پیشنهادهای عطار، محمد علی (١,٤١٩)
Country ( Code ) Personal Regerisration No. 1969 - 4547 کد ملی
دعوت یا إلزام یا نصیحت أکثریّت مردم به صرفجوئی ( صرفه جوئی ) واقتصادی و به حسب نیاز مصرف کردن ( آب، برق، بنزین، گاز، گوشت، طلا، سفر، لباس، کفش، انترن ...
دانشمندان از آینده میان وخبرمیدن وهمیشه موقع تمسخر سطحی اندیشمندان هستند.
"گندش بزنه!" این جمله بین جوانها مدعی باکلاسولاگچری هستندو رواج پیدا کرد وفحش نمیدانند! وافتخار میدانند امریکائی خیابانی رذیل ومنحط حرف میزنن! این نت ...
شرکت Nike معروف به تبلیغات همجنسگرائی وبرهنگی ودعوت به زنا وفاحشه گری و. . . برای جلب حداکثر مشتری وسود؛ بهر نحوی وشکلی وطریقتی ممکنه با رعایت قوانین ...
در فرهنگنامه کوچک پهلوی: کُست: اسم گیاه. kust:[Ar]costus Ar یعنی گیاه شناسی Agriculture وهیچ ارتباط لفظی یا نوشتاری با قِسط یا just ؛ وجود ندارد. د ...
جواب به "لی لی": پوشیدن لباس جهل ونادانی وکور کردن عقل وتدبّر وتأمّل بدترین نوع حجاب است. "جعلنا بینک و بین الذین لا یومنون بالآخره حجابا مستورا" ا ...
وارونگی زمان time reversibility طی الزمان به واژه ها "طی" و"TENET"و"عصر" رجوع کنید. تغییر اتجاه حرکت کوانتوم اتمها به جلو یا عقب کردن "زمان" می انجا ...
کَون ( عربی ) تلفظ "cown" یا"kawn" به معنی عَالَم=world. از فعل کان - یکون - تکوین - کَوِّن . . . کانَ کأن لم یکن مِن کون. کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْ ...
سطحی اندیشی وشعار دادن کورکورانه ومُدگرائی احمقانه . . . بدترین بی سوادی وجهل وحماقتیه! فقط تکرار کن حرف دیگران رو و "فقط انجامش بده!" . . . به تنه ...
أحمدُ أحّدٌ، لاقبله أحّد ولا بعدهُ أحّد، ولا مثله أحّد! فلا صمدٌ . وِلِدَ مُکرّماً ووَلد فاطمة، علیٌ لها کفؤٌ. ذالک أحمدُ أحّد. "قل هو اللهُ أحد ...
به واژه "سِیَّما" رجوع کنید. حسن حسن الخلق، لا سِیَّما مع أولاده.
إمروز ودیروز؛ وقت نداریم ونداشتیم برای سُخنرانی؛ اما به سُخنرانی و سَخَن رانی إدامه میکنیم! سَخَن ( عربی ) :گرم شد، داغ شد.
دانشمندان "أُمیین" دنبال حیات در فضا وکشف پروتین "خود ساخته" تا ثابت کنند "الله" وجود ندارد وهمش از طبیعت امده با برخوردهای تصادفی! وکفر "أمیین" برای ...
"المرأة عقرب حلوة اللبسة": از زنی که زیاد به ظاهرش وصورتش وکلاس زدنش وبدنش وپوستش وهمه اندامش اهمیت میده . . . فرار کن وبپرهیزواعتمادنکن وبترس مانند ...
یکی از سِمات مؤمنین ( سِیماهم فی وجوههم ) : حُبّ علیّ ( علیه السلام ) . ای بمعنی إنجام هر کاری ( أعم از صدقه دادن ودفاع از مظلوم، شجاعت، صداقت، بلاغ ...
سُمُو ( واژه قرانی ) :عُلو "تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتّ ...
سِیَّما: ( در این کلام مورد استفاده میشه ) = و لا سِیَّما = وخاصةً = بالأخَصّ= به خصوص , دقیقًا، عینًا مثال: یتقن العربیة و لا سِیَّما الشعر.
قُصه ( فارسی ) :افسانه، خرافه، دروغ گفتن، . . . قِصّة ( واژه قرآنی ) : خبر یقین قابل تبیان وإثبات، وقائع وحوادث واقعی. ردپا کردن تا به رسیدن به اصل ...
طاغوت میشی وقتیکه بی نیاز میشی. هرنژاد باشید یا در هر سطحی هستی. "کلّا؛ إنّ الانسان لیطغی، ان رآه استغنی" "و أمّا من بخل و أستغنی"
کمک به دیگران، ثابت میکنه: ما کی هستیم، وبه چی أعتقاد داریم.
أحمدُ أحدٌ، لاقبله أحد ولا بعدهُ أحد، ولا مثله أحد! أمّا صمدٌ فلا. "قل هو اللهُ أحد"
اگه اکثریّت مردم دانشمند میشن، پس؛ فکر میکنی کی رئیس جمهور بشه؟!
خیلیها میرن بهشت أمّا اهل بهشت نمیشن؛وجز خواب وخوراک هیچی دیگری نائل نمیشن! "و سارعوا الی مغفرة من ربکم"
دیدن زیبائی وزیبائی دیدن؛ بایدپندار.
