تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مترادف ها Trying Room یا Changing Room

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مترادف ها Trying Room یا Fitting Room

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

رخت کن ، اتاق پرو مترادف ها Changing Room یا Fitting Room

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

امتحانا پوشیدن ، پرو کردن لباس، کفش و غیره به منظور اینکه ببینید سایزش درست هست یا نه. تعریف انگلیسیش: Put something on to see if the size is right ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

( لباس و کفش ) رسمی متضاد: Casual

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قیمتی که نه گران است و نه ارزان.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

پُلیوِر تو کانادا و امریکا میگن sweater or pullover تو انگلیس، ولز، اسکاتلند، ایرلند شمالی و استرالیا و نیوزیلند میگن jumper

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

تو کانادا و امریکا میگن sweater or pullover تو انگلیس، ولز، اسکاتلند، ایرلند شمالی و استرالیا و نیوزیلند میگن jumper

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تو کانادا و امریکا میگن sweater or pullover تو انگلیس، ولز، اسکاتلند، ایرلند شمالی و استرالیا و نیوزیلند میگن jumper

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سر کار مثال: i get to work at 8. 30 من ساعت ۸. ۳۰ به سر کار می رسم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دور چیزی دایره کشیدن مثال: circle the correct word دور کلمه درست دایره بکش.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

با کسی تفاهم داشتن ، با کسی رابطه داشتن

پیشنهاد
٧

با کسی رابطه خوبی داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

مترادف closest friend Most important friend

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مترادف best friend

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Talk to or visit someone منبع: oxford word skills basic

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

یک نصیحت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Start to be flatmates ( also become friends )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

با کسی تفاهم داشتن ، با کسی رابطه داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

Couple: two people, often in a romantic relationship زوج ، زن و شوهر ، دوست پسر و دوست دختر منبع: oxford word skills basic

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Become husband and wife منبع: oxford word skills basic

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Have a romantic relationship with someone منبع: oxford word skills basic

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Be in a romantic relationship منبع: oxford word skills basic

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اهل ورزش ، دوست دار ورزش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کاملا متفاوت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Calm=relaxed خونسرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

اُسترالِزی ویکی پدیا: اُسترالِزی آمیزه ای ست از نام استرالیا و پسوند سرزمین ـِزی که در پایان نام برخی از سرزمین های اقیانوس آرام یا میان این اقیانوس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

اواسط مثال: he is in his mid - thirthies او در اوسط سن سی سالگی به سر می برد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوران نوجوانی مثال: He is in his teens او در دوران نوجوانی اش به سر می برد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Wavy ( مو ) مجعد wavy hair مو مجعد Curly hair مو فرفری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاملا لاغر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

وزن متوسط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

لاغر اندام ، استخونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

قد کوتاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

توصیف کلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

چیزی را برداشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گذاشتن چیزی روی زمین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

گذشته نشستن ( sit down )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فعالیت مثال: Physical actions فعالیت های فیزیکی یا جسمانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

فعالیت ها مثال: I can describe physical actions

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

to cause someone to start doing something: [ - ing verb ] Every time I think about it, it sets me off laughing. She's finally stopped crying - don' ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Property deeds are legal documents used in real estate that transfers ownership of real property from a grantor ( seller ) to a grantee ( buyer ) . . ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

غیر رسمیinformal used to agree to do something that someone has asked you to do: مثال: "Can you ask them to come in tomorrow afternoon?" "Will do. " ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

غریو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نعره ، نعره زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

هر کدام مثال Every one of us مترادف با Each One

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

سشوار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

( انگلیس ) داروخانه دار ، دارو فروش ، داروخانه معادل امریکایی: Drugstore داروخانه Pharmacist دارو فروش ، داروخانه دار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

سنجاق کراوات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

with no electrical power left in it ( باتری ) تمام شده ، خالی ، بدون برق/شارژ در امریکا از dead استفاده میشه. دو مثال: I left my car lights on and ...