پیشنهادهای محمد صالح چگینی (١٩)
جنگ؛ پرخاش
اسم. نام. انواع آن: aprson an animal aplace athing an idea کلمات مرتبت. : verbفعل. adverdقید.
هم معنی ماه پنجم سال رو میده وهم معنی ممکن بودن میده اینا معانی پر کاربردشه
درد. تیر کشیدن. احساس رنج عامیانه: تنبیه مجازات تاوان
کار. کار کردن. موثر و کارساز بود
کوسه محاوره: کلاه بردار متقلب
مختصر. کوتاه. کوچک. کم
هم سلول زندان هم سلول. یاخته. معنی گروه و اکیپ هم میده. یگان نظامی
معنی ناراحتی و دلگیر شدن و دل سیاه کردن هم میده همچنین معنی کردن کار
طرفین. دو طرف مثال look both ways when you cross the street معنیـ: به دو طرف نگاه کن وقتی از عرض خیابان عبور میکنی
از عرض و وسط چیزی عبور کردن از میان از بین
علاوه بر کوچه و خیابانو. . . عامیانه به مردم خیابان گرد و بیخانمان هم میگن
بی قاعده lrregular verbs: افعال بی قاعده
گذشته hear هستش ـــــــــــ� شنیدن
پل دادن گذذشته. payبه معنی پول دادن پرداخت کردن پول
گذشته ride به معنی ماشین راندن. سوار. کاری با اسب عامینه معنی سواری دادن دختر در رابطه. جنسی هم میشه
بقیوشو بخون تاج محله یا مخفف تاج محله