پیشنهادهای کُرِ آیاپیر (٤٣٨)
لری بختیاری رَگین، بَرد اید بُچَکّین:اصیل، نجیب هِندیگ:نانجیب
لری بختیاری دَهیوناما:کشور دیژَ:ایالت، استان
آسا اسمی لری به معنای عزیز
کای گلمحمد از لرهای غیور جنوبی از ایل بهمئی که دمار از روزگار رضا شاه در آورد برویی زایار لر
لری بختیاری سَتّینا:ستون
مستر جیکاک اصلا وجود نداشته هیچ منبع و مدرکی از او نام نبرده و عکسی هم که در اینترنت از وی موجوده در واقع متعلق به یک اتریشی است با این جعلیات قصد آس ...
اسمی اصیل و کهن بختیاری که بر پسر های نخست در بین خانواده میگذارند به معنای بهترین سرنوشت یا آینده دار نیک از اسامی اصیل ایلامی و نام یکی از شاهان ال ...
به معنای ابدی و بیاد ماندنی از اسامی لری
لری بختیاری خْشای آرشا:خشایار شا
لری بختیاری کوئیریسَ: کوروش
لری بختیاری کوییریس:کورش
لری بختیاری داریَوَئوش: داریوش
لری بختیاری هِئوشینگَ: هوشنگ
لری بختیاری جَم، جُمشیر: جمشید
لری بختیاری تَخَموروپَ: تهمورث
لری بختیاری سِریتَونَ:فریدون
لری بختیاری باز:ورزش بازستن:ورزش کردن بازیگَس: ورزشگاه
لری بختیاری دیندا گِر، پَسبُر:خائن
لری بختیاری خَو ( khaw ) ، اِلال ( elal ) :خواب خَونیدن:خواباندن خَوسِهِستِن:خوابیدن
لری بختیاری کِر، کِرِ دی ( keredi ) :مه
لری بختیاری اُرُک ( orokواژه ای صد در صد پهلوی ) ، بندیر، بندال: گرفتار ، اسیر
لری بختیاری اَنَ، کَپ، هَناسَک:نفس
ذهن عربی از زِین پهلوی گرفته شده است که همچنان در بختیاری همان زِینَ تلفظ میشود
لری بختیاری زِینَ، ویر:ذهن، فکر
لری بختیاری آدا، آتین:روح
شعری غنی و کهن و بسیار با معنی و زیبا با ریتمی حماسی از شاهکار های هنر موسیقی اصیل لری و نمونه ی ناب ایرانی با قدمتی بیش از تاریخ برویی زایار لر
از سلاطین و مشاهیر بزرگ موسیقی لری که شعر دایه دایه هم ازوست برویی زایار لر
لری بختیاری تَرال، رَشت، رَشتال، آهی، نَشمین، چیگین، مُچیلَگ، شُلِیل، تَرتول، تیل تَر:زیبا، خوشگل
شهر کرد در واقع همان دهکرد بوده به سبب پذیرش ترکان قشقایی توسط حسینقلی خان ایلخانی به منطقه ی بختیاری آنان یکجا نشین شده و دهکرد به معنای روستای کوچ ...
آبدانان شهرستانی لری با سابقه ی تاریخی لری که اکنون اکراد به آن مهاجرت کردند
طوایف و ایلات لر در استان کرمان طایفه لر سیرجانی:میرزا حسینی و سهراب خانی طایفه شولی طایفه لر: یوسف بیگی، لطفعلی بیگی، محمدعلی بیگی، رضاعلی بیگی ایل ...
لری بختیاری سیلا، لیک:سوراخ
شلوار واژه ای پهلوی به عربی رفته و سروال شده است لری بختیاری شَولار، پاکَش:شلوار
لری بختیاری پَوزار ( pawzar ) :کفش کالَک: دمپایی
طبق نظریه ای شاید آل گودرز پهلوان اساطیری بوده
دشمن زیاری نه تنها از اصیل ترین مردمان در ایران بلکه از قدرتمند ترین ایلات کل قوم لر با اصالت دیرین که تنها نام آن مربوط به ۱۰۰۰سال پیش به دلیل کثرت ...
لری بختیاری اَنوشَگ رَوانا: انوشیروان
لری بختیاری بِلازی، پَتروگ:فروغ، نور
لری بختیاری نَمچِنَک:فلان چیز نَمکِنَک:فلان کس
لری بختیاری چَم:چشمه
اتابکان هزاراسپیان ملقب به لر بزرگ حکومتی تماما لر تبار به مرکزیت مال امیر بر کهگیلویه و بختیاری به مدت ۳۵۰سال در عهد مغولی ایران حکومت کردند. هر پان ...
باجولوند از طوایف لر شمالی لر و لرتبار بوده و هست به همراه لک، بیرانوند، خزل، ملکشاهی و. . . این مطالب در منابع تاریخی داخلی و خارجی منجمله کتاب معی ...
صفر لکی از طوایف چندگانه ایل شوهان، از طوایف لر تبار ساکن لرستان پشتکوه می باشند. منابعی مانند لرهای ایران ص۴۹۰، سفرنامه راولینسون ص۱۹۲، مردوخ کردستا ...
بدره طوایف گوناگونی اعم از کرد و لر دارد اما سابقه ی تاریخی این شهر نشان میدهد که مردم نخستین آن لر و لرتبار بوده که به تدریج اکراد در آنجا درآمدند. ...
لری بختیاری مَژگ یا مَزگ:مغز
لری بختیاری تی یَه ( tiah ) :چشم
لری بختیاری نیادار، نیارَو، رِگالبَر:امام، رهبر
لری بختیاری دْروتا ( druta ) :سلام، درود