پیشنهادهای نعیمه (٥٨٨)
پنج شنبه هفته بعد
- دود از کله بلند شدن
- سه شنبه بعد - سه شنبه دیگر
- شنبه بعد - شنبه دیگر - این شنبه نه شنبه بعد
monday week
thursday week
- پنج شنبه بعد - پنج شنبه دیگر - این پنج شنبه نه پنج شنبه بعدی
- سه شنبه بعد - سه شنبه دیگر - این سه شنبه نه سه شنبه دیگر
- چهارشنبه بعد - چهارشنبه دیگر - این چهارشنبه نه چهارشنبه دیگر
- دوشنبه بعد - دوشنبه دیگر - این دوشنبه نه دوشنبه بعدی
آفرین پسر خوب
clock hand
- به حساب آمدن - مهم بودن
- شیپورمانند - شیپوری
- فین کردن
- کدورت ها را برطرف کردن کدورت ها را کنار گذاشتن
- کدورت ها را برطرف کردن - کدورت ها را کنار گذاشتن
( اصطلاحاً ) سوزنت گیر کرده
- مشت زدن طوری که فرد از هوش برود - ( اصطلاحاً ) فک و مک را پایین آوردن
- فکر را درگیر کردن
( اصطلاحاً ) چیز بار فرد نبودن
راه به راه
بدخلقی
حالا شد!
- تو هم که!
تو هم که . . .
as it is for you/like for you - تو که
من یکی که. . .
Call it. . .
این هم از . . .
- بی مقدمه ( بدون فکر و برنامه قبلی ) - یکهو
باشعوری
مثال زنده ای از چیز پرافتخاری بودن
در بعضی بافت های معنایی اصطلاحاً معنی �اوه اوه�یا �آخ آخ� هم می دهد strick! اوه اوه!
- خالی کردن چیزی ( ظرف یا کیف و . . . ) - در رستوران به معنی پخش کردن انعام بین کارمندان مختلف مثل پیشخدمت و بارتِندر ( نوشیار ) و غیره است
مثل هر فرد دیگری
مثل هر آدم دیگری
yellow card
yellow card
red card
لغت line هم در زبان انگلیسی به معنی مصرع یا بیت در شعر است
خوش صحبت
go broody
- باشد برای بعد - فعلاً نه
- کم سواد - نیمه باسواد
i looked blank
hell on wheels
اصطلاحا به معنی �عمراً�
- واویلا
- بماند که . . . - نیاز نیست بگویم که. . .