محمدجواد بیرانوند - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

military intelligence: یک رشته ی نظامی که از روش های جمع آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flat emotion: احساس خنثی. به حالتی از احساسات میگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flat emotion: احساس خنثی. به حالتی از احساسات میگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cotton wool: پشم پنبه شامل الیاف ابریشمی مانند م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aversion: احساس بیزاری شدید یا عدم تمایل به ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

replica: 1. مدل 2. ماکت: ماکتِ چیزی مانند مج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't relish the thought: 1. در مخیلاتم نمیگنجد 3. دوست ندارم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

don't relish the thought: 1. در مخیلاتم نمیگنجد 3. دوست ندارم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

someone filled you with admiration: کسی با کارهایش باعث شود شما سرشار ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cross section: یک نما یا نقاشی که نشان می دهد داخل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

muppet: . به عروسک های فک زن، در انگلیسی ما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

algorithm: رَوَندنما

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

an amphibious vehicle: هواپیمایی که طراحی شده تا فرودآمدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

an amphibious vehicle: هواپیمایی که طراحی شده تا فرودآمدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

punk rock: سبک موسیقی پانک راک یا به اختصار پا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ambivalence: دوسوگرایی: داشــتن همزمــان احــسا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gutta percha points: این ماده برای پرکردن کانال آماده شد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coltosol: یک ماده پرکننده موقت و بدون یوجینول ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eugenol: یوجینول: غلظت کم این ماده اثرات ضد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pulpitis: التهاب مغز دندان: وقتی باکتری ها از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

denture stomatitis: یک اختلال رایج که بر روی استفاده کن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go mingle: چرخیدن و صحبت با افراد دیگر در یک ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go mingle: چرخیدن و صحبت با افراد دیگر در یک ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zealot: خشک اندیش: به فردی که در تعقیب آرما ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

egocentric: خودمحوری: فکر کردن فقط به خود ، بدو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sapiosexuality: Sapisexuality به این معناست که فرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sapiosexuality: Sapisexuality به این معناست که فرد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acephobia: Acephobia ( هراس از جنسیت خنثی ) ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plethysmography: plethysm در اینجا یعنی تغییر حجم. ر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

penile pulse volume recording: آزمایشیست که برای بررسی علل اختلال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

penile pulse volume recording: آزمایشیست که برای بررسی علل اختلال ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sitting out of doors: در فضای باز نشستن. همینکه در فضای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sitting out of doors: در فضای باز نشستن. همینکه در فضای ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sonata: سوناتا در موسیقی به معنای قطعه ای ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bechstein: مارک معروفی از پیانو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bechstein: مارک معروفی از پیانو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peacekeeping forces: نیرو های صلح طلب/حافظ صلح: نیرو های ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hidradenitis suppurativa: هیداردنیت چرکی یک بیماری پوستی است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fort knox: یک پست ارتشی ایالات متحده آمریکا در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fort knox: یک پست ارتشی ایالات متحده آمریکا در ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

binge eating: اختلال روانشناسی بینج ایتینگ یا پرخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enthusiastic: تمجید آمیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

home making magazine: مجله راهنمای خانه داری: این سری مجل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

home making magazine: مجله راهنمای خانه داری: این سری مجل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whataboutism: تکنیک یا تمرینِ پاسخ دادن به یک اته ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

someone thinks the world of you: فلانی بهت افتخار میکنه ( اندازه یه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

someone thinks the world of you: فلانی بهت افتخار میکنه ( اندازه یه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heartily: از صمیم قلب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

warp gate: دستگاه های انتقال از راه دور که پور ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

warp gate: دستگاه های انتقال از راه دور که پور ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lamb chop: 1. اصطلاحی در زبان عامیانه که برای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we are going to go all in: 1. همه ی زورمونو میزنیم. 2. تلاش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

we are going to go all in: 1. همه ی زورمونو میزنیم. 2. تلاش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

disapproving look: نگاه مخالفت آمیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disapproving look: نگاه مخالفت آمیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

audio intercom: 1. دستگاه مخابره شنیداری 2. آوابَر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

audio intercom: 1. دستگاه مخابره شنیداری 2. آوابَر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

video intercom system: 1. دستگاه مخابره دیداری - شنیداری 2 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

video intercom system: 1. دستگاه مخابره دیداری - شنیداری 2 ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aiphone brand: نام برندی ژاپنی که فعالیتش را از 19 ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aiphone brand: نام برندی ژاپنی که فعالیتش را از 19 ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

constant criticism: انتقاد مدام انتقاد پیوسته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

constant criticism: انتقاد مدام انتقاد پیوسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poets day: اغلب کارمند های اروپایی به جمعه ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poets day: اغلب کارمند های اروپایی به جمعه ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

