پیشنهاد‌های مجید غفاری (٤٠)

Arbaeen Pilgrimage Walk or Arbaeen Walk

"Arbaeen Pilgrimage ( or Ziyarat Arbaeen ) "

?where did I came from and what purpose I came for

معادل صحیح: In the Name of Allah, the most Compassionate, ever Compassionate توضیحات تخصصی رو لطفا از لینک زیر مطالعه بفرمایید. معادل های مترجمان ا ...

واژه creature به موجودات زنده اشاره می کنه و واژه creation ( معمولا در حالت جمع ) به هر آنچه که خلق شده یعنی مخلوقات. بنابراین واژه دوم جامع تر هست و ...

واژه tender به معنی مناقصه است، مثل زمانیکه مثلا دولت انجام یک پروژه رو به مناقصه میگذاره و بدنبال بهترین پیشنهاد هست برای انجامش. پیشنهادها بصورت مح ...

توانمندی، اثرگذاری. Cambridge: The amount of money or influence that a company, person, etc. has, especially an amount that gives them the opportun ...

واژه tender به معنی مناقصه است، مثل زمانیکه مثلا دولت انجام یک پروژه رو به مناقصه میگذاره و بدنبال بهترین پیشنهاد هست برای انجامش. پیشنهادها بصورت مح ...

جنگ بر علیه شورشیان یا مبارزان چریکی

در مباحث رهبری به معنی این است که لیدر اگر humble باشه اذعان می کنه که راهکاری برای حل مشکلِ پیش رو نداره و از ایده ها و پیشنهادهای دیگران استقبال می ...

وای خدایا! ( نشونه تعجب یا شوک )

در پاسخ به آیدا، به نظر می رسه Fetus is mal عبارت رایجی نیست. به احتمال زیاد به معنی جنین ناقص هست. جنینی که ناسالم هست و بعد از تولد یا قادر به ادام ...

در مباحث رهبری و توسعه، دو مفهدم داریم با عنوان provoke و evoke. provoke ( provocative ) به ترتیب فعل و صفت به معنی این هست که با تحریک افراد، اونها ...

دو واژه در مفاهیم توسعه و رهبری هست بنام provoke و evoke. provoke ( provocative ) به ترتیب فعل و صفت به معنی این هست که با تحریک افراد، اونها رو واد ...

شرایط سخت، وضعیت بغرنج ( این شرایط می تونه مشکلات مالی یا سلامتی باشه یا مشکلات روحی - روانی و عاطفی و اساسا هر چالشی که باعث استرس و ناراحتی شدید بش ...

شرایط سخت، وضعیت بغرنج ( این شرایط می تونه مشکلات مالی یا سلامتی باشه یا مشکلات روحی - روانی و عاطفی و اساسا هر چالشی که باعث استرس و ناراحتی شدید بش ...

حضور داشتن و شرکت کردن - به چیزی توجه کردن و به موضوعی پرداختن - مراقبت کردن - همراهی کردن

در رابطه با فرایندِ گذار ( smooth transition ) به معنی این است که گذار ( انتقال از یک سطح یا مرحله یا حالت به سطح بعدی و تجربه شرایط جدید مثل تغییر ر ...

در مباحث مدیریت و رهبری به معنی روابط افراد در یک تیم یا سازمان هست؛ اینکه افراد چطور با هم تعامل می کنند، چطور تصمیم می گیرند و با چالش ها چطور روبر ...

شرط تعلیق ( در قرارداد ) . معلق علیه . در عقد معلق، شرط تعلیقی امری ممکن الحصول است که وقوع آن برای طرفین محل تردید است. در ضمن طرفین بدون وقوع شرط ا ...

در مورد بیماری که به معنای مسری و واگیردار هست، اما در مورد احساسات و رفتار می تونیم بگیم احساسی که به دیگران منتقل میشه. مثلا در جمله his humor is c ...

دکتر لی ژی سویی، پزشک مخصوص مائو تسه تونگ، رهبر انقلاب چین، در 22 سال پایانی زندگیِ او از سال 1954 تا 1976

سنت قدیمی - رویه پرسابقه و ریشه دار

در کسب و کار، به شرکتی گفته میشه که بزرگ، قدیمی و کُند هست با سیستم هایی که به روز نشدند. شرکتی که جایگاه رقابتی خودش رو در بازار از دست داده و از رق ...

فروانروایی - مقام رهبر یا فرمانروای نظامی ژاپن طی سال های 1603 تا 1863. بالاترین مقام نظامی ژاپن ( شوگون ) در آن دوره که توسط امپراتور منصوب می شد و ...

در مواجهه با چالش و بحران، stay grounded به معنی اینست که شخص کنترل خودش رو از دست نمیده و با حفظ آرامش، چالش رو درست می بینه. خود را پیدا کردن و درک ...

به همین ترتیب؛ در مقام مقایسه؛ اگر بخواهیم مقایسه کنیم . . .

در مباحث توسعه و رهبری، reflection به معنی نگاه به گذشته و بررسی رفتارهای گذشته شخص ( رهبر ) است، اما detection به معنی شناسایی هست و در سطح عمیق تر ...

در بعضی از بافت ها به معنی سطحی و موقتی است، مثلا اگر وضعیت بغرنج و بحرانی در یک تیم بوجود بیاد و مدیر صرفا بخواد که با یک راه حل ساده و دم دستی، آشف ...

بیدار شدن از خواب، بیدار شدن و آگاه شدن نسبت به حقایق.

اودین، خدای خدایان در اساطیر نورس در افسانه های اسکاندیناوی. در ریاضت نه شبانه روز و آویزان شدن از درخت جهان، یک چشمش را در ازای به دست آوردن خِرد دا ...

در مباحث توسعه و رهبری به معنی همراستا سازی و هماهنگ کردن آرای متضاد و دیدگاه های مختلف است.

( رفتار آدم ها ) دیوونه شدن - وحشی شدن - قاطی کردن - از خود بی خود شدن - هیجان زده شدن

عموماً به معنی درمان کردن و حل کردن مشکل هست و بسته به بافت متن، می تونه به معنی راه حل هم باشه.

بسته به موقعیت ممکنه معادل های مختلفی داشته باشه. یکی از معادل ها در بازداشتگاهها و مراکز مشابه می تونه این باشه: افسر اصلاح و تربیت

اصلاح کردن یا ترک یک عادت یا باور. قبلاً موضوعی را یادگرفته و پذیرفته ایم ( learn ) حالا نیاز هست چیزی که قبلاً آموختیم رو بگذاریم کنار و باورهامون ر ...

لطفا معادلگذاری ها صحیح انجام بشه. تعریف موارد زیر رو می تونید سرچ کنید. جنگ نرم = soft war vs hard war جنگ سرد = cold war vs hot war

صحبت آزاد و بدون چارچوب و کنترل. آزادانه حرف زدن منبع: Collins Dic

در مورد تقسیمات اداری و شهری، ترتیب زیر به نظر صحیح هست: Zone = منطقه ( مناطق شهرداری ) District = ناحیه Neighbourhood = محله Urban limit = محدوده ...

در زبانشناسی: برگردان واژه به واژه. منبع: فصلنامه مطالعات زبان و ترجمه