پیشنهادهای صالح (٧١٢)
مادر ترزا به عنوان یک راهبه کاتولیک بود که زندگی خود را وقف کمک به محروم ترین افراد جامعه، به ویژه در زاغه های کلکته، هند کرد. **در محاوره به عنوان ...
فاصله گرفتن، فاصله را زیاد کردن، سبقت گرفتن.
پیروز شدن، برنده شدن.
ضربه خوردن، کتک خوردن.
با کسی در افتادن.
کلاه سافاری، که بهش کلاه ایمنی گرمسیری یا کلاه آفتابی هم میگن، یه جور کلاهه که برای محافظت از آفتاب توی آب و هوای گرم و استوایی طراحی شده.
شن کش.
کارگاه خبره/باهوش، ابر کارآگاه.
کسی رو به سزای اعمالش رسوندن.
آماده بودن ( برای انجام کاری ) .
خدای من.
بازداشتگاه.
معرفی میکنم خدمت شما، دعوت میکنم به محضر شما؛ مثال : I give you Scrooge McDuck.
فقط خودتی و خودت؛ مثال : Genie, party of one.
پوستت کنده است، کارت تمومه، کارت با کرام الکاتبینه.
بیا ( باید ) یکم خوش بگذرونیم.
دوران خوبی بود، حیف که تموم شد.
غنائم/ثروت گران بها، جایزه ارزشمند.
جرعه جرعه، قلپ قلپ.
بلندشو، پاشو.
قصر، کاخ، عمارت، خونه.
آخ جوون، ایول.
عجب معجزه ای، باورم نمیشه.
مایل هستی؟، مایلی . . . ؟، دوست داری؟
خرابش نکن.
قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.
اون احمق به تاریخ پیوست.
هیزم شکن.
وزیدن، دمیدن، گذشتن.
متولد چه ماهی هستید؟
عاشق بهم ریختنِ همه چی ام! عاشق اینم که همه جا رو به هم بریزم!
سگ های ولگرد کثیف.
آویزون کردن، نصب کردن به دیوار و . . .
میخواست سرت کلاه بذاره، گولت بزنه، سرت شیره بماله، بازیت بده.
عهده داشتن، برگزار کردن، بر عهده . . . است.
خسیس، کوته فکر.
به درد نخوره، مسخره است.
عالی بود، باحال به نظر می اومد.
خاراندن پشت
سر هم کردن، درست کردن، ساختن.
از مد افتاده، از دنیا بی خبر.
اخراج شدن، بیرون کردن.
یکم استراحت کن.
احمق، دست و پا چلفتی.
من به خنسی خوردم، پول کم دارم ( ندارم ) .
والا ما هم موندیم، خودمونم نفهمیدیم.
معادل ضرب المثل : سحرخیز باش تا کامروا شوی.
یه لحظه صبر کن!
مار خوش خط و خال، آدم آب زیر کاه، مارمولک موذی.
یاد گرفتن