پیشنهادهای منا جهانبخشی (١٥٠)
Evaporative cooler
چالش برانگیز نمونه: Tackling aspects of this theory ترجمه: جنبه های چالش برانگیز این نظریه.
داشتن تجربه در یک حوزه خاص یا به طور کلی در زندگی.
تکامل
قانون اساسی
جمعی سازی
برنامه
بی نقص
دست کسی را رو کردن
مسالمت آمیز
عملی که در آن پلیس شخص را متوقف می کند تا او را مورد بازرسی قرار دهد، و چک کند که آیا سلاح یا موارد ممنوعه به همرا دارد یا خیر.
A Get Out of Jail Free card is an element of the board game Monopoly which has become a popular metaphor for something that will get one out of an ...
( in the US ) a right - wing ideological movement characterized by a rejection of mainstream politics and by the use of online media to disseminate ...
pull up بالا کشیدن
lightwell
نورگیر
the elderly
غیرمنطقی
آرام و قرار نداشتن
پل اتصال هواپیما
متصدی
I was getting really fired up now : خونم به جوش آمده بود.
عصبانی شدن ( بخاطر حرف یا عمل دیگران ) .
ای بابا!
تنزل رتبه
سرسخت
difficult people افراد کله شق
بحرانی
تحریک کننده
نا کارآمد
آدم زودجوش
زورگو
جرائم خشن
به خودی خود
1. صفتی برای شدت دادن به یک مشکل کوچک. 2. فرم دیگر کلمه damned .
حرف رو مزمزه کردن، با ملاحظه صحبت کردن.
پیشروی کردن، جلوتر رفتن
دردسر
تثبیت کردن
تأمل برانگیز
تداعی کردن
این عبارت به معنی انجام کاری می باشدکه شخص شما آن را انجام می دهید و نه شخص دیگر، و با عبارت ( do It myself ) که به معنی انجام کاری به تنهایی می باشد ...
نکته سنج
بالا بردن سن، پیرتر از سن واقعی نشان دادن ( I just dated myself : من خودم را پیرتر نشان دادم ) .
سررشته داشتن
چند جانبه
چند وجهی
نمونه، الگو
منظم
زبان نیش دار ( کسی که با نیش و کنایه صحبت می کند ) .