پیشنهادهای NiMA (٣٤٨)
مطیع، فرمانبردار، تسلیم، فرمانبر، زیردست، حرف گوش کن، زرخرید، حلقه درگوش، وابسته، منقاد، سربه راه
آزاده
کاری اش نمی شه کرد، این طوریاست
کذایی
مستعجل
سوار کردن
آگهانشی
گارد [دفاعی] داشتن
سره گرایی
سر ناسازگاری داشتن با
[خانواده] درجه دو و سه
صبر پیشه کردن
بزن بهادر، شعبون بی مخ
به پای هم پیر شدن
ماتحت/کون [خود] را پاره کردن، جر خوردن/دادن، خود را پاره کردن
ترغیب کردن، شیر کردن، جَو/دنده دادن، زیر پای کسی نشستن
شاهکار
اطلاق کردن
[نوشیدن] لاجرعه، [نوشتن/خواندن] در یک نشست
اما و اگر، اگر و مگر
پا را فراتر می گذارم و می گویم. . .
همدلانه
اقتدارگریز
تکلیف چیزی را یکسره کردن
گلِ سرسبد بودن
محیط/فضای دلپذیر
به روی چشم، اطاعت
گز کردن
گز کردن
خانه /لانه کردن
سربه زیر
ابتکار عمل
first person account: گزارش دست اول/ به نقل از شاهدان عینی
مثله شده
با سلیقه
سربه سر کسی گذاشتن
سربه سر کسی گذاشتن، کسی را سر کار گذاشتن
اسم آوردن، نام بردن
نامنتظره
پندآموزی
از تک وتا/تکاپو افتادن
فداشده
به چیزی اکتفا نکردن، در چیزی متوقف نشدن، به ورای چیزی پا گذاشتن
عاشق و معشوق
بیدنشان
تفکربرانگیز
گشوده، بازشده
ممزوج، به هم آغشته
باری به هر جهت
تیزبینانه، موشکافانه