پیشنهادهای نعیمه (٥٨٨)
- یکهو
- به حساب نمی آید - حساب نشدن - به حساب نیامدن
- مو برداشته
- در کسری از ثانیه
- اجق وجق ( در مورد لباس )
- آدم دیگری شدن
- آدم دیگری ( شدن )
- جدیِ جدی
- بند سرشانه
- بارها و بارها - میلیون ها بار - هزاران دفعه
- در این سال ها
- کنار گذاشتن - دست برداشتن از - رها کردن - ول کردن
- شورای اجرایی
- سوتی دادن
- آشنا کردن
- بتون ساده - بتون معمولی - بتون مسلح نشده
- نیروهای آموزشی
- ریزه - کسی که استخوان بندی ریزی دارد
- لت و پار کردن - زمین زدن
- چشم روشن ( رنگی )
- سخت گرفتن به کسی
- ناتمام
- نصفه نیمه
- ویلا باغ
- ملک - خانه باغ
- ملک - خانه باغ
جلد هم معنی می ده در مورد کتاب
- مد روز
از . . . دست برداشتن
middle - aged
- بیرون بر
- من رو هالو فرض نکن
- step on it
- بجنب - زودباش
- فقط لب تر کن
- هرس نشده
- ساحل رو
- در جهت مخالف - برعکسش - از آن ور
- از ( زمان )
- دیگر دل مشغولی چیزی را نداشتن - دیگر فکر را مشغول چیزی نکردن
- جیب روکار
- پیراهن مردانه نخی با جیب های پاکتی ( جیب روکار )
- کار به جایی کشیدن
- روبه راه تر بودن - وضع بهتری داشتن
- زندگی تباه
- به درد نخور ( به عنوان صفت )
- بی کم و کاست
- بی کم و کاست
- پر رو - بی ادب - بی شعور در رابطه به با رفتار انسان به طور عامیانه معنی پر رو، بی ادب، و بی شعور هم می دهد