auction

/ˈɑːkʃən//ˈɔːkʃən/

معنی: حراج، مزایده، حراج کردن، بمزایده گذاشتن، فروختن
معانی دیگر: به مزایده گذاشتن، فروش اوراق بهادار که بهره ی آنها به مزایده گذاشته می شود، نوعی بازی بریج، (در بازی بریج حراجی) تعیین نرخ کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a public sale at which prospective buyers bid for goods and merchandise.

- They're having an auction to sell off the collection of things that filled up that old house.
[ترجمه گوگل] آنها در حال حراجی هستند تا مجموعه چیزهایی را که آن خانه قدیمی را پر کرده است بفروشند
[ترجمه ترگمان] آن ها یک مزایده برای فروش چیزهایی که آن خانه قدیمی را پر کرده بودند، حراج کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We love to buy old furniture at antique auctions.
[ترجمه رامینا علوی] ما عاشق خرید مبلمان قدیمی در حراج های عتیقه یی هستیم
|
[ترجمه گوگل] ما عاشق خرید مبلمان قدیمی در حراجی های عتیقه هستیم
[ترجمه ترگمان] ما دوست داریم مبلمان قدیمی رو توی حراج عتیقه بخریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: auctions, auctioning, auctioned
• : تعریف: to sell by means of an auction (often fol. by "off").

- The government auctioned off the farm.
[ترجمه رامینا علوی] دولت مزرعه ها را به حراج گذاشت
|
[ترجمه گوگل] دولت مزرعه را به حراج گذاشت
[ترجمه ترگمان] دولت مزرعه را به حراج گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to auction off
یکجا حراج کردن،به حراج گذاشتن

2. to sell by auction
حراج کردن،از طریق حراج فروختن

3. to put up at auction
به مزایده گذاشتن،به معرض حراج (یا مزایده) گذاشتن

4. government bonds will be put up to auction tomorrow
اسناد قرضه ی دولتی فردا به مزایده گذاشته می شود.

5. The estate is holding an auction to raise money.
[ترجمه گوگل]املاک برای جمع آوری پول حراجی برگزار می کند
[ترجمه ترگمان]این ملک در حال برگزاری مزایده برای جمع آوری پول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They're holding an auction of jewellery on Thursday.
[ترجمه گوگل]آنها در روز پنجشنبه یک حراج جواهرات برگزار می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها روز پنجشنبه یک حراجی جواهرات برگزار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The house is up for auction/will be sold by auction.
[ترجمه گوگل]خانه به حراج گذاشته می شود/ به صورت حراج به فروش می رسد
[ترجمه ترگمان]این خانه برای حراج گذاشته شده و به حراج فروخته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He purchased this stamp at an auction.
[ترجمه گوگل]او این تمبر را در یک حراجی خرید
[ترجمه ترگمان]اون تمبر رو تو یه حراج خریده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The house was sold at auction.
[ترجمه گوگل]خانه در حراج فروخته شد
[ترجمه ترگمان]خانه در حراج فروخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We bought these items at an auction.
[ترجمه گوگل]ما این اقلام را در یک حراج خریدیم
[ترجمه ترگمان]ما این اقلام را در حراجی خریدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many of the cars you will see at auction are repossessions.
[ترجمه گوگل]بسیاری از خودروهایی که در حراج می بینید، بازپس گیری شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اتومبیل هایی که در حراج می بینید repossessions هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We met our old neighbours at an auction last Saturday.
[ترجمه گوگل]شنبه گذشته با همسایه های قدیمی خود در یک حراجی ملاقات کردیم
[ترجمه ترگمان] ما همسایه قدیمی همسایه مون رو توی یه حراجی پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A classic Rolls Royce fetched £25 000 at auction.
[ترجمه گوگل]یک رولز رویس کلاسیک در حراجی 25000 پوند به فروش رسید
[ترجمه ترگمان]یک رولز رویس قدیمی مبلغ ۲۵ هزار پوند را در حراج خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The picture should fetch 2000 at auction.
[ترجمه گوگل]این عکس در حراج باید 2000 فروخته شود
[ترجمه ترگمان]این تصویر باید سال ۲۰۰۰ در حراج باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A Picasso is up for auction .
[ترجمه گوگل]یک پیکاسو به حراج گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]پیکاسو برای حراج بزرگ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The sale is a big coup for the auction house.
[ترجمه گوگل]فروش یک کودتای بزرگ برای خانه حراج است
[ترجمه ترگمان]این فروش یک کودتای بزرگ برای این مزایده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حراج (اسم)
auction, sale, outcry, public sale

مزایده (اسم)
bid, auction, public sale, going public

حراج کردن (فعل)
auction

بمزایده گذاشتن (فعل)
auction

فروختن (فعل)
market, cant, vent, auction, sell, undercut, undersell, sell up, hawk

تخصصی

[کامپیوتر] مزایده - فروشی که در آن خریداران پیشنهادها را می دهند و بالاترین پیشنهاد مورد قبول واقع می شود برای کسب اطلاعات در مورد مزایده های مستقیم و فوری نگاه کنید به ابای
[حقوق] حراج کردن، به مزایده گذاشتن، حراج، مزایده
[ریاضیات] به مزایده گذاشتن، مزایده، حراج کردن، حراج

انگلیسی به انگلیسی

• public sale where items are sold to the highest bidder
sell at an auction (public sale in which items are sold to the highest bidder)
an auction is a public sale where goods are sold to the person who offers the highest price.
if you auction something, you sell it in an auction.
if you auction off something, you sell it to the person who offers the most money for it, often at an auction.

پیشنهاد کاربران

بیش فروش، فزون فروش
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
حراج
حراج یک فروش عمومی از طریق یک فرآیند مناقصه است که در آن دارایی به بالاترین پیشنهاد دهنده فروخته می شود.
حراج ، مزایده
Double auction: مزایده دو جانبه
حراجیدَن.
auction ( اقتصاد )
واژه مصوب: حراج
تعریف: نوعی سازوکار فروش که قیمت در آن توسط حراج گذار ( auctioneer ) و دریافت کنندة قیمت های پیشنهادی تعیین می شود و کالا به بالاترین قیمت پیشنهادی به فروش می رسد
مزایده ( جایی که معمولا یه شخص اجناس گرانبها یا تاریخی و. . . را به فروش می رساند و افرادی در آن مکان حضور دارند هر نفر که میخواد بخره دستشو بلند میکنه میگه من میخوام پولشو میده و تحویل میگیره ) حراج هم میگن بهauction
حراج مزایده

بپرس