station house

/ˈsteɪʃn̩haʊs//ˈsteɪʃn̩haʊs/

ایستگاه آتش نشانی، ایستگاه کلانتری، مرکز کلانتری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a police or fire station.

جمله های نمونه

1. It had a station house and station master.
[ترجمه گوگل]ایستگاه خانه و استاد ایستگاه داشت
[ترجمه ترگمان]یک ایستگاه راه آهن و رئیس ایستگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then the whole thing becomes station house gossip.
[ترجمه گوگل]سپس همه چیز تبدیل به شایعات خانه ایستگاه می شود
[ترجمه ترگمان]بعد همه چیز تبدیل به شایعات خونه میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We walked through the station house and stood outside the door for a moment scanning the dark village.
[ترجمه گوگل]از خانه ایستگاه عبور کردیم و برای لحظه ای بیرون در ایستادیم و دهکده تاریک را بررسی کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از ساختمان ایستگاه خارج شدیم و برای جستجو برای جستجو در دهکده تاریک در بیرون در ایستادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The little Victorian station house stood there mellow in the sun, with tubs of flowers adding to the colourful scene.
[ترجمه گوگل]خانه ایستگاه ویکتوریایی کوچکی در آنجا قرار داشت که زیر نور آفتاب قرار داشت، با وان های گل که به صحنه رنگارنگ می افزودند
[ترجمه ترگمان]خانه کوچک ویکتوریا در نور آفتاب ملایم بود و گل هایی از گل ها به صحنه رنگارنگ می افزودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. McCluskey looked at the station house clock on the wall of his office.
[ترجمه گوگل]مک کلاسکی به ساعت ایستگاه خانه روی دیوار دفترش نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]McCluskey ساعت دیواری را به دیوار دفتر خود نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They marched him to the station house, he waited for the dawn.
[ترجمه گوگل]او را به سمت منزلگاه راهپیمایی کردند، منتظر طلوع فجر بود
[ترجمه ترگمان]او را به سوی ایستگاه ایستگاه هدایت کردند و منتظر طلوع خورشید ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They marched him to the station house.
[ترجمه گوگل]او را به سمت خانه ایستگاه راهپیمایی کردند
[ترجمه ترگمان]او را به سوی ایستگاه ایستگاه هدایت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. McCluskey sighed and got ready to leave the station house.
[ترجمه گوگل]مک کلاسکی آهی کشید و آماده شد تا از خانه ایستگاه خارج شود
[ترجمه ترگمان]McCluskey آه کشید و آماده بیرون رفتن از ایستگاه قطار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Horderley, Plowden and Eaton were grander, each with a red brick station house.
[ترجمه گوگل]هوردرلی، پلودن و ایتون بزرگ‌تر بودند و هر کدام یک خانه ایستگاهی با آجر قرمز داشتند
[ترجمه ترگمان]Horderley، Plowden و Eaton، هر یک با یک ساختمان آجری قرمز، بزرگ تر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They found that the track-bed was still in good condition and that the well-preserved station house was inhabited by a local shepherd.
[ترجمه گوگل]آنها دریافتند که بستر مسیر هنوز در شرایط خوبی است و خانه ایستگاهی که به خوبی حفظ شده بود توسط یک چوپان محلی ساکن بود
[ترجمه ترگمان]آن ها دریافتند که رختخواب در شرایط خوبی قرار دارد و یک چوپان محلی محل سکونت وی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A defendant, Ernesto Miranda, was taken into custody and taken to a station house and put into "Interrogation Room No. " after being accused of a combination rape and kidnapping.
[ترجمه گوگل]یک متهم به نام ارنستو میراندا پس از متهم شدن به تجاوز به عنف و آدم ربایی ترکیبی، بازداشت و به یک ایستگاه خانه منتقل شد و به «اتاق بازجویی شماره» منتقل شد
[ترجمه ترگمان]یکی از متهمان، ارنستو Miranda، در بازداشت به سر برد و به یک پاسگاه پلیس برده شد و بعد از متهم شدن به یک تجاوز و آدم ربایی به \"اتاق شماره Interrogation شماره\" تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Stand this sort insults, petulance pulled the waist sword, general station house when temple to commit suicide die.
[ترجمه گوگل]بایستید این نوع توهین، اهانت خواری کشیده کمر شمشیر، خانه ایستگاه عمومی زمانی که معبد به خودکشی می میرند
[ترجمه ترگمان]این نوع توهین را تحمل کنید، petulance شمشیر را از کمر به بیرون کشید، وقتی که معبد برای خودکشی خودکشی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A police officer attaches a handheld biometric device to a smart phone, so it's small enough and light enough to take from the station house into the field.
[ترجمه گوگل]یک افسر پلیس یک دستگاه بیومتریک دستی را به یک تلفن هوشمند متصل می‌کند، بنابراین به اندازه کافی کوچک و سبک است که بتوان آن را از خانه ایستگاه به میدان برد
[ترجمه ترگمان]یک افسر پلیس یک دستگاه بیومتریک دستی را به یک تلفن هوشمند متصل می کند، بنابراین به اندازه کافی کوچک و نور کافی است تا از خانه ایستگاه به زمین برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He also obeyed the system. The bookies in his precinct knew he would never make trouble to get an extra payoff for himself, that he was content with his share of the station house bag.
[ترجمه گوگل]او هم تابع نظام بود مسئولین رزرو در حوزه او می‌دانستند که او هرگز برای دریافت سود اضافی برای خود مشکل ایجاد نمی‌کند، زیرا او به سهم خود از کیف خانه ایستگاه راضی است
[ترجمه ترگمان]او همچنین از سیستم پیروی کرد مامور اداره پلیس می دانست که او هرگز به خود زحمت نخواهد داد که پول بیشتری برای خود کسب کند، و از سهم خود در کیف کلانتری راضی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس