تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کنار گذاشتن مساله ای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

پیش رفتن If everything works out well

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

محلی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

Mesmerise امریکن mesmerize است.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

معافیت مالیاتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

محبوب شدن To be going down a treat

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

Protection

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

انسانی Humanitarian catastrophe فاجعه انسانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

همیشگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

=personal assistant someone who works as a secretary for one person

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

منشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

کم اهمیت شدن فراموش شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

Gradually started using آغاز به استفاده به آرامی Phase in a compeletly new system of office admininistration.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

Nomadic and sedentary چادر نشین ( کوچ کننده ) و یکجانشین بطور مثال در گذشته شکارچیان چادرنشین بودند چون دایما در هر کوچ کردن بودن و کشاورزان یکجا ن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

He gets upset if he feels people are criticising him. او ناراحت میشه اگه احساس کنه که مردم ازش انتقاد میکنن!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

Spectacles عینک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

Comment

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

Dispense with somebody or something صرفنظر از کسی یا چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

Live up expectations برآورده کردن انتظارات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

Letting down بلند کردن لباس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
-٢١

Letting out گشاد کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

حاکم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برای emailهم بکار برده میشود ایمل برگشت داده میشود the email will bounce

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

در آن زمان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

سرو کار داشتن با مسائلی که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

توضیح دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

قاطعانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

ملاقات کسی به صورت تصادفی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Tuning the instrument کوک کردن ساز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

صدلی خیلی بلند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

دستور دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

وام مسکن گرفتن برای مثال . I do not to take out a mortgage نمیخوام وام مسکن بگیرم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

برقراری آغاز مثلا strike up a friend ship برقراری رابطه یا دوستی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

1. ساختن یک ساختمان 2. نوشتن یه چیزی روی یک تیکه کاغذ و زدن آن بر روی دیوار 3. راه انداختن چیزی مثل چادر مسافرتی 4. قبول شرایط بد یا رفتار بد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

Was due to قرار بود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مترادف است با confess

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مستاجران

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

State - owned enterprise سرمایه گذار دولتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

امدادگر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

Grounda for an appeal دلیلی برای درخواست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

ادغام مجدد

٢