زیبائی باید دید، باید فهمید.
ستوه امدن = رسیدن به سطح؛ سرازیر شدن آب از حوض. ( تعبیر مجازی از تکمیل ظرفیت ) . سطوح: جمع سطح. اهواز: احواض: جمع حوض الماء. حوز: جمع کننده. حاز: ...
همه برنامهای کامپیوتری وهوش مصنوعی AI ومیکروکُدینگ m. code وکارتهای گرافیک وchips وPLC وCNCوROBOT وکنترلهای دیجیتالی و. . . . مبتنی بر ( if statement ...
من هم میخوم معروف بشم! این اساس مصائب بشر.
خلیفة الله سیگار نمیکشه که!
انسان ها مخلوقات حیله گر هستند و اسمش گذاشتند "باهوش واحسن المخلوقات"! عجب گستاخیه! "ویمکرون ویمکر الله"
انسان شَرطی وزود شرطی میشه! چون امور را تکراری میبینه، قوانین برای خودش وضع میکند! غافل از اینکه همه چیز به کمتر از یه مو بنده. یه دفعه فلج میشه. ی ...
شُرطِیّ ( عربی ) : مأمور نظامی =Police Man جمله شَرطیّه:if statement " = "اگر، اگه، إذا . . . "
"والعصر":ZIP یا DivX محفظه ضبط فشرده اطلاعات کلّ جهان "صوتی وتصویری وحتی نیّت وافکار" همه مخلوقات از اول خلقت تا روز قیامت. أین المفر؟ "یوم تشهد علی ...
آیا میتواند مجازات مُتناسب با جرم صادرکرد؟! پس؛ اینهمه قوانین پیجیده فقط هدرامکانات ووقت واستعدادهااست. انتقام ومجازات فقط در روز حساب هست وبس. به ...
همه برای "مُفید بودن" فرصتی ندارند!
رعایت أدب؛ زمان ومکان وشرط. . . ندارد وبه قانون هم نیاز نداره.
هردرآمدی، پولی، معنوی، ثواب، ترجمه، گناهی، جرمی، . . . حاصل از استفاده بدون مجوز از صاحب اصلی؛ اثر اعم از کتاب، برنامه کامپیوتری، کُدبرنامه نویسی، مس ...
عَصَرَ ( واژه قرآنی ) =Squeeze, Compress, Zip عصیر=juice به دلالت این آیات: قال احدهما انی ارانی اعصر خمرا. . . ثم یاتی من بعد ذلک عام فیه یغاث ال ...
خطاهای تایبی سایت آبادیس این صفحه: 1 - نمعت افزونتر شود آن را که او شاکر بود. منوچهری. =نعمت 2 - شُکَّر. ( منتهی الارب ) =شَکَر، تشَکَّر . . . شُ ...
ریشه این کلمه=سیما - یسمو - سماء - اسم - . . . به واژه سیما ( عربی ) رجوع کنید انی سمیتها مریم سیماهم فی وجوههم . . .
اى عزیز! ستاره اى روى إین زمین بور أفتاده اى تاأبد بمان شاد ومسرور سارا سِرٌّ سرمدٌ سرور العین تولدت مبارک! حورٌ بمان لؤلؤٌ مکنون . . . سارة، سرور، ...
سَخَّرَ: تسخیر گیتی ( بدون دستمزد ) صرفاً وانحصاراً برای "عباد الله الصالحین"؛ ونه برای همه انسانها یا مؤمنین: "یاأیّها الذین آمَنوا آمِنو!"! لکن برا ...
قصاص انتقام نیست! بلکه برقراری نظم واقامت قسط را هست. انتقام فقط روز قیامت محقق میشه! به واژها : قسط، فقط، قصاص، . . . . رجوع کنید! نَقَمَ، ینتقِم، ...
is a connection joint point between physcal body and its soul. like USB devices ports for Flash Memory or SATA ports for HardDisks . . . it contain ...
چطور = به چه طور شد؟ طور = حالة = وضعیّة = نوع = طرز= نوعیّة=صورة، شکل، جور، شق، طریق، قسم، نحو، نهج، وجه، رسم، طریقة، حالة، حال، کیفیّة، هیئة . . ...
بازی مُشوّق ( برانگیز ) به عُنف وقتل وسرقت وتجاوز. . . مناسب برای گسترش فرهنک أراذل وأوباش هست. به بچه ها تمرین میده چطور وحشیگری وقانون جنگل را رع ...
محروم شدن از نعمت های إلاهی بی إنتهاء، بدترین عذاب هست وجحیم است. وکسیکه خودش از این نعمتها محروم کند؛ در أوج حماقت سرمیبره. وبدتراز ان کسیکه دیگرا ...
کسیکه رفتارش، پندارش، کردارش، گفتارش. . . طرز گفتنش، طرز تفکرش، . . . مانند میمون وخوک وسگ والاغ وپشهو عقرب . . . دیگه نمیشه اسمش گذاشت "آدم" واز ...
اصل کلمه=Hue Man = مرد مُبهم، نامعلوم، نامُشخّص، بدون شناسنامه، مانند مِه = شخص بالظاهر رجلاً، مجهول، غیر معروف، شبیه الرجل، ضُبابی . . . وبه معنیه ...