پیشنهاد‌های سپهر زندوکیلی (١١٧)

کلکسیون کردن اشیا

دنبال کسی رفتن مثلا: ساعت ۵ میام دنبالت.

ید بتادین

خرتو پرت، وغیره. .

👆که اون فلان چیز با صفت عالی همراه

اسکی در دشت و فضای خارج از شهر

خونه ی عروسکی_خونه ی کوچولو

دستگاه شارژ انواع گوشی ها

سنگ تموم گذاشتن معمولا برای عروسی پارتی جشن تولد بکار میره

سه پایه دوربین

تفریحات خارج شهر

قرارگاه نجات غریق

{ عبور از زیرِ } I'm Passing through the tunnel

کیف هایی که دوتا بند دارن معمولا تو دانشگاه ، دانشجوایی میندازن، اکثرا هم جنسشون چرمه

خونریزی داخلی

کاردک رنگ روغن

راحت، بی دردسر، دلپذیر

یکم زور بزن

بهت افتخار میکنم برات احترام قائلم

سلامِ گرم

گیوه

کفش چوبی

بیمه

نمایشگاه محلی

صندلی هایی ک توی ساحل بر روی آن دراز میکشند

ساز های بادی ( مثل ساکسیفون )

کاغذ رسم/نقاشی

با چیزی ور رفتن

یه اصطلاحه زمانی بکار میره که یه کسی یا چیزی با خودش مشکل همراه داشته باشه، و ما رو هم درگیر خودش کنه

هندی کم

بعدا میبینمت

خال خشت در ورق بازی

Am I under arrest!? آیا من دستگیر ( بازداشت ) شده ام!؟

محافظ ساق پا ک در ورزش های مثل فوتبال بپا میکنند

کپسول اکسیژن

To make someone upset or annoyed

شخص گیتاخ و پررو

کلا در اشتباهی!

تخت خواب وهرچی که به اون مربوط میشه

آژانس

شرمنده بودن از گفتن چیزی

نود درصد مواقع

کلانتری

گاوهای نر

درواقع به دعواهایی که تعداد زیادی آدم کتک کاری میکنن میگن

آدم سخت گیر

در عکاسی به معنی نوردهی ست

مجسمه کوچک

نیم دایره

وقتی بحث فلان چیز میشود. . . .