پیشنهاد‌های Mina. CA (٦١)

Because

مشهور شدن Become famed Well - known

به چالش کشیدن

برگرداندن توجه

زیپ لاین همونی که طناب مخصوصی می بندن به کمرشون و روی یک طناب بلند که در ارتفاع بسته شده سر می خوردند

در پشتی

قرار ملاقات گذاشتن

نوعی مرکز تفریحی در جنگل که می تواند شامل کلبه هایی برای استراحت رستوران و. . باشد

چیزی را در انحصار داشتن

کنار آمدن

فرق automatic / automated ( اتوماتیک یا خودکار ) با Computerised ( کامپیوتری یا کامپیوتری شده ) در این هست که وقتی می گوییم سیستمی Computerised هست ی ...

فرق automatic / automated ( اتوماتیک یا خودکار ) با Computerised ( کامپیوتری یا کامپیوتری شده ) در این هست که وقتی می گوییم سیستمی Computerised هست ی ...

هم راستا بودن

عصر تکنولوژی\ فناوری دوره تکنولوژی \ فناوری

فرق automatic / automated ( اتوماتیک یا خودکار ) با Computerised ( کامپیوتری یا کامپیوتری شده ) در این هست که وقتی می گوییم سیستمی Computerised هست ی ...

A wireless network is a computer network that uses wireless data connections between network nodes.

اینترنت

It's a noun کامپیوتری سیستم کامپیوتری

Introduction

طالبی میوه ملون

سَمین به معنی :چاق و غرغرو ثَمین به معنی: گرانبها و با ارزش و گاهی به سنگ نسبت داده می شود ثمین یک اسم مذکر عربی هست که مونث آن معادل ثمینة است

مینا یعنی : نام پرنده نام گل نام لایه رویین دندان آبی ملایم آسمانی - آسمان وسیع و با آرامش

نوعی میدان که نقش یک دایره را روی زمین می کشند یا میدان کوچکی که در مرکز یک مسیر قرار دارد و ماشین ها دور آن می چرخند این میدان محلی هست

یعنی جایی که هیچ نیروی جاذبه ای ندارد و اجسام آزادانه در اطراف حرکت می کنند. مثل: فضا

نوعی کورس در آموزش های نظامی که مربوط به آموزش پرش از روی موانع و عبور از مناطقی با عرض کم و. .

بازی و ورزش سنگ کاغذ قیچی که امروزه به عنوان یک ورزش رسمی شناخته شده است این نام در UK استفاده می شود نام کامل آن : Rock paper scissors و نام دیگر آ ...

نوعی ورزش کلاسیک هست که از ترکیب شطرنج و بوکس ایجاد شده است بازیکنان ( 2نفر ) در یک راند ( دوره ) با هم رقابت بوکس دارند و بعد از 1 دقیقه در راند بعد ...

سرگرمی خوب /باحال

مقابله کردن مهار کردن

بالای یک تور

گل زدن

Go to the sale یعنی زمان حراج یا تخفیف به بازار یا مرکز خرید رفتن

معنی دیگر آن میشه حال و هوا مثلا : I prefer go to a traditional market instead of a shopping center since it has a friendly and convenient atmosphere

یکی از معانی میشه ======= >>از شما استقبال میشه مثلا : you are welcome to buy things to take home with you

بازاری که به جای مغازه مردم در صندوق عقب ماشین هایشان یا جلوی ماشین هایشان کالا های خود را می چینند و به خریدار می فروشند یه چیزی مثل جمعه بازار خود ...

دکه یا کیوسک یا غرفه های کوچک در کنار خیابان یا بازار

Moose and raindeer هر دو گوزن شمالی هستند ولی Moose : اون گوزنی هست که شاخ های بیل مانندی داره. Raindeer: اون گوزنی هست که شاخ های بلندو صاف و منشعب ...

1 مستقیم 2 هدایت و نظارت کردن / رهبری کردن

Go from strength to strength میرن برای بهتر و بهتر شدن ( روز به روز )

دکه

زمین گلف کوچک که مثلا در مراکز خرید در شهربازی میسازند

لازانیا

It's a steak in peppercorns and it's quit a typical French dish

در برخی متون به معنای : راه برگشت مثال ) We can go there on the way back to the station

اضافه شدن. . . EXAMPLE : the addition of school building اضافه شدن ساختمان مدرسه

فضا برای ایجاد و ساخت چیزی ایجاد کردن

کوچک یا محدود شدن

مدر ن کردن به روز کردن

بسیار با تجربه و کار کشته کسی که خیلی در کارش ماهر باشد

وعده غذایی مقرون به صرفه وعده غذایی که نه ارزون هست و نه گران ولی به طور کلی هزینه زیادی ندارد.