owing

/ˈoʊɪŋ//ˈəʊɪŋ/

بدهکار، نپرداخته، تسویه نشده، مانده، 50 pounds is still owing، هنوز 50 پوند مانده است، پرداخت نشده، به خاطر، به دلیل، در نتیجه ی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
عبارات: owing to
• : تعریف: as yet unpaid; due.
مشابه: overdue, payable

جمله های نمونه

1. owing to the snow, the trip was postponed
به خاطر برف مسافرت به تاخیر افتاد.

2. owing to their intransigent attitude, the ceasefire agreement was not signed
به خاطر روش آشتی ناپذیر آنان قرار داد آتش بس امضا نشد.

3. owing
بدهکار،نپرداخته،تسویه نشده،مانده

4. owing to
به واسطه ی،به خاطر،به دلیل

5. 50 pounds is still owing
هنوز 50 پوند مانده است

6. She always natters about many people owing her money.
[ترجمه گوگل]او همیشه در مورد بسیاری از افرادی که به او پول بدهکار هستند ناراحت است
[ترجمه ترگمان]او همیشه در مورد بسیاری از مردم فکر می کرد که به او پول می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I didn't attend the meeting owing to the headache.
[ترجمه گوگل]به دلیل سردرد در جلسه شرکت نکردم
[ترجمه ترگمان]من به خاطر سردرد به این جلسه حضور نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Owing to a lack of funds, the project will not continue next year.
[ترجمه گوگل]به دلیل کمبود بودجه، این پروژه در سال آینده ادامه نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]به خاطر فقدان بودجه، این پروژه سال آینده ادامه نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The cross-country race was discontinued owing to a storm coming on suddenly when the race was in progress,and had to be rerun the next day.
[ترجمه گوگل]مسابقه کراس کانتری به دلیل طوفانی که به طور ناگهانی در جریان بود، متوقف شد و باید روز بعد دوباره اجرا می شد
[ترجمه ترگمان]روز بعد هنگامی که مسابقه در حال پیشرفت بود، نژاد صلیب کشور قطع نمی شد و روز بعد دوباره تکرار می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Owing to the rain, the match was canceled.
[ترجمه گوگل]به دلیل بارندگی این مسابقه لغو شد
[ترجمه ترگمان]به علت باران، مسابقه لغو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Due to/Owing to the heavy traffic, he was late.
[ترجمه گوگل]به دلیل / به دلیل ترافیک سنگین، او دیر آمد
[ترجمه ترگمان]به خاطر ترافیک سنگین، او دیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Owing to staff shortages, there was no restaurant car on the train.
[ترجمه گوگل]به دلیل کمبود کارکنان، هیچ واگن رستورانی در قطار وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]به خاطر کمبود پرسنل، هیچ اتومبیلی در قطار وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He tends to be romantic owing to lack of experience.
[ترجمه گوگل]او به دلیل کمبود تجربه تمایل به رمانتیک دارد
[ترجمه ترگمان]او تمایل دارد که به خاطر فقدان تجربه رمانتیک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Owing to the danger of air raids, all civilians must vacate from the city.
[ترجمه گوگل]به دلیل خطر حملات هوایی، همه غیرنظامیان باید از شهر خارج شوند
[ترجمه ترگمان]به خاطر خطر حملات هوایی، همه شهروندان باید از شهر تخلیه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The project was running late owing to unforeseen circumstances.
[ترجمه گوگل]این پروژه به دلیل شرایط غیرقابل پیش بینی با تاخیر انجام شد
[ترجمه ترگمان]این پروژه به علت شرایط پیش بینی نشده در حال اجرا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Owing to little response, his speech tailed off to a hesitant end.
[ترجمه گوگل]به دلیل پاسخ کم، سخنرانی او به پایانی مردد کشیده شد
[ترجمه ترگمان]به خاطر پاسخ کمی، سخنرانی او به پایان مردد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] لازم التأدیه، بدهکار، قابل پرداخت

انگلیسی به انگلیسی

• unpaid, due; attributable to; because of

پیشنهاد کاربران

بدهی
Because
اگر با to بیاد به معنی"به خاطر" است
به خاطر داشتن
مدیون بودن
بدهماری
دارا بودن
به علت
به دلیلِ
به خاطرِ
مدیونِ کسی بودن
بدهکارِبودن
داری چیزی بودن

بپرس