محمدجواد بیرانوند - جزئیات مدال‌ها

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sensible shoes: کفش هایی که به جای داشتن ظرافت و جذ ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

putting forward a point of view: مطرح کردن یک دیدگاه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i object to: من اعتراض دارم ( حقوقی در دادگاه و ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tribal scarification: خراش دادن قبیله ای، که اغلب در فرهن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ignition tube: لوله آزمایشی که ممکن است روی شعله آ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bullish market: بازار صعودی توضیح: بازار صعودی را ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bearish market: بازار نزولی توضیح: بازار نزولی به ا ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

u boat base: پایگاه هایی که زیردریایی های نازی د ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

l rizz: 1. کسی که خودسرانه حرف می زند، یا م ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

record producer: موسیقیدانی است که علم کافی درباره ی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disapproving look: نگاه مخالفت آمیز

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cylinders: 1. سیلندر قسمتی از موتور خودرو است ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give your blessing to something: با چیزی موافقت کنید

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fast gas: یک سیلندر شارژر کِرِم یکبار مصرف که ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

binge eating: اختلال روانشناسی بینج ایتینگ یا پرخ ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

poets day: اغلب کارمند های اروپایی به جمعه ها ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tech neck: گردن دردی که افراد ممکن است در نتیج ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

don't relish the thought: 1. در مخیلاتم نمیگنجد 3. دوست ندارم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

constant criticism: انتقاد مدام انتقاد پیوسته

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shit eating grin: یک اصطلاح انگلیسی غیررسمی است که بر ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دم غنیمتی: دم غنیمتی یک ویژگی شخصیتی است، افرا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

had a row: بحث و جدل یا دعوا داشتن ( بحث و جدل ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

arouse someone's interest: برانگیختن علاقه ی کسی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hopes are dashed: امید ها از دست رفته است

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

microscope slide: لام میکروسکوپ: قطعه ای شیشه ای یا پ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

play stock market: سرمایه گذاری در بازار بورس

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

resident evil: اقامتگاه شیطان نام یک بازی ویدئویی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

video intercom system: 1. دستگاه مخابره دیداری - شنیداری 2 ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aiphone brand: نام برندی ژاپنی که فعالیتش را از 19 ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

replica: 1. مدل 2. ماکت: ماکتِ چیزی مانند مج ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

individual lexical items: واژه های مستقل

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bow wow: فریاد زدن؛ سر و صدا پارس کردن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

petty case: پرونده های خلاف جزئی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut it off: قطعش کن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tired of something: سر رفتن حوصله از چیزی خسته شدن از چ ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

capricorn: برج جدی دهمین علامت طالع بینی در زو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pastry: یک نوع شیرینی، ماده ی غذایی شیرین ک ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

come over: به کسی سر زدن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خلیج: پیشروی بیش از حد آب دریا در خشکی را ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

praises the heavens: خداروشکر

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

petty case: پرونده های خلاف جزئی

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grr: برای ابراز خشم یا عصبانیت استفاده م ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nothing comes for free: هر چیزی بهایی داره

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cotton wool: پشم پنبه شامل الیاف ابریشمی مانند م ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bitterly: 1. ابراز احساس به گونه ای که احساسا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

algorithm: رَوَندنما

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nice you done: کارت حرف نداشت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i dont buy that: معنی در حالت عادی: من آن را نمیخرم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i went too far: زیاده روی کردم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut somebody down: کسی را خرد کردن

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

الحربا: آفتاب پرست: مارمولک های درشت اندام، ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

copypasta: از این کلمه می توان برای اشاره به ع ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

publishing house: انتشارات

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

PM: 1. کوتاه شده ی post meridiem، به فا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

make observations: اظهار نظر بر اساس چیزی که فرد دیده، ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

offset: 1. جبران کردن 2. خنثی کردن ( چیزی ) ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cygnus: 1. یکی از اولین شرکت های کامپیوتر ک ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

salty: Salty ( میتواندقیدی در زبان عامیانه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drip: Drip ( صفت ) : لباس یا ظاهر شیک و س ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deplatforming: فرآیند حذف یک فرد یا سازمان از یک پ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

trip stacking: کلمه ای ترویج یافته، بین افرادی که ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

military intelligence: یک رشته ی نظامی که از روش های جمع آ ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

council: نهاد

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sigma: یک دسته بندی شخصیتی برای مردان با و ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broad hints: اشاره های گسترده، واضح و شفاف

