🖤MANI🖤 - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

spontaneous: ۱. با میل شخصی خود ۲. طبیعی ۳. فی ا ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

revolver: چیزی که می چرخد مثلا در revolver ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cent: Cent = 100

٦ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come on: ۱. بیخیال ۲. یالّا! سریع باش!

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

booze: alcoholic drink

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vital: ۱. اساسی / ضروری ۲. زیستی / حیاتی / ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

upward: ۱. رو به بالا / صعودی ۲. به طرف با ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

auburn: red - brown = موی قرمز - قهوه ای

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

centrifuge: گریزانه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مالیخولیا: melancholia = a feeling of great sa ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bloodlust: شهوت خشم میل وحشی گری a strong des ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predetermine: predetermine = pre determine pre = ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gregarious: extroverted

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kneecap: شکستن زانو ها ( ی یک شخص ) ، که معم ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fast forward: وقتی در دیدن یک ویدئو سرعت را از حا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

telecommunications: telecommunication = ارتباط از راه د ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

legible: ۱. قابل خواندن ( خوانا ) ۲. راحت ب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coincident: ۱. هماهنگ ۲. مطابق ۳. هم مکان ۴. هم ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

downward: ۱. رو به پایین / نزولی ۲. به طرف پا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bossy: آمر ( امر کننده به دیگران )

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dress code: استاندارد پوشش

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agent: مأمور

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lifestyle: 💎سبک زندگی یا همان Lifestyle چیست؟ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

greater good: ارزش والاتر

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

neuroplasticity: نوروپلاستیسیته / انعطاف پذیری عصبی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

classified: محرمانه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brainchild: ساخته ی ذهن

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breakup: the act of ending a marriage or rel ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

forest: Forest و Jungle اغلب جنگل معنی می ش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

based on: according to in reference to طبقِ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jest: ۱. شوخی / خنده / جوک ۲. چیزی که بای ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finesse: to do something with a lot of skill ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on one's own: به تنهایی / تنها EXAMPLE : He lear ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pinky promise: [به اصطلاح :] قول مردونه ( معنای لغ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sweetheart: Sweet = شیرین، خوش، عزیز، نوشین Hea ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

improvise: بداهه خوانی / بداهه کاری / بداهه سا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

be right back: زودی میام!

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

infants: اطفال

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modifier: توصیف کننده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

overwhelming: کلافه کننده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

potion: نوشیدنی خاص / جادویی / سمّی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

علوم انسانی: humanity scholars

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hip: لگن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

relative: اگر "صفت" باشد: - نسبی اگر "اسم" ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pick your nose: دست در بینی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obediently: مطیعانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corruption: فساد سازمان یافته

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

e g: exempli gratia

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

postscript: پی نوشت P. S. = PostScript

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

persona: the way you behave when you are wit ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twenties: بیست و اندی سالگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خاییدن: دندان به دندان خاییدن = فشار دادن د ...

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alternative: My alternative choices are not good ...

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

apparently: اینطور که بوش میاد اینطور که به ن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

priority: چیزی که فکر میکنی مهم ترین چیز هست ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

objective: * اگر "صفت" باشد: ۱. ملموس ۲. عینی ...

١١ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

plain: ۱. غیرچشمگیر / غیرخاص / معمولی ۲. غ ...

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

eternity: from eternity = از ازل to infinity ...

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

لعل: لَعل به معنای جواهر سرخ رنگ است . د ...

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kindy: short for kindergarten

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

day school: a private school taking day student ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mortal: not able to live for ever

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grammar school: a state - maintained secondary scho ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pathetic: 1. weak = ضعیف 2. Useless = بی مصرف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

academe: any place of learning, such as a co ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

طبع: طبع = ذات و سرشت تبع = پیروی، پیرو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

respawn: re = از نو، دوباره، پس، باز هم، باز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dynamic: ۱. پر از انرژی و ایده های نوین و مص ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فتق: برآمدگی ای که در اثر خارج شدن قسمتی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

noob: این کلمه در میان گیمر ها رایج بوده ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neurogenesis: neuro = نورون، سلول عصبی genesis= ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

few: few = تعداد بسیار کمی ( از ) / معدو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

macula: لکه زرد در چشم یا همون Focal Point

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

a few: few = not many = مقدار ناکافی از چی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

denial protocol: پروتکلِ انهدام خودکار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abbreviation: اختصارات معمولی چت : ROFL: Rolling ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave someone speechless: کسی را انگشت به دهان / هاج و واج گذ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vessel: Blood Vessels : رگ های خونی / عروق ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

riddle: something that you do not understan ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gift: 1. Present = کادو ٬ هدیه 2. Talent ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

variant: سویه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hint: ۱. اشاره ۲. سرنخ ٬ نشانه ۳. نکته EX ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

greater good: مصلحت عموم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

adjective: صفت : کلمه ای است که اطلاعات بیشتری ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

life hutch: کابین نجات

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

confine: ۱. حبس کردن ۲. زندانی کردن ۳. بستر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gem: گوهر یا جواهر ( Gem ) ، شامل سنگ ها ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

idle: ۱. هیچ کاری انجام ندادن ۲. مشغول نب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be right back: زودی میام!

