پیشنهادهای مَعصومه عَفراوی (٣٧٠)
خواهرهای ناتنی
یک پله پایین تر، یک مرحله پایین تر
یک پله بالاتر، یک مرحله بالاتر
خواب خوب، خواب باکیفیت، خواب راحت
به چالش کشیدن. .
حیوان/جانور وحشی، غیر اهلی
هویج وحشی ( نام علمی: Daucus carota ) نام یک گونه از تیره چتریان است.
جو دوسر
گراز وحشی
( نام عامیانه ی شهر شیکاگو ) شهر بادخیز
1 - ( شرکت ) سهامی شدن، عرضه عمومی سهام 2 - افشا کردن
اتفاقات، رویدادهای در حال وقوع، احوالات، حوادث
( زمان ) گذشتن؛ رفتار کردن ؛ اتفاق افتادن، روی دادن، پیش آمدن، جریان داشتن و یا گذشتن؛ راه خود را ادامه دادن، جلوتر رفتن و یا دوباره راه افتادن؛ ادام ...
درطول یک دوره ی زمانی مشخص، یک دوره زمانی معیّن
دردناک، محنت زا، ناراحت کننده، رنج آور
خیالی، تخیلی، غیرواقعی
در محاوره: ( عذر، بهانه و غیره ) سرهم کردن، تراشیدن، خلق کردن، ابداع کردن و یا از خود درآوردن ( جواب، راه حل و غیره ) پیدا کردن و یا اختراع کردن ...
تفکر، اندیشه، اندیشیدن، فکر کردن، اندیشه ورزی
تعهد به تعالی
باعث ناراحتی کسی شدن، تضعیف روحیه، خسته و غمگین کردن
به خدا سوگند
محض رضای خدا
محدودکننده، منحصر کننده، محدود کردن
روابط انسانی
کلید موفقیت در. .
کلیدهای، نکات کلیدی
خودمحافظتی، خود حمایتگری، محافظت از خویش
نتیجه The product of : نتیجه ی. .
دقیقاً برعکسِ. . متضاد دقیقِ. . کاملاً مخالفِ. . دقیقاً متضادِ
خودباوری، ایمان و باور به توانمندی های شخصی
مأمور پست، پستچی، نامه رسان
از پاداش ها یا جوایز بهره مند شدن پاداش گرفتن
( ایده ای ) فوق العاده است، محشر است، معرکه است،
تخلیه کردن، خالی کردن
هوش، زرنگی، چابکی
غیرجذاب، بی ملاحت
دنیای تاریک، جهان تاریک
گوش شنوا، مشتاق شنیدن
تقویت مهارت، پرورش مهارت، بهبود مهارت
پافشاری کردن بر، اصرار کردن بر
بازی های المپیک، المپیاد ورزشی ( هر4 سال یک بار )
زمین بسکتبال، زمین بازی بسکتبال
معمولاً، به طور معمول، بیشتر اوقات، غالباً، اغلب اوقات
غیرقابل اعتماد Mistrusting person: شخص غیرقابل اعتماد
جزئیات را بررسی کردن
وارد جزئیات شدن، به جزئیات پرداختن
می گویند که . . گفته می شود که. .
سالی چهاربار، چهار بار در سال
تفکر مثبت، مثبت اندیشی
توی ذوق کسی زدن، سرخورده کردن، از توهم بیرون آوردن، ناامید و دلسرد کردن، از خواب غفلت بیدار کردن دلسردی، سرخوردگی