پاسخهای دکتر امین روشنی (٤٥١)
یعنی یکی از پاهاش آسیب دیده هست!
١٣
پاسخ
اصطلاح "Out of sight, out of mind" یعنی چی ؟ کجا ها به کار میره ؟
از دل برود هرآنکه از دیده برفت!
١
پاسخ
در چه مواقعی از "Cut of gard" استفاده میشه ؟
caught off guard: در مواقع غافلگیر شدن یا سوپرایز شدن
١
پاسخ
the ugly duckling left the barn and went back to the pond
جوجه اردک زشت طویله رو ترک کرد و به برکه برگشت!
٤
پاسخ
Mrs Mingott herself was far too old and fat to go to the opera, but her family used the box.
خیلی پیر بود که...
٢
پاسخ
If anyone should have known better, it was Dr. Epstein
اگه قرار باشه کسی بهتر بدونه، اون فرد دکتر اپستینه!
٢
پاسخ
در معرض، تحت، زیر بار
١
پاسخ
She built small houses out of plastic bottles.
بله درست هست جمله.
٢
پاسخ
Judge: So, Mr. Fredric Winter Bottom, will defend himself, will he?
از خودش در دادگاه دفاع میکنه
٢
پاسخ
Today we’re gonna be talking about a restaurant
امروز میخوایم راجبِ یه رستوران حرف بزنیم!
٢
پاسخ
اگه تکست در مورد رانندگی و ماشین باشه: وگرنه پنچر میکنی!
٢
پاسخ
A: Oh, what have I left for the doctor to check? B: How does he check my heart? A: By checking how it beats, boom, boom, boom.
با بررسی چگونگی ضربان یا تپش !
٣
پاسخ
چیکارا میکردی؟ چخبرا چیکارا میکردی؟ مشغول چیا بودی؟
٣
پاسخ
The king’s son, the prince, decided to throw a fancy ball and invited every lady of the land to com
بالماسکه برگزار کنه ! بالماسکه ترتیب بده !
٤
پاسخ
Right, and you’re like “Oh, l want to do it again.
تو اینجوری هستی که... تو مدلت اینه که... تو این مدلی هستی که...
شروع کردن! دست به کار شدن! کارو رو غلتک انداختن! بریم که کارو شروع کنیم!
٢
پاسخ
معادل انگلیسی برای "شروع یک کار بدون اینکه از دیگران توقع کمک داشته باشید"
Starting a job without expecting help from others!
٣
پاسخ
It's called improvising!
١
پاسخ
او سردش هست او سردش بود
او سردش هست he is cold او سردش بود he was cold
١
پاسخ
Cheaper prices won’t do you any good if there are no seats.
یعنی کاری برات نمیکنه!
١
پاسخ
در نتیجه اخراج شد!
١
پاسخ
مخفف did میباشد!
٢
پاسخ
ترجمه ی اصطلاح پزشکی: " Irritable Bowel Syndrome (IBS)"
سندرم روده تحریکپذیر
٢
پاسخ
How could you do this to me!
چطور تونستی باهام اینکارو بکنی؟ چطور دلت اومد اینکارو با من بکنی؟ چطور تونستی باهام اینجوری کنی؟
١
پاسخ
We try to be _____________ of the environment by avoiding plastic bags and recycling as much as possible.
We try to be ____ considerate ____ of the environment by avoiding plastic bags and recycling as much as possible.
سلام ممنونم میشم راهنماییم کنید. اگر بخوام برای یک کاری ذوق داری؟ به انگلیسی چی میتونم بگم. متشکرم
Are you excited for this?
٢
پاسخ
اینو برگردون به قفسه کتاب!
١
پاسخ
الان برا آزادیم میجنگم! الان برا آزادیم مبارزه میکنم!
١
پاسخ
بیا تمومش کنیم! بیا پروندشو ببنیم! بیا قائله رو ختم کنیم! بیا مسئله را تمومش کنیم! بیا این داستانو تمومش کنیم! بیا قالشو بکنیم! بیا این قضیه رو تمومش کنیم! بیا یاورشو استاد کنیم!
٢
پاسخ
Don’t you dare even say it, playing tennis is easy for you, I know. But I just play for fun. You should go and play with the pros
مبادا ازین حرفا بزنی ، میدونم تنیس بازی کردن برات آسونه. ولی من فقط تفریحی بازی میکنم. تو باید بری با حرفهایا بازی کنی. نبینم ازین حرفا بزنی ، میدونم بازی تنیس برات راحته. ولی من فقط برای سرگرمی بازی میکنم. تو باید بری با حرفهایا بازی کنی. جسارت نکنی چیزی بگی ،.....
٢
پاسخ
بریییم که ازدواج کنیم!
١
پاسخ
A: Anyway, I’ve got a plane to catch, and I’ve got to call Jane. I know, I’ll call her at the airport.
یه پرواز دارم که باید بهش برسم!
٢
پاسخ
Justin Rosenstein is an unlikely ally in a backlash against the tech assault on our attention.
متحد دور از انتظار! متحد غیر محتمل! متحد محال!
٣
پاسخ
A: I don’t know what it is. B: You’re quite sure? A: I’ve already told you. I’ve never ever seen one of those before.
A: نمیدونم چیه! B: کاملا مطمئنی؟ A: قبلاً بهت گفتم. من هرگز ازونا (ازین چیزا) رو ندیدم.
٢
پاسخ
Woman: I’m used to doing the housework at my house, at home. I’m not used to doing it at my work in the workshop.
زن: به انجام کارای خونه خودم عادت دارم. تو سرکار به انجام کارای کارگاه عادت ندارم!
١
پاسخ
یه شانسی بده! یه امتحانی بکن! یه فرصتی بده!
١
پاسخ
Witness said that there was no crime committed.
شاهد گفت جرمی (جنایتی) اتفاق نیوفتاد! شاهد گفت جرمی ارتکاب پیدا نکرده!
١
پاسخ
After lunch I play video games for a couple of hours.
بعد نهار چند ساعتی بازی کامپیوتری میکنم!
١
پاسخ
من میترسم! ترس دارم!
١
پاسخ
هشدار کاذب! هشدار الکی! هشدار دروغی!