value system: اولویت بندی ذهنی شخص را Value syste ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pareto principle: اصل پِریدو: ۸۰ ٪ از نتایجی که در زن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give your blessing to something: با چیزی موافقت کنید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give your blessing to something: با چیزی موافقت کنید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

u boat base: پایگاه هایی که زیردریایی های نازی د ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

u boat base: پایگاه هایی که زیردریایی های نازی د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i want to eat your pancreas: معادل فارسی: میخوام جگرتو بخورم ( ج ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i want to eat your pancreas: معادل فارسی: میخوام جگرتو بخورم ( ج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

old bon: جشنی بودایی - شرقی در یادبود نیاکان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

old bon: جشنی بودایی - شرقی در یادبود نیاکان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obon: جشنی بودایی - شرقی در یادبود نیاکان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obon: جشنی بودایی - شرقی در یادبود نیاکان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

photo lab: 1. چاپخانه: یک مرکز فنی که برای مشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

photo lab: 1. چاپخانه: یک مرکز فنی که برای مشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

photo laboratory: 1. چاپخانه: یک مرکز فنی که برای مشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

photo laboratory: 1. چاپخانه: یک مرکز فنی که برای مشت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard attitude: نگرشِ سفت و سخت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hard attitude: نگرشِ سفت و سخت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be soft on someone: علاقه داشتن به کسی ، داشتن گرایش عا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to be soft on someone: علاقه داشتن به کسی ، داشتن گرایش عا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

touch: ( در موسیقی ) سبک فشار دادن، ضربه ز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cylinders: 1. سیلندر قسمتی از موتور خودرو است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cylinders: 1. سیلندر قسمتی از موتور خودرو است ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bunche: یک مقامِ مسئولِ درگیر در مذاکرات بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bunche: یک مقامِ مسئولِ درگیر در مذاکرات بی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shit test: یه دستیِ زنانه: سوال های بسیار چالش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soft rock: سبکی از موسیقی راک که به خاطر گوش ن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

remarkable: شایسته توجه؛ قابل توجه، برجسته، موث ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

american council on education: نهاد پژوهشی - آموزشی آمریکا: با مطا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

american council on education: نهاد پژوهشی - آموزشی آمریکا: با مطا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thick walled: 1. چیزی که ضخیم است و بین دو طرف مق ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ignition tube: لوله آزمایشی که ممکن است روی شعله آ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ignition tube: لوله آزمایشی که ممکن است روی شعله آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bullish market: بازار صعودی توضیح: بازار صعودی را ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bullish market: بازار صعودی توضیح: بازار صعودی را ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bearish market: بازار نزولی توضیح: بازار نزولی به ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bearish market: بازار نزولی توضیح: بازار نزولی به ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

signalized: در جایگاه فعل این کلمه به معنی: "بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

signalized: در جایگاه فعل این کلمه به معنی: "بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

council: نهاد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grammar nazi: کسی که خیلی به غلط بودن دستور زبان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grammar nazi: کسی که خیلی به غلط بودن دستور زبان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pronunciation nazi: به کسی میگویند که خیلی به طرز تلفظ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pronunciation nazi: به کسی میگویند که خیلی به طرز تلفظ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thoroughly disapprove of something: 1. کاملا با چیزی مخالف بودن 2. با ه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thoroughly disapprove of something: 1. کاملا با چیزی مخالف بودن 2. با ه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wholesale condemnation: محکومیت گسترده ( وقتی تقریبا همه یک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wholesale condemnation: محکومیت گسترده ( وقتی تقریبا همه یک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

محکومیت گسترده: وقتی تقریبا همه یک موضوع را محکوم م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

محکومیت گسترده: وقتی تقریبا همه یک موضوع را محکوم م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

universal condemnation: 1. محکومیت همگانی 2. محکومیت جهانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

universal condemnation: 1. محکومیت همگانی 2. محکومیت جهانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i object to: من اعتراض دارم ( حقوقی در دادگاه و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i object to: من اعتراض دارم ( حقوقی در دادگاه و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strongly object to: به شدت به چیزی اعتراض داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strongly object to: به شدت به چیزی اعتراض داشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strenuously exercise: تمرین شدید و پرفشار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strenuously exercise: تمرین شدید و پرفشار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strenuously object to something: 1. با مقدار زیادی تلاش به قضیه ای ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strenuously object to something: 1. با مقدار زیادی تلاش به قضیه ای ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cloudy eyes: چشم های غمگین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cloudy eyes: چشم های غمگین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sensible shoes: کفش هایی که به جای داشتن ظرافت و جذ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sensible shoes: کفش هایی که به جای داشتن ظرافت و جذ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sensible dress: لباس معقول: لباسی که به جای داشتن ظ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sensible dress: لباس معقول: لباسی که به جای داشتن ظ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heket: الهه ای مصری با سر قورباغه که تجسم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heket: الهه ای مصری با سر قورباغه که تجسم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hecate: الهه ی یونانی که مردم باور داشتند ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hecate: الهه ی یونانی که مردم باور داشتند ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الحربا: آفتاب پرست: مارمولک های درشت اندام، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unprotected: 1. آسیب پذیر 2. آس و پاس 3. ضعیف 4. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tribal scarification: خراش دادن قبیله ای، که اغلب در فرهن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tribal scarification: خراش دادن قبیله ای، که اغلب در فرهن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

