پیشنهاد‌های مصطفی رستگار (٥٣)

تمام وکمال

تمام وکمال

پیش چشم داشتن، مهم تلقی کردن و از نظر دور نداشتن

ذاتی سازی، ماهوی سازی

برجسته کردن

چیز، شیء، امر ( امور=objects )

با E بزرگ، به معنای عصر روشنگری است.

ارزش داورانه

کلی گویانه و نسنجیده

تذبذب

همنشانی

مفرد: خصیصه جمع: خصائص

حکایت کننده، حکایت گرانه

مواظب، مراقب، مواظبت داشتن

مبتلا

اصلِ the very notion of relationship اصلِ مفهوم رابطه

پُر کردن فاصله بین دو چیز

توجه را از چیزی دور کردن یا منصرف کردن

با چیزی مشکل داشتن

جلای وطن، ترک دیار

شکل دادن

محیط ها یا فضاهای دانشگاهی

به عنایت، در ظل توجهات، به لطف

بررسی های انتقادی ( critical study )

نفْسِ ایدۀ/ اندیشۀ . . .

نفْسِ

ناوابستگی، نادلبستگی

در مقام عمل

به دلم می نشیند.

جهان گستر، جهان روا

به راستی

سه گانه دریگانه، سه یگانه

خوش وبش کردن

سایۀ ( منفی ) افکندن بر چیزی

سایۀ ( منفی ) انداختن بر چیزی

اهریمن انگاری، اهریمنی سازی

این . . . یا آن . . .

زیر سؤال بردن، مورد تردید قرار دادن، به چالش کشیدن، . . .

کاویدن، کاوش کردن، به کاوش در . . . پرداختن

در کلیت . . .

ارزشمند

کامل مطلق

جزئی نگرانه

بازتأیید، بازدرست پنداری، بازدرست شماری، تأیید مجدد، تصدیق دوباره

مُوسّع

ساحت، حوزه

در مطالعات آکادمیک دین و الهیات: گُزارنده، به جای آورنده، عامل، مناسک گزار، دین ورز، . . .

بستر، با در نظر گرفتن صدر و ذیل، متن، فضا،

بر سبیل مجاز، از باب استعاره،

به زبان استعاره یا تشبیه