مقامِ مسئولِ درگیر در مذاکرات بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

council house: خانه ی سازمانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

locs: گیسوی بافته به صورت کلاف های باریک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kamasutra: کاماسوترا ( کتاب راهنمای جماع هندوه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dont flatter yourself: خودتو لوس نکن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

de caff: قهوه بدون کافئین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dipping: یک روش خوردن غذا که در آن فینگر فود ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on your feet: بایست بلند شو

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dear all: سلام به همگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hi all: سلام به همه یا درود بر همگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

goo goo: سلام ( به زبان نوباوه )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bah bah: گرسنمه ( به زبان نوباوه )

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hey y'all: سلام به همگی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کنج: قسمت داخلی محل برخورد دو سطح عمود ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alibi: ادعا یا مدرکی مبنی بر اینکه فرد در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

can: تفنگ ( محاوره ای )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flow: فلو ( در موسیقی ) : فلوی یک رپر؛ تو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i beg your pardon: چی فرمودید؟

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

you gotta be kidding me: نه بابا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come in handy: به دردت میخوره به کارت میاد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endodontics: تخصص دندانپزشکی که با "داخل دندان" ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glazing: تعریف الکی از کسی

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

photo laboratory: 1. چاپخانه: یک مرکز فنی که برای مشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hard attitude: نگرشِ سفت و سخت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to be soft on someone: علاقه داشتن به کسی ، داشتن گرایش عا ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

photo lab: 1. چاپخانه: یک مرکز فنی که برای مشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

5051: یه کد بین روانپزشکا که وقتی میگنش ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

value system: اولویت بندی ذهنی شخص را Value syste ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

salty: Salty ( میتواندقیدی در زبان عامیانه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grr: برای ابراز خشم یا عصبانیت استفاده م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drugged up: تحت تاثیر مواد مخدر

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hard boiled: ژانری از ادبیات جنایی که در اروپا ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bobby: افسر جز پلیس بریتانیا ( محاورهای )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my pleasure: باعث افتخاره ( که تونستم کمک کنم ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basic: به کسی که علایقش اصالت ندارد و صرفا ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

you are so whiny: تو خیلی ناله میکنی یا چقدر نق میزنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

carpool: به نوبت سوار ماشین های یکدیگر شدن ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kamasutra: کاماسوترا ( کتاب راهنمای جماع هندوه ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tired of something: سر رفتن حوصله از چیزی خسته شدن از چ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lean bulk: Lean bulk ( اصطلاح بدنسازی ) حجم ت ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

de caff: قهوه بدون کافئین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nasal voice: صدای تو دماغی

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cotton wool: پشم پنبه شامل الیاف ابریشمی مانند م ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ill eat my hat if: اسممو عوض میکنم اگه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whats your birth order: بچه ی چندم خونواده ای؟

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dinosaur: ( اگر کسی را دایناسور صدا کنید ) : ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cut it off: قطعش کن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

petty case: پرونده های خلاف جزئی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it wont last long: زیاد طول نمیکشه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intresting person: فرد جالب آدم خوش زبون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pain complaints: اطاعت ناشی از درد

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im gonna get married: قصد دارم ازدواج کنم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im turning 30: دارم 30 ساله میشم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ive got headache: من سردرد گرفتم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

somebody had to do it: یکی باید بالاخره اینکارو میکرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont multitask: چندتا کارو باهم انجام نده

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broke ass car: ماشین داغون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broke ass computer: کامپیوتر داغون

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

potato computer: کامپیوتر قدیمی یا کامپیوتر داغون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bow wow: فریاد زدن؛ سر و صدا پارس کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is your favorite dish: غذای مورد علاقه ات چیه؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who prepares your meals: کی برات غذا درست میکنه؟

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

nail biting finish: 1. پایان هیجان انگیز 2. پایان استرس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heartily: از صمیم قلب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cholo: چولو اصطلاح است، به مردی اسپانیایی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i cant bear the smell: نمیتونم بو رو تحمل کنم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i cant stand the smell: نمیتونم بو رو تحمل کنم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i barely know him: به سختی میشناسمش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i barely know her: به سختی میشناسمش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you talking dirty: داری بی ادبی میکنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back to fuck up: برو پی کارت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring your ass on: تن لشتو تکون بده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you choose: تو انتخاب کن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

silly as hell: بسیار مسخره بسیار احمقانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he is sneaky as hell: اون خیلی آب زیر کاهه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she is sneaky as hell: اون خیلی آب زیر کاهه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

russian manicure: مانیکور روسی: یک نوع مانیکور خشک، ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

colombian manicure: مانیکور کلمبیایی: یک نوع شکنجه که ت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extra: به کسی گفته میشود که شلوغ کار، ادای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

soft rock: سبکی از موسیقی راک که به خاطر گوش ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all that glitters isnt gold: هر گردی گردو نیست یا هر چه می درخشد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what the fuck you said: چه زری زدی؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

today is not the day: امروز روز مناسبش نیست یا اگه امروز ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cygnus: 1. یکی از اولین شرکت های کامپیوتر ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dreads: گیسوی بافته به صورت کلاف های باریک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clearance: حراجِ آخر

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

womp womp: گریه کن ( واسه یه موضوعی که گوینده ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plethysmography: plethysm در اینجا یعنی تغییر حجم. ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

acephobia: Acephobia ( هراس از جنسیت خنثی ) ی ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corpus linguistics: شاخه‏ ای از زبان شناسی که در آن با ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

does it suit me: بهم میاد؟ یا برام مناسبه؟

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

its suits you: بهت میاد یا برات منتسبه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it doesnt suit you: بهت نمیاد یا مناسب تو نیست

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dirty bulk: حجم کثیف ( مربوط به بدنسازی )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drip: Drip ( صفت ) : لباس یا ظاهر شیک و س ...

١ سال پیش

مدال‌های محمدجواد بیرانوند