پیشنهاد‌های محمد مهدی شیررفیعی (٧١)

بازدید
٣١
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاسخ به هنگام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قریب الوقوع، نوپدید، احتمالی ( با درصد وقوع بیشتر از 50 درصد )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به نظر می رسد با توجه به تعریف واژه نامه آکسفورد که آن را یک شخص یا بخشی معرفی کرده است که برای کسب اطلاعات یا کمک به آن مراجعه می شود؛ می توان معادل ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصوب فرهنگستان: بازکاربردپذیر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیونددهی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصوب فرهنگستان: پروژه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی مخفف joint venture به معنی سرمایه گذاری مشترک یا چندجانبه است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عضو مثال: participating EU Member States

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی متون به معنای شرکت سرمایه گذاری چند جانبه یا مشترک است: مثال: European High - Performance Computing Joint Undertaking

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مصوب فرهنگستان: کارا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر همانطورکه گفتند به معنی مشارکت قراردادی در سود و زیان باشد، برابر حقوقی آن، ممکن است همان قرارداد مضاربه در حقوق ایران باشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانی بنابر واژه نامه آکسفورد: دور هم جمع کردن، هم رسانی کردن، دور هم گرد آوردن مثال: integrate the scientific community

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستی که فرمودند منابع مالی درست گفتند. این واژه وقتی به صورت جمع به کار می رود میتواند به همین معنی باشد. البته پیشنهاد جایگزین بنده این است: پایگاه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر از گاهی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تشریفات، معادل بسیار خوبی است. به ویژه زمانی که در متون حقوقی یا اداری یا بین المللی به صورت جمع کار می رود. مانند متن زیر: public procurement proced ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از آنجاکه این عبارت یک واژه مرکب است، نبایدبه صورت گزاره یا ترکیب اضافی ترجمه شود. بنابراین یکی از برابرهای پارسی آن می تواند چنین باشد: آسان کاربرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تا حد ممکن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به سزا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر پارسی: به هنگام نیاز، به هنگام بایستگی، در زمان نیاز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم سنخی، یکسانی، یکنواختی، همانندی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی به معنی شبکه ارتباطی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به نظر نمی رسد واژگان سنگینبر و گرانکش مناسب باشند. چون این دستگاه، شیء سنگین را در هر حالتی جابه جا نمی کند بلکه آن را در حالت عمودی جابه جا می کند. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چون صفت است :تنظیم گرا، مقررات گرا ترجمه به تنظیم گری نادرست است. زیرا تنظیم گری معادل regulation است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قریب الوقوع زودهنگام

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحت نظر چیزی قرار گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برملا کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر در معنای یک سبک هنری باشد: هنر همانندنما. در تعریف آن چنین آمده است: Analogous art refers to a type of art that is similar in style, subject mat ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به صورتی تفکیک شده به نحوی متمایز به شکلی قابل تشخیص

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

با توجه به اینکه معادل seem است، میتواند به معنی تظاهر کردن و وانمود کردن هم بیاید. مانند متن زیر: would falsely appear to a person to be authentic o ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاهی فقط به معنی حرف اضافه با می آید. چون با در زبان فارسی، معنی شمول و دربرگرفتن را دارا است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اطمینان آور، اطمینان بخش، با پشتوانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میزان زیاد، مقیاس گسترده منبع: https://en. wiktionary. org/wiki/at_scale

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خاستگاه نژادی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربلد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فعل: گشت یاوری کردن اسم: گشت یاور

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برابر فارسی: کارسوژه=موضوعی که در آن قرار است، چیزی به کار برده شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارکردمندی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ماشین خوان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توان کاهی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حفاظت غیرنظامی پاسداری غیرنظامی پاسداری مدنی حفاظت مدنی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گزافه گویی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مربوط به فرایند قانونگذاری در اتحادیه اروپا است: تصویب مشترک، هم قانونگذاری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاستن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

همگن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعتمادانگیز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توجه: فرهنگستان، واژه معادل را وبگاه دانسته است نه تارنما یا موارد دیگر.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

گپ بات، رُبوگپ توجه: گپ، واژه فارسی است. در فرهنگستان واژه ربات، معادل سازی نشده است و همان ربات آمده است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی طرف نسبت به فناوری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر محتوای متن به مدیریت خطر ( ریسک ) مرتبط باشد: تدابیر کاهش میزان تأثیر یا تدابیر تأثیرکاه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برخی متون، ممکن است معنای چالش برانگیز بدهد. مانند متن زیر: in particular prior to its first placing on the market, including conducting and docu ...

١