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

melted feelings: احساساساتی که به یکباره نسبت به کسی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a team of experts: 1. تیمی مجرب 2. یک تیم از کارشناسان ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strongly object to: به شدت به چیزی اعتراض داشتن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

universal condemnation: 1. محکومیت همگانی 2. محکومیت جهانی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٧ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٧ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wholesale condemnation: محکومیت گسترده ( وقتی تقریبا همه یک ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sheffield: شهر و کلان شهر مستقلی در شمال انگلس ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blunt: بلانت سیگاری است که سوراخ و با حشیش ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shit test: یه دستیِ زنانه: سوال های بسیار چالش ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cross section: یک نما یا نقاشی که نشان می دهد داخل ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drunk on someone: از احساسی که به کسی دارید هیجان زده ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

flatly contradict: 1. مخالفت کردن به صورت کاملا قطعی و ...

٨ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spook someone: ترساندن کسی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crazy as cock: واقعا ترسناک

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

poke a bear: عمداً کسی را عصبانی یا آزرده خاطر ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

drop by someone's house: سر زدن به کسی بدون اطلاع قبلی

٨ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ease the tension: 1. تب چیزی را خواباندن 2. تنش زدایی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

grammar nazi: کسی که خیلی به غلط بودن دستور زبان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lamb chop: 1. اصطلاحی در زبان عامیانه که برای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ambivalence: دوسوگرایی: داشــتن همزمــان احــسا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

long running battle: 1. دشمنی دیرینه 2. بحثی که مدت هاست ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

allegation: اظهار یا اظهارتی که مدعی بدون مدرک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

im thursty to death: از تشنگی هلاک شدم

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

emerged: 1. شناخته شد 2. بیرون آمد

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peachmeat: هلو پوست کنده که به صورت خشک شده با ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yogurt male: مردی پیچیده تر و برتر نسبت به مرد ه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scandal broth: این واژه از فرهنگ لغت 1811 زبان عام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cat lap: این واژه از فرهنگ لغت 1811 زبان عام ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

submarine pen: زیر دریایی بزرگ که با هدف ماندن زیر ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

my heart melted: احساس عشق، محبت یا همدردی با کسی یا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

goblin mode: حالت تمرکز و بهره وری شدید، معمولاً ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

heavy hints: اشاره یا راهنمایی که درک آن بسیار س ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hip hop: یک خرده فرهنگ خیابانی که موسیقی رپ ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy fucking peasy: اصلا از این آسونتر نمیشه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do whatever the fuck you want: ۱. هر گهی دلت میخواد بخور

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come over: به کسی سر زدن

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thats genetic: فلان چیز مادرزادیه. مثلا؛ My nose ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

all comes down to this: همه چی به این بستگی داره

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

my mind raced: معادل فارسی این عبارت: ذهنم هزار جا ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

jomo: کوتاه شده ی joy of missing out میبا ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

punk rock: سبک موسیقی پانک راک یا به اختصار پا ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hint: 1. اشاره یا حرفی که غیرمستقیم اما و ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

rambling speech: سخنرانی پر سر و صدا، طولانی و گیج ک ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

people from all walks of life: همه ی اقشار جامعه ( منظور از همه ی ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you scored big time: شانست ترکونده ( خیلی خوش شانسی )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre lucked out: شانست ترکونده ( خیلی خوش شانسی )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you struck gold: شانست ترکونده ( خیلی خوش شانسی )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youre living the dream: شانست ترکونده ( خیلی خوش شانسی )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that means nothing to me: برام اهمیتی نداره

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

putting forward a point of view: مطرح کردن یک دیدگاه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

binge eating: اختلال روانشناسی بینج ایتینگ یا پرخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

intentional communication: 1. ارتباط هدفمند 2. سبکی از برقراری ...

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corny ass: خز داغون ضایع سطحی کلیشه ای دمده

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make some room: جا باز کن ( که بشینم/دراز بکشم ) ی ...

٨ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bring someone to book: مجازات کردن کسی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweet yourself: هر طور راحتی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oh yeay: نه بابا؟ جدی میفرمایید؟

٨ ماه پیش

مدال‌های محمدجواد بیرانوند