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

idol: ۱. یک چیز ٬ معمولا یک تصویر ٬ که پر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

looker: خوش تیپ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

بازه زمانی: مدت زمان بین شروع و پایان یک رویداد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cheesy: خَز

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

AMU: atomic mass unit = یکای جرم اتمی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bobblehead: "سر ورجه وورجه ای" یا "سرحبابی"، که ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ماتریکس: در زیست شناسی - - > سلول - - > به ف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sheepish: A sheepish girl = A sheep ish girl ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

league: حتی به معنی فرسنگ ( یکای ایرانی قدی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flood: a very large amount of water that c ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sparring: تمرین رزمی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

annulment: فسخ نامه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

collocation: جفت یا گروهی از کلمات هستند که اغلب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

annulment: فسخ نامه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pitch: pitch dark = کاملا تاریک

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

olivine: زِبَرجَد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ETC: et cetera= used in writing after a ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

your highness: اعلی حضرت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sharp contrast: تفاوت واضح

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

b c e: Before the Common Era پیش از دوران ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vibrance: [در فتوشاپ و بعضی نرم افزار ها] : V ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cfc: Chloro Fluoro Carbon کلرو - فلوئو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

highly unlikely: خیلی بعید به احتمال خیلی کم

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ibis: Internet - Based Information System ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wad: ۱. توده نرم و کوچک ۲. مچاله کردن ۳. ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well cooked: خوش پخت ترجمه اشتباهی برای این عبار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spontaneous: ۱. با میل شخصی خود ۲. طبیعی ۳. فی ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ufo: UFO = Unidentified Flying Object O ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inquisitive: بیشتر به معنای منفی کنجکاو هست - - ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

thirties: سی و اندی سالگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

finance: ۱. مسائل مالی / امور مالی ۲. سرمایه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loud and clear: واضح و روشن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

event: ۱. رویداد / رخداد / حادثه ۲. نتیجه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corny: corny joke = جوک لوس و بی مزه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

discard: ۱. کنار گذاشتن / کنار انداختن ۲. دو ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sugar pop: پاپا شکری!

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sympathetic: ۱. داشتن یا نشان دادن احساسات مهربا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرهنگ: فرهنگ ( culture ) به مجموعه ی افکار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

redeem: ۱. بازخریدن / پس خریدن ۲. بازپرداخت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a lie in: تا لنگ ظهر خوابیدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

resume: ۱. دوباره شروع کردن ۲. ادامه دادن ۳ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

OP: OP = overpowered over = فوق، مافوق ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

majestic: ۱. بزرگ/ عظیم / با عظمت ۲. شریف ۳. ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dbaa: Don't Be an Asshole

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

folate: فولیک اسید = ویتامین B9

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dbaa: Don't Be an Asshole

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

verdict: ۱. نظر هیئت منصفه ۲. قضاوت ۳. رأی ۴ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conglomerate company: شرکت خوشه ای

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unearth: ۱. حفر کردن ۲. کشف کردن ۳. پی بردن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hummingbird: مرغ شهدخوار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

depart: ۱. دور شدن ۲. ترک کردن ۳. روی گردان ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brokeback: Homoerotic; homosexual, gay

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coincide: ۱. از نظر فضا، مکان یکسانی را اشغال ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obssesive: املای درستش obsessive هست.

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pension: ۱. مستمری ۲. کمک هزینه ۳. حقوق بازن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

body bag: کفن، مرده پوش

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سوداگر: �سوداگر� در گذشته به معنای �دادو ست ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chicken coop: لانه مرغ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ponder: ۱. به دقت تأمل کردن ۲. به دقت بررسی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i've been made: لو رفتم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

character: character مجموعه ای از صفات رفتاری ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sip: one more sip = یه قلپ دیگه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

خط مشی: تلفظ : Khate Mash - y

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slippery slope: If someone is on a slippery slope, ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

moody: حالی به حالی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

codon: code = رمز = توالی سه نوکلئوتیدی در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

instagram: INSTAnt Gram = Instagram Instant = ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سنا: ♦️ واژگان هم آوا را اشتباه نگیریم: ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

augmented reality: Augmented reality = واقعیت افزوده ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rhetorical question: استفهام انکاری / پرسش تاکیدی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

traffic warden: کسی که شغلش اینه که بررسی کنه که اف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

behold: زنهار

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

post: ۱. پس ۲. بعد

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

epoch: عهد ( دور ) = epoch دوره = period ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

articles: حروف تعریف

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

eon: عهد ( دور ) = epoch دوره = period ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

some: 1. some book = کتابی sometime = زما ...

١١ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

drive in: drive in cinema = سینمایی که هر کس ...

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

easy peasy lemon squeezy: Easy peasy lemon squeezy is a playf ...

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lie: واژه ی Lie سه معنی دارد که به شرح ز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

particle accelerator: شتاب دهنده ذرات شتاب دهنده، دستگاه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

the same: عبارت the same صفت اشاره به معنای " ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

particle accelerator: شتاب دهنده ذرات شتاب دهنده، دستگاه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lifelike: like = وش، فش ، وار، وند، آسا، سا، ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mariana trench: دراز گودال ماریانا ; عمیق ترین نقطه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

alternative: * اگر "صفت" باشد: ۱. دیگر ۲. جایگز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mariana trench: دراز گودال ماریانا ; عمیق ترین نقطه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

handsfree: واژه ی "دست آزاد" ترجمه غلط و اشتبا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monolith: تک سنگ // تکه ای از سنگی بزرگ تر م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aqi: Air Quality Index = شاخص کیفیت هوا

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monolith: تک سنگ // تکه ای از سنگی بزرگ تر م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مفاد: تلفظ: mofad ، مُفاد

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ملغی: کنسل شدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مرحم: مرهم به معنای دوا و دارو و . . . اس ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

family harmony: تنظیم خانواده / تشکیل خانواده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سنخیت: هم خوانی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

financial stability: امنیت مالی / ثبات مالی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

substrate: [زیست شناسی] پیش ماده ترکیباتی که ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

financial stability: امنیت مالی / ثبات مالی

١١ ماه پیش

مدال‌های 🖤MANI🖤