haymaker: یکی از قدرتی ترین طرق مشت زدن به حر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

haymaker: یکی از قدرتی ترین طرق مشت زدن به حر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blind man bluff: بازی کودکانه که در آن چشم یک نفر را ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blind man bluff: بازی کودکانه که در آن چشم یک نفر را ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

herbarium: هِرباریوم مجموعه ای از نمونه های گی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cloven hooves: سم های شکاف دار: سم یا پای شکاف دار ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cloven hooves: سم های شکاف دار: سم یا پای شکاف دار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i still taste it: هنوز مزه اش زیر زبونم مونده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i still taste it: هنوز مزه اش زیر زبونم مونده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

singing the praise of someone: خوب کسی رو گفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

singing the praise of someone: خوب کسی رو گفتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

council house: خانه ی سازمانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

council house: خانه ی سازمانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calotropis procera: نام علمی یک گیاه است که در فارسی به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calotropis procera: نام علمی یک گیاه است که در فارسی به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i use to it: من بهش عادت دارم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i use to it: من بهش عادت دارم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

etl: مخفف 3 کلمه Extract ( استخراج ) ، T ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

etl: مخفف 3 کلمه Extract ( استخراج ) ، T ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

delicate subject: موضوع حساس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pastry: یک نوع شیرینی، ماده ی غذایی شیرین ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cracking jokes: لطیفه یا داستان خنده دار تعریف کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dreads: گیسوی بافته به صورت کلاف های باریک ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

locs: گیسوی بافته به صورت کلاف های باریک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

l rizz: 1. کسی که خودسرانه حرف می زند، یا م ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

l rizz: 1. کسی که خودسرانه حرف می زند، یا م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arouse someone's interest: برانگیختن علاقه ی کسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arouse someone's interest: برانگیختن علاقه ی کسی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flatly contradict: 1. مخالفت کردن به صورت کاملا قطعی و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flatly contradict: 1. مخالفت کردن به صورت کاملا قطعی و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a team of experts: 1. تیمی مجرب 2. یک تیم از کارشناسان ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a team of experts: 1. تیمی مجرب 2. یک تیم از کارشناسان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

individual lexical items: واژه های مستقل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

individual lexical items: واژه های مستقل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

play stock market: سرمایه گذاری در بازار بورس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play stock market: سرمایه گذاری در بازار بورس

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make observations: اظهار نظر بر اساس چیزی که فرد دیده، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make observations: اظهار نظر بر اساس چیزی که فرد دیده، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bitterly: 1. ابراز احساس به گونه ای که احساسا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blunt: بلانت سیگاری است که سوراخ و با حشیش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

people from all walks of life: همه ی اقشار جامعه ( منظور از همه ی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

publishing house: انتشارات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emerged: 1. شناخته شد 2. بیرون آمد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

packman: 1. فروشنده ی دوره گرد، فروشنده ای ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fast gas: یک سیلندر شارژر کِرِم یکبار مصرف که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fast gas: یک سیلندر شارژر کِرِم یکبار مصرف که ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jomo: کوتاه شده ی joy of missing out میبا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tech neck: گردن دردی که افراد ممکن است در نتیج ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tech neck: گردن دردی که افراد ممکن است در نتیج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شت تست: یه دستیِ زنانه: سوال های بسیار چالش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شت تست: یه دستیِ زنانه: سوال های بسیار چالش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

شیت تست: تلفظ صحیح این عبارت شِت تست میباشد. ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

capricorn: برج جدی دهمین علامت طالع بینی در زو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sheffield: شهر و کلان شهر مستقلی در شمال انگلس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sheffield: شهر و کلان شهر مستقلی در شمال انگلس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

goblin mode: حالت تمرکز و بهره وری شدید، معمولاً ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

my heart melted: احساس عشق، محبت یا همدردی با کسی یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

melted feelings: احساساساتی که به یکباره نسبت به کسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

melted feelings: احساساساتی که به یکباره نسبت به کسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deplatforming: فرآیند حذف یک فرد یا سازمان از یک پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deplatforming: فرآیند حذف یک فرد یا سازمان از یک پ ...

١ سال پیش

مدال‌های محمدجواد بیرانوند