ترجمه‌های منا جهانبخشی (٢٣)

بازدید
٢١
تاریخ
١ سال پیش
متن
Sleeping is the best cure for waking troubles.
دیدگاه
٠

خواب، بهترین درمان برای مشکلاتی است که در بیداری داریم.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Some people are intimidated by his size, but in fact he's a gentle giant.
دیدگاه
٥

بعضی از مردم بخاطر جثه اش از او می ترسند، اما در واقع او یک غول آرام است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Parents who are too critical can destroy a child's ego.
دیدگاه
١٨

والدینی که بیش از حد سختگیر هستند غرور فرزندشان را خدشه دار می کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The students were regimented into large groups for military training.
دیدگاه
١

دانشجویان برای آموزش نظامی به گروه های بزرگی دسته بندی شدند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
No parent can duck out of his duty to his children.
دیدگاه
٢

هیچ پدر و مادری نمی تواند از زیر بار مسئولیتی که در قبال فرزندانش دارد، سر باز بزند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The girl is wearing a bead necklace.
دیدگاه
١

دختره یه گردنبند مهره ای پوشیده.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Her bead necklaces and bracelets jangled as she walked.
دیدگاه
٢

دستبندها و گردنبندهای مهره ای او موقع راه رفتن جیلینگ جیلینگ می کردند.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
My head still ached dizzily.
دیدگاه
٠

سرم هنوز داشت گیج می رفت.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
If he chooses Mary it's bound to cause problems.
دیدگاه
٠

درصورتیکه او مری را انتخاب کند، حتما این انتخابش دردسرساز خواهد بود.

تاریخ
٤ سال پیش
متن
Goats can bound from rock to rock.
دیدگاه
١

بزها قادرند از یک صخره به صخره ای دیگر بپرند.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
The cheap toy fell apart after two days.
دیدگاه
١٦

اون اسباب بازی ارزون بعد از دو روز تیکه تیکه شد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
At age 16, he now towers over his father.
دیدگاه
٦

او در سن 16 سالگی قدش از پدرش بلند تر است.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
There's a wonderful view from the observation tower.
دیدگاه
١٠

از برج دیدبانی یک منظره ی شگفت انگیز را می توان مشاهده کرد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
A flag was flying over the castle tower.
دیدگاه
٧

یک پرچم بالای برج قلعه به حرکت در آمده بود.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
Don't mess up the living room - we have company coming tonight.
دیدگاه
٣

اتاق نشیمن رو بهم نریزید - امشب مهمون داریم.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
If you cancel now you'll mess up all my arrangements.
دیدگاه
٦

اگه الان منصرف بشید، همه ی برنامه ریزی های من رو به هم می ریزید.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
What are the odds that they will mess up?
دیدگاه
٤

احتمال اینکه خرابکاری کنند چقدر است؟

تاریخ
٥ سال پیش
متن
That will mess up the whole analysis.
دیدگاه
٨

این کار کل تحقیقات ما را نقش بر آب می کند.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
Don't mess up my hair: I've just combed it.
دیدگاه
١٢

موهامو بهم نریز، تازه شونه شون کردم.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
He got another chance and didn't want to mess up again.
دیدگاه
١٣

او یک فرصت دیگر به دست آورد و نمیخواست که این شانسش را هم از دست بدهد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
دیدگاه
١

سعی نکن وقتی که من نیستم ناهار بپزی، چونکه فقط خرابکاری می کنی.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
I refuse to kowtow to anyone.
دیدگاه
١

من جلوی هیچکسی تعظیم نمی کنم.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
Be polite, but don't kowtow to him.
دیدگاه

مؤدب باش، جلوش تعظیم نکن